پنج روز پس از انفجار عظیم نیترات آمونیوم دپو شده در بندر بیروت و در شامگاه دوشنبه «حسان دیاب» نخستوزیر لبنان استعفای خود را از طریق رسانههای لبنانی اعلام کرد. برای بررسی این استعفا باید عوامل مختلف و لایههای متفاوتی را در نظر گرفت. بعضی از عوامل ریشهای هستند. به طور کلی، منظومه حاکمیت در لبنان فاسد بوده و این فساد مربوط به دهها سال قبل است که دیاب، وارث چنین سیستم شکننده، غیرمنسجم و واگرایی بوده است. پس از مأمور شدن وی به تشکیل دولت و نخستوزیری، مافیای فساد اقتصادی، مالی و سیاسی از همان روز اول تصمیم گرفتند جلو کار دیاب را بگیرند که عمده آن از طریق نفوذ جریان فساد و 14مارس به وسیله نسلهای متمادی در وزارتخانهها، ادارات دولتی و بخش خصوصی، اقتصادی و صنعتی لبنان انجام شد. آنها تا جایی که توانستند سمپادها و طرفداران خود را به منظور به حداکثر رساندن ضریب کارشکنی بسیج کردند تا طرحها و اقدامات حسان دیاب را فلج کنند. غیر از دیاب هم به هر شخصی که از خارج منطقه ممنوعه آنها بیاید، اجازه نخواهند داد موفقیتی کسب کند.
مسئله دوم این است که پس از تصدی پست نخستوزیری، دیاب برای تأیید، حمایت و پشتیبانی برخی گروههای سیاسی به دنبال معامله حرکت کرد. آنچه ابتدا مقرر شده بود، تشکیل یک کابینه 100درصد تکنوکرات بود. اما متأسفانه حسان دیاب بعضی از گروههای سیاسی مثل دروزیها و دیگر گروههای سنی لابی و چند نفر از آنها را به عنوان وزیر در کابینه خود شریک کرد.
مشکل بعدی که لبنان مانند دیگر کشورهای دنیا با آن مواجه شد، شیوع ویروس کرونا بود که پیش از تحریمها آغاز شد و بر زندگی مردم، چرخه اقتصادی، شرکتها و واحدهای تولیدی تأثیر جدی گذاشت و سبب رکود دیگری شد. جنگ روانی و رسانهای چالش جدی دیگر لبنان در ماههای گذشته بود تا آنجا که برخی حتی از شخصیتهای دینی مانند مار بشاره پتروس الراعی، رهبر مسیحیان مارونی لبنان چندین بار دولت را تهدید به استعفا کرد و آن را برای خلع سلاح حزبالله زیر فشار گذاشت. چهار نخستوزیر سنی سابق و اسبق جمع شده و با شرکای خارجی خود برای سرنگونی دولت 8 مارس کمر همت بستند. سعد الحریری، نجیب میقاتی، تمام سلام و فؤاد سینیوره جمع شدند که چگونه اقدامات مبارزه با فساد و برنامههای مثبت حسان دیاب را خنثی کنند. وی هم در استعفانامهای که دوشنبه خواند اعلام کرد متأسفانه حجم فساد و مافیای فساد مالی و سیاسی به مراتب بیشتر از توان دولت بود. دولت دست روی هر پروندهای که میگذاشت، طرفدارانی بسیج شدند و صحنهسازی کردند و آنها حتی در نظام قضایی لبنان هم نفوذ دارند.
مسئله بعدی که باز هم مربوط به داخل لبنان است، تحریمهای آمریکا بود که کمر اقتصاد لبنان را شکست. دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا تحریم و تهدید کرد که اگر بانکهای لبنان با دلار معامله کنند، جریمه خواهند شد. نخستین پاسخ اشتباهی که به این تحریمها داده شد، بانک مرکزی لبنان بود که رئیس آن هم یک مزدور وابسته به آمریکا و اسرائیل به نام ریاض سلامه است. وی تمام دلارها را از مردم جمع کرد و تعامل با دلار را به حداقل رساند. حتی ودیعهها و داراییهای ارزی خود مردم را هم بلوکه کرد. این توطئه هماهنگ داخل و خارج، اقتصاد لبنان را به نقطه صفر میرساند که انفجار بندر بیروت، حکم تیر خلاص را بر پیکره لبنان داشت.
الان لبنان دیگر چیزی ندارد و به دنبال گرفتن کمکهای بینالمللی از صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی و از کشورهای مختلف مانند حاشیهنشینهای جنوب خلیج فارس و اروپاست. این عوامل سبب شد حسان دیاب به این نتیجه برسد که دیگر نمیتواند دولت را اداره کند. استعفای همان وزرای نفوذی وی که گمان میکرد آنها برای خدمت به لبنان آمدهاند هم موجب شد پشت او خالی شود و آنها از پشت به دیاب خنجر زدند. نخستین وزیری که استعفا کرد «ناصیف حتی» وزیر خارجه بود. دومین وزیر، منال عبدالصمد وزیر تبلیغات و اطلاع رسانی بود.
مورد دیگری هم که موجب تسریع در سقوط دولت شد، اشتباه خود دیاب بود. زمانی که مکرون به بیروت آمد، خطاب به لبنانیها اعلام کرد باید اقدام به اصلاحات جدی کنند؛ من یکم سپتامبر دوباره به بیروت برمیگردم و تا آن زمان اگر دیدم اصلاحات جدی نکردهاید، خودم انجام میدهم. البته این حرف وقیحانه است. مکرون اگر بلد است برود برای جلیقه زردهای پاریس اصلاحات انجام دهد که فقط هزار و 700 تن از آنها بر اثر برخورد پلیس چشمانشان آسیب دیده است. دیاب زمانی که این حرف را شنید، به نوعی خواست در باغ سبزی را به وی نشان دهد و اعلام کرد گروههای سیاسی دو ماه فرصت دارند با هم توافق کنند تا به سمت انتخابات زودهنگام حرکت کرده و پارلمان و دولت جدید شکل بگیرد. تاریخ انتخابات زودهنگام وظیفه نخست وزیر نیست و بر عهده پارلمان است. دیاب در این تصمیم خود نه با رئیس پارلمان مشورت و نه با رئیس جمهور هماهنگ کرد. در نتیجه موضع او هیچ شد. گرچه اگر پارلمان و ریاست جمهوری هم موافقت میکردند، در فضای پس از انفجار و ویرانیهای ناشی از آن، کسی پای صندوق رأی نمیرفت. بنابراین، مجموعه کارشکنیهای داخلی و فشارهای خارجی به همراه اشتباههای شخص حسان دیاب موجب استعفا و کنارهگیری او از قدرت در لبنان شد.
نظر شما