قدس آنلاین: علامه محمد باقر مجلسی در سال ۱۰۳۷ هجری در اصفهان دوره حاکمیت واقتدار صفویان در خانوادهای مذهبی و اهل علم وتقوا چشم به جهان گشود. پدرش محمد تقی مجلسی از شاگردان شیخ بهائی وملا صدرا و..بود. خاندان علامه مجلسی، در اصل اهالی جبل عامل، منطقهای در لبنان میباشند، پس از دعوت از علمای جبل توسط شاه طهماسب صفوی جمعی از علمای شیعه برای اقامه واحیای فرهنگ اهل بیت به ایران مهاجرت نمودند . در این راستا با حجت الاسلام امیرعلی حسنلو مدیر گروه تاریخ وسیره مرکز مطالعات وپاسخ گویی به شبهات حوزههای علمیه گفتوگویی را انجام دادهایم که در ادامه جزئیات آن را می خوانید:
ابتدا توضیحاتی را در مورد شخصیت علمی و فضایل علامه مجلسی از کودکی تا زمان وفات ایشان بفرمائید.
از جمله عوامل موثر در شکل گیری شخصیت یک فرد علاوه بر شخصیت والدین وتربیت خانوادگی ، شخصیت اساتید و تاثیر نفوس انها در شاگرد است که می تواند از او انسانی بسازد که انسان ساز باشد وتمدن ساز وخلیق ومبدع. مرحوم علامه مجلسی، در دوره ای زاده شد وچشم بر جهان گشود که شهر اصفهان مرکزی بزرگ در علم تمدن وشکوفایی هنر وکمالات بود و اقبال با او یار بود که مردانی سترگ ومتبحر در علوم وفنون دراین شهر می زیستند ؛ فردی چون شیخ بهایی و ملا صدرا در جامعیت وخرد ورزی نمونه ی کم درتاریخ بشر دارند ؛ مجلسی در اصفهانی نفس کشید و ترنم نمود که این آموزگاران بی بدیل درآن میزیستند. او آموزش علم حوزوی را از چهارده سالگی در پیش پدر و علمای اصفهان که بسیار برجسته بودند آغاز کرد، نبوغ او به حدی بود که در چهارده سالگی از ملاصدرا شیرازی، اجازه نقل حدیث دریافت نمود.
مجلسی که به کسب علم عشق میورزید، در کوتاه زمان در علوم رایج زمان، از علوم ادبی وبلاغت ومعانی و صرف و نحو، لغت و حساب وهندسه، کلام و جمله علوم عقلی ونقلی و رجال، درایه و اصول، و نیز فقه بهره وافی برد و در بعضی از این گرایشهای علوم اسلامی کتابهای علمی خلق نمود.
مجلسی در محضر این اساتید: شیخ عبدالله بن جابر آملی، شیخ علی جبل عاملی، ملاعبدالله شوشتری، به ویژه فقیه و حکیم و محدث نامی وعارف سالک ملا محسن فیض کاشانی که خود شاگرد ملا صدرا بود، تلمذ نمود.
مجلسی در مدرسه ملا عبدالله صاحب حاشیه (منطق)به اقامه نماز و تدریس پرداخت ، بعد از وفات پدر ش در مسجد جامع اصفهان امامت و تدریس این مسجد را عهدهدار گردید. میرزا عبدالله افندی در کتاب«ریاض» مینویسد: بیش از هزار نفر در پای درس علامه مجلسی حاضر میشدند.
او در جوانی در علوم مختلف تتبع وتبحری کم نظیر یافته بود که کمتر کسی به این رتبه تواند رسید . این نبوغ مجلسی در آثارش از جمله بحارالانوار نمایان است که در شرح وتوضیح احادیث اهل بیت (علیهم السلام) با انواع علوم به شرح این متون وتبیین ابعاد مختلف حتی بعد طبی این متون پرداخته است.
مجلسی در علم واخلاق ومنش وروش زبان زد و مربی جذابی بود برای طلاب که جامعیت شخصیتی اش او را جذاب تر نمایانده بود؛ او سمت شیخ الاسلامی اصفهان را نیز عهدهدار بود ودر این منصب نیز خدمات بی مانند وتکرار نشدنی به فرهنگ وتمدن ایرانی اسلامی داشت ؛ به هر روی مجلسی در دوره خود آنچه در توان داشت از تربیت زبدگان ونخبگان تا خلق آثار بدیع وعلمی که نیاز جامعه را رفع مینمود به بهترین شکل انجام داد.
علامه مجلسی به عنوان یکی از توابغ تاریخ با ویژگی های منحصر به فرد شناخته میشوند؛ در ارتباط با این بعد از شخصیت ایشان چه نکاتی را می توان گفت؟
مجلسی در میان علمای اسلام ازجمله افراد برجسته و واقعاً کم نظیر یا بی بدیل است. او دارای ویژگی های استثنائی از جهات گوناگون فردی و زمانی وشخصیتی ونبوغ ونوع آوری با روحیه تلاش چهادگرانه بی بدیل است؛ این ویژگی هاست که اورا نابغه تاریخ شیعه مینماید. در دوران غیبت عالمان سترگ وکم نظیر که در علوم وتمدن اسلامی واهل بیت درخشیدهاند زیسته است؛ به نظر بنده مجلسی سرآمد است اورا باید معلم بزرگ ومؤسس علوم وفنون و روش شناسی ومعرفت شناسی خواند. با وجود اینکه درباره مجلسی کتابها نگاشته شده و جلسات زیاد وهمایشها برگزار گردیده است اما ابعادی از شخصیت این مرد بزرگ هنوز درپس پردههاست که باید باز شناسانده وشناخته وکشف ومعرفی گردد .
۱-شاگرد پروری
جذب وتربیت شاگرد و نگهداشتن آنها تا پایان دوره در حوزه ها تا به زمان بلوغ فکری وعلمی وثمر دهی نیازمند برنامه وهنر پرورش شاگرد است که برای هرکس فراهم نبوده است ؛ شاگرد پروری از جمله وعمده تلاشهای مجلسی بود که در این دوره به رشد وگسترش علوم وفرهنگ منجر گردید او شاگردانی در طراز فرهنگ اهل بیت(علیهم السلام) ببار آورد تا ادامه دهنده راه رشد علم وفرهنگ شیعه درایران باشند .
از جمله شاگردان برجسته علامه میتوان به بزرگانی چون: ملا محمد کاظم شوشتری، محمد باقر لاهیجی، سید نعمت الله جزائری، شیخ عبدالله معروف به افندی، سید محمد صالح خاتون آبادی، عبدالحسین مازندرانی، و... نام برد که بعدها هر یک ستارهای درخشان در آسمان علم و فقاهت بودند. مجلسی با تربیت شاگردانی که با خود هم روحیه وهمسو وجهادی بودند توانستند مجموعه ای چون بحار الانوار را که در احیای علوم اهل بیت ونگهداری وحراست آن تا به امروز نقش اساسی ایفا نماید.
او از امکانات وتوان وظرفیت زمان خود به بهترین نحو استفاده نمود. امروز وهابیت وگروهی که با مکتب اهل بیت(علیهم السلام) ومنطق اسلام مشکل دارند به مجلسی میتازند واز او به بدی یاد میکنند. این کینه توزیها تنها به جهت خدمات عریق وبی نظیر او به مکتب اهل بیت(علیهم السلام) است ؛ او به تمام معنا فرهنگ اهل بیت را در ایران با هنرمندی بی مانند با طلا و خامه قلم ولطافت بیانش جلوه گر نمود.
۲-زمان شناسی :
شناخت زمان و درک شرایط در همه تصمیم سازی ها ومدیریت ها بویژه مدیریت های فرهنگی وعلمی مهمترین عامل موفقیت وپیشرفت است. یکی از ویژگیهای مهم مجلسی که در موفقیت او اثر ساز است مسئله شناخت است ویکی از آن شناختها شناخت زمانه خود ونیازمندیهای فرهنگی وخلأهای فرهنگی واجتماعی وعلمی زمانه وکاستی های فکری وفرهنگی مردم زمان است که برای یک دانشمند مهمترین شناخت وادراک است .
۳-جامعیت علمی
با توجه به آثار علامه او دانشمندی است که لقب علامه دربارهاش گزاف نیست بلکه برای او کم است ؛ در علوم زمان خود وکسب آنها تلاش نموده است البته افزون بر استعداد ذاتی با نبوغ شیعه نشست وبرخاست مستقیم وغیر مستقیم وارتباط مستقیم بر قرار کرده است. استقصا در منابع روایی وجمع آثار او را به برقراری ارتباط به علمای قرون و اهل بیت(علیهم السلام) کشانده است مجلسی با اهل بیت ارتباط روحی عمیق دارد واین از آثارش نمایانده شده وقابل درک است. او معاصر شیخ بهائی وملا صدرا ومیرداماد اگرچه غیر مستقیم باشد ؛ اینها نوابغ شیعه اند ، از طرفی از طریق کتب اربعه به شیوخ بزرگ علم وفقه وحدیث مرتبط است وآنها را زنده نموده وبه سخن درآورده است.
۴- ابداع ونوآوری
تمام آثارش در نوع خود ابداع ونوع آوری است. این نوآوریها ملموس و مشهود است از کتاب حلیة المتقین تا بحار این تازگی وطراوت به مشام میرسد روشهای ابداعی او در تنظیم وتدوین آثارش بویژه بحارالانوار که هم نشان گر جامعیت ومهارت او در طبقه بندی وتخصص در علوم را مینمایاند وهم نبوغ در نو آوری مجلسی را.
۵-جهادی به تمام معنا
اگر حوزویان ودانشگاهیان ومدیران فرهنگی امروز دنبال کشف الگوی جهادی برای خود هستند تا از او اقتباس عمل نمایند بنده مجلسی را معرفی مینمایم. به مجلسی وآثار او تعمق وتوجه نمایند مجلسی عالم بزرگ جهادی است؛ یکی از عقب ماندگی های فرهنگی در کشور ما جهادی نبودن مدیران فرهنگی و ...هست ، مدیران خمود که در چارچوب حقوق و موظفی و در چنبره قوانین دست وپاگیر گرفتار وگاهی تنبل وکسل و غیرمبدع ومخالف تلاش ونوآوری که هم عمر خود را ضایع میکنند وهم وقت دیگران وفرصتها را میسوزانند ؛ خداوند در قرآن فرمود: «من جاهد فینا لندینهم سبلنا » هرکه تلاش کند راه به او نشان داده میشود امداد الهی در پیش پای اوست. مجلسی از این سنخ کم نظیر تاریخ است .
علامه مجلسی آثار و تالیفات بسیاری از خود برجای گذاشته اند که یکی از مهمترین آثار ایشان کتاب «بحارالانوار» است؛ اهمیت این کتاب در چیست؟
خود علامه درمقدمه بحارگوشهای از کار گسترده جهادیاش درباره نوشتن بحار را اینگونه گزارش نموده است: «در آغاز کار به مطالعه کتابهای معروف و متداول پرداختم و بعد از آن به کتابهای دیگر که در طی اعصار گذشته به علل مختلف متروک و مهجور مانده بود رو آوردم. هر جا که نسخه حدیثی بود سراغ گرفتم. و به هر قیمتی که ممکن شد، بهره برداری میکردم. شرق و غرب را جویا گشتم تا نسخههای نفیس بسیاری را به دست آوردم. در این امر مهم گروهی از برادران دینی مرا یاری نمودند و به شهرها و قصبهها و بلاد دور رفتند تا به فضل الهی مصادر ومنابع لازم را به دست آوردند.... بعد از تصحیح و تنقیح کتابها بر محتوای آنها واقف شدم، نظم و ترتیب کتابها را نامناسب دیدم و دسته بندی احادیث را در فصلها و ابواب متنوع راهگشای محققان و پژوهشگران نیافتم، از این رو به ترتیب فهرستی همت گماشتم که از هر جهت جالب و مفید باشد. در سال ۱۰۷۰ هجری از فهرست بندی سایر کتابها دست کشیدم که اقبال عمومی را مطلوب ندیدم و سران جامعه را فاسد و نامطبوع دیدم... ترسیدم که در روزگاری بعد از من باز هم نسخههای تکثیر شده من در طاق نسیان متروک و مهجور شود و یا مصیبتی از ستم غارتگران زحمات مرا در تهیه نسخههای بر باد دهد، لذا راه خود را عوض کردم، از خدا یاری طلبیدم و به کتاب بحارالانوار پرداختم.
... در نظر دارم که اگر اجل مهلت و فضل توان دهد، شرح کامل بر بسیاری از مقاصدی که در مصنفات سایر علما باشد بر «بحارالانوار» بنویسیم و برای استفاده خردمندان، قلم را به قدر کافی پیرامون آن به گردش درآورم.او موفق شد به این مهم وهمین کار را هم انجام داد ؛ مجلسی با نوشتن کتاب بحارالانوار بسیاری از کتابها را که اکنون اثری از آنهانیست زنده نگهداشت وهزاران مجلد رساله وکتاب را از نابودی نجات داد واحیاکرد همانند کاری که خواجه نصیر الدین طوسی در نجات فرهنگ وتمدن اسلامی در مقابل خوی ویرانگرانه مغولان انجام داد ؛ مغولان کتابخانهها را آتش میزدند ومراکز علمی را نابود میکردند؛ خواجه با هنرمندی بی بدیل آنهارا رام کرد وخوی توحش آمیز آنان را مبدل به خوی دیگر نمود که به پاسداشت عالمان و ارج نهادن به علم وکتاب بود. سنخ کار مجلسی از حیث حراست از ذخایر فرهنگی به این عمل میماند که در این مقطع که باید قدردانی نمود وارج نهاد .
نقشی که علامه مجلسی در حفظ تمدن اسلامی وعلوم اسلامی داشته است بی مانند است از اول دوره غیبت تا عصر حاضر علامه مجلسی پرکار ترین عالمان ودانشمندان بوده است که در زمینه فرهنگ دینی وترویج مکتب اهل بیت (ع) درایران هیچ کس چون او نقش برجسته وکلیدی نداشته است.
تا اینجای مطلب بیشتر به بعد علمی شخصیت علامه مجلسی پرداختیم؛ شخصیت معنوی ایشان چگونه تبیین می شود؟
به باور بنده مجلسی از نظر رتبه علمی دارای منزلت کم نظیر است. به همان میزان از نظر رتبه معنوی نیز مردی کم نظیر است. تقرب به پروردگار را در مجلسی باید در قرب معنوی او به اهل بیت وارادتش به عترت و توجهش به قرآن جست که درآثارش متجلی است ؛ بحار ونوشتن آن اثبات عشق تمام به اهل بیت است همه آثار او چنین ویژگی دارد؛ بزرگان علم و فقاهت هر جا مشکلی پیش بیاید برایشان در زندگی از روح ومعنویت مجلسی استمداد و او را وسیله و سرمایه تقرب به درگاه خداوند مینمایند؛ از جمله نذر ختم قرآن و هدیه به روح علامه مجلسی در کارگشایی از مشکلات مجرب بوده است.
باذکر سخنی از امام خمینی پیرامون عظمت کار فرهنگی وجهادی علامه مجلسی در نوشتن بحارالانوار سخن را به پایان میرسانم. نقل به مضمون «کتاب بحار خزانه همه اخباری است که به پیشوایان اسلام نسبت داده شده، چه درست باشد یا نادرست، در آن کتابهایی هست که خود صاحب بحار آنها را (از نظر سندی یا اعتبار شاید قبول نداشته باشد ) و او نخواسته کتاب علمی بنویسد تا کسی اشکال کند که چرا این کتابها را فراهم کردی!»
انتهای پیام/
نظر شما