قدس آنلاین: ابراهیم فیاض، پژوهشگر جامعهشناسی در گفتو گویی با روزنامه اعتماد به بیان نکاتی پیرامون مجلس یازدهم پرداخته است که در ادامه گزیدههایی از آن را میخوانید.
*مجلس مظهر دموکراسی در کشور است. از این حیث، قوه مقننه حتی از قوای مجریه و قضاییه هم مهمتر است. الان متاسفانه مجلس ما غیردموکراتیک است. یعنی در انتخابات مجلس رأیها خریده میشود و دموکراسی تبدیل به الیگارشی یا آریستوکراسی شده است.
*ما یک نماینده در کازرون داشتیم که به مردم وعده داده بود برای چیدن خرما از نخلها، جرثقیل میآورد تا مردم مجبور نباشند از نخلها بالا بروند. یک جوان ۲۴ ساله بود و با مدرک فوق دیپلم نماینده مجلس شد. عدهای با وعدههای سر خرمن نماینده میشوند. وقتی مجلس این طور میشود، رئالیسم دموکراتیک به کلی آشکار و جریان مقابل دموکراسی هم پرخاشگر میشود. این وضع در تمام جهان رخ داده است. ترامپ هتاک یک نمونه از این همین رویکرد است.
* پرخاشگری نوعی مکانیسم دفاعی در برابر واقعیت دموکراسی است. وقتی واقعیت تبدیل به رئالیسم سیاه میشود، کسانی که این واقعیت را قبول ندارند، پرخاشگر می شوند.
*وجه اصلی هویت مجلس یازدهم شاید فقط ضدیت با دولت فعلی باشد وگرنه از هر طبقهای در این مجلس حضور دارند و هویت اجتماعی و اقتصادی خاصی ندارد. به لحاظ سیاسی هم بسیاری از نمایندگان این مجلس ممکن است چپتر از اصلاحطلبان باشند. یعنی به شدت معترضند به وضعیت فعلی. اقلیتی هم در این مجلس وجود دارد که سن بالایی دارند. جنگ داخلی این مجلس، جنگ بین نسل جوان و تحصیلکرده و پیرمردهای محافظهکار است.
*نسل جوان حاضر در این مجلس، به شدت به وضع موجود کشور معترض است و در آینده باب نقد اجتماعی و سیاسی گستردهای را باز میکند که فضایی ویژه در کشور پدید میآید. نیروهای جوانتر این مجلس به کار کارشناسی اعتقاد ندارند و به شدت اهل عمل هستند. یعنی عمل سریع در میدان.
*من قبلاً هم گفتهام که اصولگرایی مرده است. اصلاحطلبی هم مرده است. این دو گفتمان رقیب هم بودند و مرگ یکی از آنها باعث مرگ دیگری شد. اول اصلاحطلبی مرد، بعد هم اصولگرایی مرد. این مجلس سرآغاز طیفبندیهای جدید در فضای سیاسی ایران است.
* ما در انتخابات ۱۴۰۰ شاهد روی کار آمدن رییسجمهوری تمامیتخواهتر از احمدینژاد خواهیم بود که البته تفکرش علمیتر از احمدینژاد خواهد بود. چنین رییسجمهوری، به هر حال صبغه اشرافی نخواهد داشت و قطعاً همین مجلس را هم تحت فشار خواهد گذاشت و همین امر ممکن است مجلس یازدهم را به ورطه محافظهکاری بیندازد.
*در برابر جهانی شدن لیبرالیستی، نوعی توتالیتریسم جهانی نیز در حال سر بر آوردن است، اما این رخداد در قرن بیست و یکم و در عصر شبکههای اجتماعی در حال وقوع است. بنابراین پیشبینی اینکه چنین روندی به چه نتیجهای منتهی خواهد شد، دشوار است. من این روند را در ایران متضمن تحقق نوعی تکنوکراسی بومی میدانم. حالا شما میتوانید آن را بناپارتیسم یا داوریسم دوره رضاشاهی بنامید، من مشکلی با این عناوین ندارم.
* در سالهای بعد از انقلاب، دینی عملگرا به وجود آمد و در واکنش به این پدیده، الان در قم نوعی پروتستانتیسم در حال به وجود آمدن است که متضمن نوعی سلفیگری به قصد حفظ دین است و این رویکرد به زیان دین عملگراست. با کنار رفتن دین عملگرا، نوعی تکنوکراسی بومی پدید خواهد آمد که کارگزارانش نسل جدیدی است که متدین اما تکنوکرات است. در این روند، پرخاشگری هم اوج میگیرد تا ما به یک رییسجمهور توتالیتر برسیم.
*قالیباف اگر بخواهد مثل علی لاریجانی یک زندگی سیاسی موفق تمام شده داشته باشد، باید در این مجلس بماند. اگر بخواهد یک شخصیت سیاسی در تاریخ این مملکت بماند، باید رییس مجلس یازدهم باقی بماند. قالیباف به لحاظ سنی و فکری در شرایطی است که در حال تبدیل شدن به یک سیاستمدار عملگراست.
انتهای پیام/
نظر شما