قدس آنلاین: راهبرد فشار حداکثری دونالد ترامپ علیه ایران به اذعان بسیاری از مقامات آمریکایی نه تنها کارساز نبوده، بلکه به تشدید تنش در منطقه خاورمیانه نیز منجر شده است. آخرین اظهار نظر در مورد ناکارآمدی این رویکرد را «وندی شرمن» مقام ارشد دولت باراک اوباما، رئیس جمهور سابق آمریکا داشت. او اعلام کرد سیاستهای رئیس جمهور موجب عقب نشینی ایران نشده، بلکه تنها جسارت بیشتری به تهران برای برخی اقدامها در برنامه هستهای داده است. چندی پیش نیز صحن سنا شاهد اعتراف وزیر خارجه کابینه ترامپ به شکست سیاست فشار حداکثری علیه ایران بود، زمانی که یکی از سناتورهای حاضر در جلسه از مایک پمپئو درباره اثرگذاری سیاست آمریکا در قبال ایران سؤال کرد، وزیر خارجه اعتراف کرد اقدامهای واشنگتن، اثرگذار بوده اما نتوانسته به هدفش برای تغییر رفتار حکومت ایران دست پیدا کند.
واقعیت آن است که فشار حداکثری ایالات متحده بر کشورمان راهبرد تازهای نیست و در ۴۰ سال گذشته جریان داشته است. واشنگتن در همه سالهای پس از انقلاب رویکرد ضد ایرانی خود را حفظ کرد و فقط ابعاد و حوزههای آن در مقاطع مختلف با تغییرات جزئی روبهرو شده است. آمریکا از تداوم این سیاست در حالت حداکثری یک هدف مهم را پیگیری میکند و آن هم ادامه انزوای ایران و در نهایت دنبال کردن طرح فروپاشی جمهوری اسلامی است. اما نکته قابل توجه در شرایط کنونی که مقامات آمریکایی هم به آن اذعان دارند، شکست سیاست فشار حداکثری علیه ایران است که در دوره ترامپ به اوج خود رسیده است. تهران در طول سالهای گذشته با نوع رویکرد خود نشان داده تنها و بدون پشتوانه نظام سرمایهداری غربی هم میتواند پیشرفت کرد و روی پای خود ایستاد. ایران حتی اکنون ابرقدرتی ایالات متحده و ماهیت نظام سرمایهداری را در خود جامعه غربی نیز زیرسؤال برده و این چیزی است که برای کاخ سفید غیرقابل تحمل بوده و همواره نقشه فروپاشی نظام حاکم بر ایران را در سر میپروراند.
حال به نظر میرسد این سیاست اشتباه ترامپ علیه ایران به اهرمی برای فشار بر خود او تبدیل شده است. اظهارات وندی شرمن هم اگرچه از یک طرف اذعان به همین رویکرد نادرست است، اما از بعد دیگر جنبه مصرف داخلی دارد. اکنون دو حزب جمهوری خواه و دموکرات بر سر انتخابات ۲۰۲۰ ریاست جمهوری آمریکا به شدت با هم سرشاخ هستند. طبیعتاً دموکراتها در این شرایط برای زیر سؤال بردن ترامپ به هر ابزاری متوسل میشوند و چه موضوعی بهتر از پرونده ایران که شکست و افتضاحی بزرگ برای «دونالد» بوده و میتواند مورد بهرهبرداری سیاسی قرار گیرد.
با این وجود همان گونه که رهبر معظم انقلاب هم در سخنرانی اخیر خود اشاره داشتند، تحریمها برای مردم کشورمان مشکل ساز بوده، اما شکننده نیست. جمهوری اسلامی نشان داده راه گریز از فشار غرب را در سالیان گذشته به خوبی آموخته و توانایی عبور از آن را دارد. البته در شکست راهبرد فشار حداکثری طرف غربی، رویه مناسب کشورمان هم بیتأثیر نیست. نزدیکی هر چه بیشتر تهران به مسکو و پکن به عنوان دو قدرت نظامی و اقتصادی توانسته بسیاری از توطئه دشمنان را خنثی سازد. در این میان ارتباط با پکن به ویژه از جایگاه مهمی برخوردار است. چین دومین اقتصاد بزرگ جهان را داراست و نشان داده با وجود همه تحریمها به توسعه هر چه بیشتر مناسبات با کشورمان علاقه دارد و این فرصت خوبی در اختیار تصمیم سازان ما قرار میدهد. از سوی دیگر سیاست نزدیکی به همسایگان که امروز مد نظر مقامات ماست، میتواند چشماندازهای تازه اقتصادی و سیاسی روبه روی کشورمان قرار داده و نیات پلید طرف غربی را بیش از پیش خنثی سازد.
اما در نهایت تداوم رویکرد منفی غرب در قبال کشورمان، بیش از پیش به ضرر آمریکا تمام شده و آن گونه که حتی تحلیلگران غربی اذعان دارند، تهران را هر چه بیشتر به اردوگاه چین و روسیه نزدیک خواهد کرد. پس به نظر میرسد برای مقامات کاخ سفید بهتر آن است با درک این موضوع در سیاستهای ضد ایرانی خود تغییر ایجاد کرده و به جای مشکل تراشی، رویکرد تعاملی را در ارتباط با تهران انتخاب کنند.
نظر شما