تحولات لبنان و فلسطین

 مدتی است به همت معاونت تولید انتشارات به‌نشر وابسته به آستان قدس رضوی، گروهی از نویسندگان اهل‌بیت(ع) جمع شده‌اند تا به خلق ۱۰ رمان مدرن دینی بزرگ در ارتباط با بزرگان عالم تشیع بپردازند. در این میان نام نویسندگان مطرحی مانند دکتر محسن پرویز، رئیس انجمن قلم هم دیده می‌شود که قرار است رمانی درباره زندگی امام‌حسین(ع) را به زیور طبع بیاراید.

ادای دین ادبی به دغدغه‌های دینی

 مدتی است به همت معاونت تولید انتشارات به‌نشر وابسته به آستان قدس رضوی، گروهی از نویسندگان اهل‌بیت(ع) جمع شده‌اند تا به خلق ۱۰ رمان مدرن دینی بزرگ در ارتباط با بزرگان عالم تشیع بپردازند. در این میان نام نویسندگان مطرحی مانند دکتر محسن پرویز، رئیس انجمن قلم هم دیده می‌شود که قرار است رمانی درباره زندگی امام‌حسین(ع) را به زیور طبع بیاراید.

محسن پرویز، پزشک و متولد ۱۳۴۲، از ۱۹‌سالگی و از زمانی که به عنوان یک رزمنده در جبهه‌های دفاع‌مقدس حضور داشت، داستان‌نویسی را شروع کرد و بین سال‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۹ معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود.

«با پرستوهای مهاجر»، «عکسی در آیینه دلم»، «زائران دیار زخم»، «قاب‌عکس‌های روی دیوار»، «معلم خودمانی»، «بوی گل، بوی او»، «عبدالله»، «دیگر از پرستوها خبری نیست»، «یک روز در باغ زندگی» و «آن روز در کنار تو» از جمله آثار او هستند. با وی که هنوز نفسش از بیماری کرونا پس از ۶ ماه تنگی می‌کند، گفت‌وگویی داشته‌ایم که می‌خوانید.

* مطلع شدیم در حال نوشتن رمانی با موضوع امام‌حسین(ع) هستید. چه جنبه‌هایی از زندگی حضرت را مورد توجه قرار داده‌اید؟

** بله، قرار شد من و تعدادی از نویسندگان، هر کدام کتابی در اطراف زندگی یکی از ائمه(ع) بنویسند که نوشتن درباره زندگی امام‌حسین(ع) را من بر عهده گرفتم.

در نوشتن این کتاب‌ها دو نکته اصلی مدنظر بوده، نخست اینکه نویسنده به وقایع اصلی در آنچه مرتبط با شخصیت امام و وقایع و اتفاقاتی که رخ داده، وفادار بماند. نکته دیگر اینکه آنچه نوشته می‌شود بتواند نوع روش، منش، هویت و اخلاق ائمه را به نسل خوانندگان جوان منتقل کند. در خصوص سیدالشهدا(ع) شاید برجسته‌ترین وجهی که در تاریخ به آن اشاره شده، اتفاقاتی است که در چند سال آخر زندگی حضرت رخ داده و تأثیرگذاری بر جامعه اسلامی و انسان‌ها اعم از مسلمان و غیرمسلمان عمدتاً به واسطه همین رویدادهای چند ماه آخر است. از طرف دیگر در مقاتل به این بازه زمانی یعنی حرکت حضرت از مدینه به سمت مکه و بعد کوفه، زیاد پرداخته شده و عمده مطلبی که در مورد حضرت نوشته شده مربوط به این مقطع زمانی است. اشارات ما به بخش‌های دیگر خیلی اندک است. طبیعی است اگر می‌خواستیم به زمان‌های دیگر بپردازیم حجم کار بسیار بالا می‌رفت؛ بنابراین ترجیح دادیم با یک نگاه نو و یک روایت نو، زندگی یکی از افرادی که در صحنه بوده بازآفرینی شود. البته این را هم باید در نظر گرفت که ما تاریخ نمی‌نویسیم؛ ممکن است در داستان دینی به تاریخ هم توجه شود، اما داستان می‌نویسیم و تنها دخل و تصرفاتی در حاشیه صورت می‌گیرد که در کتاب‌های تاریخی نیست و در واقع نقاط خالی با فکر و قلم داستان‌نویس پر می‌شود.

* از چه سبکی در این داستان استفاده کرده‌اید و چقدر کار پیش رفته است؟

** شالوده اصلی کار آماده است و در حال نوشتن هستم، اما اینکه کتاب کی تمام می‌شود بستگی دارد به اینکه چقدر وسواس به خرج دهیم. قطعاً به دوباره‌نویسی بخش‌هایی نیاز داریم و همین امر ممکن است کار را طولانی‌تر کند.

اما در مورد سبک کار و انتخاب راوی، چند کار می‌توانستیم انجام دهیم. نخست اینکه یک شخصیت خیالی این روایت را انجام دهد که می‌توانست در لشکر دشمن هم باشد اما طبیعتاً مشکلاتی ایجاد می‌کرد و نمی‌توانست اتفاقات قبل از نبرد را که اهمیت هم داشت، روایت کند. از این رو از این کار صرف‌نظر کردیم. وجه دیگر این بود که با زاویه دید دانای‌کل نوشته شود که این سبک هم در خصوص معصومین(ع) مشکلاتی ایجاد می‌کند؛ چرا که ما نمی‌توانیم جز چیزی که بر زبان معصوم آمده حرفی را به ایشان منتسب کنیم. راه دیگر هم این بود که بخشی از کتاب از زوایه‌دید یکی از مخالفان نوشته شود، بخشی از زاویه‌دید موافقان یا حتی کسانی که همراه سیدالشهدا(ع) بودند و شهید شدند.

در مشورت با دیگر دوستان به این نتیجه رسیدیم که اگر راوی ثالثی در نظر بگیریم که پس از واقعه همچنان زنده است و وقایع را نقل می‌کند می‌تواند شرایط جذابی ایجاد کند که بتوانیم نکاتی که مدنظرمان هست را بیان کنیم. به این شکل شخص ثالثی روایت را انجام دهد که از نگاه خودش اتفاقات را می‌بیند و نقل‌ها را طبق نقل واقعی می‌خواند ولی تحلیل هم می‌کند و چون متعلق به خود اوست لطمه‌ای به هاله قداست معصومین(ع) وارد نمی‌کند. البته در مورد معصومین(ع) بهترین حالت این است که از بیرون به ماجرا نگاه کنیم یا زاویه‌دید نمایشی را در نظر بگیریم یا فقط آنچه را که واقع شده بدون کنکاش در درون افراد، بیان کنیم. با این حال این امر گاهی وقت‌ها حالت سخت و نچسب به خود می‌گیرد.

* شما این کتاب را به نسبت کارهای قبلی‌تان در چه جایگاهی قرار می‌دهید؟

** کسانی که می‌نویسند به کارهایشان تعلق‌خاطری دارند و نمی‌توانند خودشان رتبه‌ای به کتاب‌هایشان بدهند مگر اینکه دیگران این رتبه‌بندی را انجام دهند. کسانی که نه از باب تمنای مادی بلکه براساس عشق و علاقه می‌نویسند به این امر بیشتر مبتلا هستند.

من نیز یادم نمی‌آید کتابی را به خاطر یک تکلیف اداری یا مسائل مادی نوشته باشم بلکه آن را به نوعی ادای دین به دغدغه‌های ذهنی خودم می‌دانم؛ دغدغه‌های ذهنی که ممکن است با این کتاب هم پایان نیابد.

* درباره امام حسین(ع) چه دغدغه‌هایی دارید؟

** بحث قیام سیدالشهدا(ع) است و این ماجرا در زندگی ما تأثیرگذار است. گاهی تفسیرهایی از حرکت سیدالشهدا(ع) انجام می‌شود که غلط و من‌درآوردی است. در واقع تلاش می‌کنند آن واقعه را با آنچه خودشان مدنظرشان است منطبق کنند. منتها گاهی نویسنده نکاتی را متوجه می‌شود و راجع به وقایعی که برای ائمه اتفاق افتاده حالت شهودی پیدا می‌کند و موفق می‌شود آن را به دیگران هم منتقل ‌کند. ولی تلاش برای منتقل کردن این دریافت‌ها و کشف شهودها به مخاطب و ایجاد یک پیوند قلبی بین آن‌ها به خاطر ارزشمندی ذات این واقعه است.

* پیشتر راجع به ائمه(ع) زندگی‌نامه‌های داستانی نوشته ‌شده اما گویا این کتاب قرار است به سبک و سیاق امروزی و همراه با توجه به دغدغه‌های جامعه روز و به منظور جذب مخاطب امروز نوشته شود. برای رسیدن به این هدف چه مسائلی را مورد توجه قرار دادید؟

** زندگی‌نامه با رمان و داستان تفاوت دارد. در رمان نویسنده از خیال خود استفاده می‌کند و صرفاً یک بازنویسی تاریخی نیست بلکه سبک و سیاقی به کار می‌برد و قالبی نو ایجاد می‌کند تا خواننده را جذب کند. ضمن اینکه مجبوریم وقایع تاریخی را دستکاری نکنیم. مثلاً این یک واقعیت است که امام از مدینه خارج شده و این‌ها را نمی‌توانیم پس و پیش کرده و تصرف کنیم و تاریخ را به میل خودمان بنویسیم. تنها چیزی که می‌توانیم تغییر دهیم قالب این آدم‌ها است. به غیر از شخصیت‌هایی که در تاریخ وجود دارند، شخصیت‌های فرعی هستند که امکان آفرینششان در کتاب وجود دارد. آن نکاتی که نویسنده می‌خواهد به مخاطب القا کند، در این قالب انجام شود.

* چطور می‌توان هم داستان نوشت و هم سبک‌های نوین داستان‌نویسی را تا حدی که به ساحت مقدس بزرگان دین لطمه‌ای وارد نشود تجربه کرد؟

** این کار سخت است. وقتی به طور مطلق می‌خواهیم داستان بنویسیم خیالمان محدودیت ندارد و می‌شود عنان خیال را رها کرد و شخصیت‌هایی را آفرید و به اقتضای داستان آن‌ها را بد یا خوب تعریف کرده و در داستان تحول و تقابل ایجاد کرد. قاعدتاً در شخصیت‌های اصلی داستان باید تحولی ایجاد شود تا جذابیت داشته باشد. می‌توان حس‌های بکر شخصی که ممکن است برای نویسنده ایجاد شود را از زبان شخصیت‌ها به مخاطب منتقل کرد، اما در این نوع ادبیات که هم تاریخ و هم تقیدات دینی دارد، دست اخلاق بسته است و چارچوب‌هایی وجود دارد که باید درون آن حرکت کرد. درست است که داستان تاریخی دینی داشتیم و کارهای خوب و ارزشمندی در ادبیات بزرگسال و کودک و نوجوان با جذابیت هم داریم، ولی این کار سختی‌های خاص خودش را هم دارد همین که ناچارید برخی نکات را رعایت کنید و اجازه ندهید قوه خیالتان به صورت عنان‌گسیخته هرچه خواست بر قلم جاری کند، سختی‌هایی بر نویسنده تحمیل می‌کند. ولی من تصورم این است که این مجموعه داستان‌ها می‌توانند فتح باب جدیدی در عرصه این نوع داستان‌نویسی باشند و مخاطب خودشان را پیدا کنند.

* برای نوشتن داستان با موضوع بزرگان دین باید تحقیق و پژوهش دقیق و موشکافانه در ارتباط با هر یک از بزرگان عالم تشیع انجام شود تا نویسنده به اطلاعات مهم و تأثیرگذاری برای فضاسازی، جریان‌های فکری دوره‌های مختلف و به طور کلی جامعه مورد نظر دست پیدا کند. برای این منظور و پاسخ به پرسش‌ها و شبهات چه منابعی در اختیار دارید و چه تدبیری اندیشیده‌اید؟

** برای سیدالشهدا(ع) مجموع آثاری که قابل گردآوری است بسیار زیاد است که تعدادی‌ را خودم توانستم تهیه و اجمالاً از آن هم استفاده کنم، ولی غیر از این کتاب‌ها، آثاری هستند که محتوایشان تکراری است و نگاهی نو و تازه به ماجرا در آن زیاد دیده نمی‌شود. تنها برخی حقایق تاریخی در قالب گفت‌وگوها و بیانات افراد مختلف است که با ائمه همراه بودند در منابع مختلف تکرار شده است. اگر همه این‌ها را سرجمع کنیم شاید ۱۰۰ صفحه مطلب که به عنوان منبع بشود به آن استناد کرد، بیشتر نباشد. آن‌ طور نیست که همه جزئیات در منابع آمده باشد. مثلاً در مورد عدد شهدای کربلا و اسامی شهدا نمی‌توانید عدد قطعی از تمام این منابع پیدا کنید، در حالی که دو، سه کتاب دقیقاً با همین موضوع وجود دارد. حتی درباره اسامی این افراد اطلاعاتی در دست نیست. حال اگر بخواهید از مشخصات و خصوصیات اخلاقی آن‌ها اطلاعاتی بدست آورید کار سخت‌تر می‌شود. در کل شاید در کل منابع فقط چند صفحه برای ۱۰تا ۱۲ نفر از شهدای غیربنی‌هاشم واقعه کربلا وجود داشته باشد و برای بقیه ‌شهدا اطلاعاتی بیشتر از یک اسم هم در کتاب‌های تاریخ و مقاتل اطلاعات نداریم.

البته این ویژگی، برای داستان‌نویس هم جنبه مثبت و هم منفی دارد. جنبه مثبتش این است که دست داستان‌نویس را برای انتخاب هر کدام از این افراد باز می‌گذارد. وقتی نقل تاریخی دقیقی درباره سن، زن و فرزند و افکار این افراد قبل از پیوستن به امام وجود ندارد، نویسنده می‌تواند دخل و تصرف داستانی کند. از آن طرف دغدغه‌ای برای نویسنده ایجاد می‌کند که آیا چیزهایی که می‌خواهد برای آن فرد بنویسد درست است یا نه. روش من در این باره این بوده که تا جای امکان سعی کردم وارد جزئیات غیرضروری نشوم. ما به تک تک افراد نمی‌پردازیم و فقط افراد معدودی را وارد داستان کردیم.

* با این حال تاکنون درباره ایشان کتاب‌های زیادی اعم از زندگی‌نامه، آثار تاریخی و داستانی نوشته شده و فیلم‌های سینمایی، تلویزیونی و نمایش‌نامه ساخته شده است، به طوری که شاید گمان شود گره‌های زندگی امام حسین(ع) و واقعه عاشورا گشوده شده است. برای جذب مخاطب چه ناگفته‌هایی در کتابتان دارید که مخاطب را برای خواندن اثر به وجد آورد؟

** من به عنوان کسی که بسیاری از این کتاب‌ها را دیدم و خواندم معتقد نیستم باب این ماجرا بسته می‌شود و نمی‌توان کار نویی انجام داد. چند بزنگاه برای نوآوری و خلاقیت وجود دارد از جمله قالبی که نویسنده برای ارائه داستانش انتخاب می‌کند، یا پردازش متفاوت شخصیت اول موجب می‌شود خواننده با یک کار تکراری مواجه نشود. مسئله دیگر این است که ما زندگی‌نامه نمی‌نویسیم بلکه سعی می‌کنیم به تعدادی از موارد ابهام‌دار این واقعه و زندگی امام حسین(ع) در قالب داستان پاسخ دهیم.

* به تازگی با تلاش‌هایی که انجام شده میل و اقبال مردم به خواندن رمان‌های دینی بیشتر شده است، چگونه می‌توان این روند را سرعت داد؟

** این یک پرسش سخت و پاسخش هم سخت است. بخشی از این کار مربوط به تولید محتواست. اگر ما مطالب خوبی هم تولید کرده باشیم، ولی چرخه توزیع نتواند کارش را درست انجام دهد و به دست مخاطب برساند، اثربخشی نخواهد داشت. چرخه از نویسنده شروع و با ناشر، توزیع و تبلیغات ادامه پیدا می‌کند که همه باید در کنار هم باشند.

* از داستان‌هایی که با توجه به ائمه‌اطهار(ع) نوشته شده بگویید. اگر بخواهید نگاهی آسیب‌شناسانه به این آثار و به‌خصوص داستان‌های عاشورا داشته باشید به چه مسائلی اشاره می‌کنید؟

** داستان‌هایی که نوشته شده عموماً قالب داستانی ندارند و زیاد نیستند؛ یک روایت داستانی است که از یک زاویه خاص به ماجرا نگاه می‌کند که اگر تکنیک قابل‌قبولی داشته باشد نمی‌توان به آن ایراد جدی وارد کرد. اما کتاب‌هایی که در مورد ائمه نوشته شده و به‌خصوص در مورد امام‌حسین(ع) است، کار مفصلی برای آسیب‌شناسی می‌طلبد. برخی کتاب‌ها صرفاً روایت یا مرثیه‌سرایی هستند.

از طرف دیگر تفسیر و تحلیل برخی وقایع محل چالش است مثلاً اینکه امام‌حسین(ع) می‌دانسته قرار است شهید شود یا خیر یا اینکه امام برای اینکه به قدرت برسد از مدینه به طرف مکه حرکت کرد؟ یکی از مسائلی که به تازگی چالشی ایجاد کرده این است که امام‌حسین(ع) روز ششم یا هشتم ماه محرم دیداری با سرکرده دشمن دارد و مذاکره می‌کنند. عده‌ای این بحث را دستاویزی برای مذاکره و پیام عاشورا می‌دانند. در حالی که شاید دور از واقعیت باشد اگر صرفاً یک دیدار امام را به مذاکره تعبیر کنیم. عاشورا واقعاً درس مذاکره نبوده بلکه دعوت به حقیقت بوده، حتی اگر جلسه‌ای برای سرکرده دشمن بگذارد و او را دعوت به حقیقت کند. در حالی که این روایت نادر است و راوی آن هم عمربن سعد است. سخت است به خاطر این جمله، دعوت امام‌حسین(ع) به حقیقت نادیده گرفته شود.

این‌ها چالش‌های جدی است که در خیلی از کتاب‌ها پاسخش را پیدا نمی‌کنید و شاید به این راحتی هم نتوان پاسخ داد.

* شما این‌ها را مورد توجه قرار داده‌اید یا از آن گذشته‌اید؟

** من وقتی می‌نویسیم تلاشم این است که به برخی از این چالش‌ها پاسخ بدهم.

* بهترین فیلم، نمایش تلویزیونی یا کتاب که درباره عاشورا دیدید یا خوانده‌اید چیست؟

**برخی کارها تحقیقی است و ارزش دارد. مثلاً از کتاب‌ها می‌توان به کتاب مقاتل «لهوف» اشاره کرد. در مقاتل امروزی هم کتاب «مقتل شمس» کتاب خوبی از محمدجواد صاحبی است. در مورد فیلم به اثر برجسته‌ای برنخوردم، اما در کارهای تلویزیونی سریال «مختارنامه» جزو کارهای باارزشی است که نگاه نوتری به واقعه کربلا داشته و به جزئیات و پندآموز بودن آن دقیق شده است و همین‌طور فیلم «روز واقعه» که جذاب و دارای نگاهی نو به واقعه کربلا است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.