تحولات لبنان و فلسطین

هرچند این روزها با اوج گرفتن اخبار مربوط به کرونا و همچنین بولد شدن اخبار مرتبط با انفجار بیروت، یکی از داغ‌ترین سوژه‌های خبری جهان در چند ماه اخیر یعنی اعتراض‌های ضدنژادپرستی در آمریکا به حاشیه رانده شده، اما به آن معنا نیست که اعتراض‌های مردمی در آمریکا پایان یافته است.

مرگ تدریجی دموکراسی

قدس آنلاین: هرچند این روزها با اوج گرفتن اخبار مربوط به کرونا و همچنین بولد شدن اخبار مرتبط با انفجار بیروت، یکی از داغ‌ترین سوژه‌های خبری جهان در چند ماه اخیر یعنی اعتراض‌های ضدنژادپرستی در آمریکا به حاشیه رانده شده، اما به آن معنا نیست که اعتراض‌های مردمی در آمریکا پایان یافته است. در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا موج وسیع‌تری از این اعتراض‌ها در آمریکا به‌راه افتاده، اما این‌بار عمده اعتراض‌ها به صورت کمپین‌های مجازی است. کمپین‌های مجازی که حالا حرف‌هایی فراتر از تبعیض نژادی برای گفتن دارند و بسیاری از آن‌ها معتقدند سیاست‌های آمریکا در تمام این سال‌ها، این کشور را به سمت و سویی برده که زنگ خطر ظهور یک نظام فاشیستی در آمریکا را به صدا در آورده است.

نه به فاشیسم آمریکایی

 این روزها به لطف شبکه‌های اجتماعی خیلی‌هایمان بارها کلمه فاشیسم را شنیده‌ایم. کلمه‌ای که البته اغلب در معنای صحیحش به کار نمی‌رود و خیلی‌هایمان هم که فقط آن را در شبکه‌های اجتماعی شنیده‌ایم، خیال می‌کنیم معنای دقیق آن را می‌دانیم و بارها هم از آن استفاده می‌کنیم. درحالی که نه تنها معنی دقیقش را نمی‌دانیم بلکه به درستی هم از آن استفاده نمی‌کنیم. به عنوان مثال وقتی یکی از هموطنانمان به یک مهاجر افغانستانی متلک‌پرانی می‌کند یا یک آمریکایی سفیدپوست، سیاه‌پوستان کشورش را مورد توهین قرار می‌دهد، نمی‌توانیم برای توصیف این شرایط از واژه فاشیسم استفاده کنیم. یا در معنای کلی‌تر نمی‌شود دولت‌های دست راستی محافظه‌کار در غرب را فاشیست بنامیم. حتی چسباندن برچسب فاشیست به شخصیت‌های نژادپرستی مانند ترامپ هم در معنای علمی‌اش صحیح نیست. پس اگر هیچ‌کدام از این‌ها معنای اصلی جریانی به نام فاشیسم را نمی‌رساند، چرا کارشناس‌ها معتقدند زنگ خطر بروز فاشیسم در آمریکا به صدا درآمده؟ یا چرا کاربران فضای مجازی جنبش‌های نظیر «نه به فاشیسم آمریکایی» را در توییتر کلید زده‌اند؟ اصلاً معنای فاشیسم چیست؟

فاشیسم به زبان ساده

اگر بخواهیم فاشیسم را به زبان ساده تعریف کنیم، باید بگوییم فاشیسم چیزی است بین حکومت‌های سرمایه‌دار امروزی در غرب و حکومت‌های کمونیستی سال‌های دور در شرق. برخلاف تصورمان فاشیسم در نژادپرستی خلاصه نمی‌شود و مؤلفه‌های زیاد دیگری هم دارد که برخی از آن‌ها را از سرمایه‌داری وام گرفته و برخی‌ها را هم از آموزه‌های کمونیستی. برای همین نمی‌شود در این مطلب کوتاه فاشیسم را به طور کامل تعریف کرد و اگر بیشتر از این قرار باشد وارد جزئیات شویم، احتمالاً هم حوصله شما سر می‌رود و هم این مطلب چیزی شبیه به مقاله‌های دانشگاهی از آب در می‌آید! پس به همین تعریف ساده که توسط دانشمندان علوم سیاسی درباره هدف فاشیسم مطرح شده، بسنده می‌کنیم: «هدف فاشیسم، حفظ نظام دیکتاتوری است در هنگامی که حکومت به شیوه‌های متعارف، امکان‌پذیر نباشد. حکومت فاشیستی همه حقوق و آزادی‌های دموکراتیک را در کشور از بین می‌برد و سیاست خود را معمولاً در لفافه‌ای از تئوری‌ها و تبلیغات مبتنی بر تعصب ملی، نژادی و ایدئولوژیک می‌پوشاند».

چرا آمریکا در خطر است؟

حالا که کمی بیشتر با مفهوم فاشیسم آشنا شدید، بد نیست بدانید هدف اصلی کسانی که پویش نه به فاشیسم را در آمریکا راه‌اندازی کرده‌اند، این است که بگویند چیزی که آمریکا را در خطر قرار داده، صرفاً اقدام‌های ترامپ و دولتش نیست بلکه زمینه تاریخی اقدام‌های فاشیستی در این کشور است که زنگ خطر ظهور یک نظام فاشیستی در آمریکا را به صدا درآورده است.

رهبران این جنبش‌های مجازی که حالا به رسانه‌ها و مطبوعات هم راه پیدا کرده است، معتقدند از همان روزهای اول به قدرت رسیدن ترامپ، نگرانی‌های زیادی در زمینه گرایش‌های ضد دموکراتیک او وجود داشت، اما اتفاق‌هایی که در تابستان داغ آمریکا به وقوع پیوست، سبب بروز یک بیداری عمومی در زمینه حرکت این کشور به سوی فاشیسم شد که ابعادی فراتر از اقدام‌های ضدنژادپرستانه ترامپ و دولتش دارد.

یک فاجعه تاریخی

احساسات کینه‌جویانه نسبت به مهاجران، نفرت از آسیایی‌ها، تغییرات قانون مهاجرت، منع ورود مسلمانان به آمریکا، انتقادهای شدید از مطبوعات، تهدید شبکه‌های اجتماعی، اعزام نیروهای فدرال به ایالات مختلف آمریکا برای سرکوب مردم و صدها مورد دیگر، دلایلی است که گردانندگان کمپین‌های نه به فاشیسم با اتکا بر آن‌ها اعلام می‌کنند کشورشان در آستانه یک فاجعه تاریخی قرار دارد.

اما چیزی که بسیاری از اعضای این پویش مجازی به آن اعتقاد دارند این است که ایالات متحده در حال حاضر یک رژیم فاشیستی نیست. هرچند معترضان به صورت بی‌سابقه توسط مأموران فدرال سرکوب می‌شوند، مطبوعات زیر فشار دولت قرار دارند و شبکه‌های اجتماعی دائم تهدید می‌شوند اما همین که کاربران می‌توانند پویش ضدفاشیستی در آمریکا راه بیندازند به آن معنی است که نظام سیاسی این کشور هنوز در سراشیبی سقوط به سمت یک حکومت فاشیستی نیفتاده است.

تحلیلگرانی هم که کمی تخصصی‌تر درباره این کمپین‌ها اظهارنظر کرده‌اند، معتقدند عملکرد مستقل دادگاه‌ها در آمریکا، اداره کنگره توسط مخالفان دولت و موارد دیگر نشان می‌دهد آمریکا هنوز تبدیل به یک نظام فاشیستی نشده اما راه زیادی هم تا تبدیل شدن به یک حکومت خودکامه فاشیستی باقی نمانده است.

پرسشی که در اینجا ایجاد می‌شود آن است که اگر همه معتقدند آمریکا توسط فاشیست‌ها اداره نمی‌شود، پس این ‌همه هیاهوی مجازی و حقیقی بابت چیست؟

محدود کردن آزادی

تحلیلگران آمریکایی معتقدند هدف پویش ضد فاشیسم در آمریکا هشدار دادن بابت ظهور یک حکومت فاشیستی نیست، بلکه هشدار درباره بروز و ظهور جنبش‌های اجتماعی و سیاسی فاشیستی است. منظور این تحلیلگرها این است که هشدار دادن در مورد یک حکومت فاشیستی، اصلاً کار سختی نیست چون همه می‌دانند آن حکومت توسط فاشیست‌ها اداره می‌شود! به زبان ساده‌تر، اگر ما همیشه نگران رژیم‌هایی باشیم که فاشیست بوده‌اند، در مواجهه با جنبش‌های اجتماعی و سیاسی که در نهایت به دنبال دگرگونی دموکراسی‌های لیبرال به روش‌های فاشیستی هستند، ناتوان خواهیم بود. در نتیجه جنبش ضدفاشیستی‌ای واقعی است که نگران جنبش‌های اجتماعی و سیاسی فاشیستی باشد.

بازهم اگر به زبان ساده‌تر بخواهیم بگوییم، اساس یک دموکراسی سالم، هنجارهای دموکراتیک - یعنی احترام برابر برای تمام شهروندان، تحمل تفاوت‌ها در عقاید و اعمال- است؛ در حالی که سیاست فاشیستی تفاوت را به عنوان یک تهدید مرگبار ارائه می‌دهد. حالا سیاستمدارانی که مسلمان‌ها، مهاجران و زنان را هدف قرار می‌دهند، به دنبال محدود کردن آزادی و در نهایت هدف قرار دادن اصول فرهنگ دموکراتیک هستند. چنین حملاتی دموکراسی‌ها را ضعیف می‌کند؛ حتی اگر یک رژیم کاملاً فاشیستی در انتهای این ماجرا ظهور نکند.

تاکتیک‌های فاشیستی

پس از پرداختن به تمام این موارد، احتمالاً می‌پرسید چرا حالا و پس از تابستان داغ آمریکایی بحث‌های مربوط به فاشیسم در آمریکا مطرح شده است؟

جیسون استنلی، فیلسوف آمریکایی و پروفسور دانشگاه ییل در تحلیلی برای روزنامه اسپانیایی «ال پائیس» به این پرسش پاسخ داده است. او معتقد است: ویژگی بارز رهبران فاشیستی، روشی است که آن‌ها به کمک آن و به منظور ظاهربخشی به تبلیغات خود، واقعیت را تغییر می‌دهند.

پرفسور استنلی برای آنکه این حرفش بیشتر قابل درک باشد، توضیح می‌دهد: ترامپ زمانی تصمیم گرفت نیروهای فدرال را به پورتلند بفرستد که اعتراض‌ها در آنجا و دیگر نقاط رو به کاهش گذاشته بودند. فرستادن نیروها به پورتلند و تهدید به اعزام آن‌ها به دیگر نقاط، تحریکی بود که با هدف ایجاد آشفتگی‌ که نیروها قرار بود جلو آن را بگیرند، ایجاد شد.

یا حتی توییت اخیر ترامپ مبنی بر محکوم کردن رأی‌دهی از طریق ایمیل و بالا بردن احتمال به تعویق افتادن انتخابات نیز مثالی از چندین تاکتیک فاشیستی است که در قالب یک تاکتیک، ارائه شده است. پرفسور استنلی می‌گوید: رهبران فاشیست فرایندهای دموکراتیک را با عنوان فساد و بی‌ارزش محکوم می‌کنند؛ در واقع این جلوگیری از انتخابات ایمیلی و به تعویق انداختن انتخابات است که اعتبار آن را زیرسؤال می‌برد.

فقط روی کاغذ

حالا اگرچه تمام این اقدام‌ها سبب شده ایده راه‌اندازی کمپین‌های نه به فاشیسم به ذهن روشنفکران آمریکایی برسد اما آن‌ها خودشان می‌گویند باید فراتر از این اقدام‌های فاشیستی به ماجرا نگاه کنیم.

اجازه دهید این‌طور بگوییم که حزب حاکم برای نخستین بار در تاریخ آمریکاست که تا این اندازه در میان مردم مخالف دارد. یعنی حزب حاکم بر خلاف نظر اکثریت روی کار آمده و همچنان به کارش ادامه می‌دهد. فراتر از این، حزب حاکم به شکل بی‌سابقه‌ای از خشونت برای سرکوب اکثریت استفاده می‌کند.

از طرف دیگر بسیاری از جنبش‌های اجتماعی که قبلاً توسط گروه خاصی از حامیان فاشیسم حمایت می‌شدند، در جریان تابستان داغ آمریکا، از میان مردم عضوگیری کرده‌اند.

تمام این موارد به علاوه همه‌ چیزهایی که پیش از این گفتیم، به آن معناست که فضای سیاسی جامعه‌آمریکا و همچنین افکارعمومی مردم، زیرساخت‌های فرهنگی و اجتماعی و... به طور تمام و کمال برای روی کار آمدن یک نظام فاشیستی آماده است. حتی اگر از نظر خیلی‌ها روی کار آمدن فاشیست‌ها در آمریکا غیرممکن به نظر برسد، این تحولات در مدت زمان نه چندان طولانی می‌تواند منجر به مرگ همیشگی دموکراسی در آمریکایی شود که روی کاغذ هیچ شباهتی با یک رژیم فاشیستی ندارد!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.