قدس آنلاین: کسی که میخواهد کتاب «به توان مردم» را بخواند، پیشنهاد میکنم آن را با همراه با کتاب «به اضافه مردم» روح الله رشیدی مطالعه کند. «به اضافه مردم» اصول اساسی و بنیادی کار فرهنگی و اجتماعی چون مردممحوری، مشارکتپذیری، عملیاتمحوری، فرصتمحوری و مانند آن را شرح میدهد. «به توان مردم» مکمل کتاب «به اضافه مردم » است یعنی با نگاهی استقرایی، تجربیات عینی از پیادهسازی اصولی که در کتاب «به اضافه مردم» به آن اشاره شده را برای ما نقل میکند. در واقع این کتاب به مصادیق موفق از ترکیب کار فرهنگی با نگاه اجتماعی میپردازد و از این نظر میتواند یک ردیه نیز بر فعالیتهای فرهنگی گلخانهای که دور از مردم و جامعه انجام میشود، باشد.
«به توان مردم» را همچنین میتوان نقد نگاهی به حساب آورد که هر گونه اصلاح اجتماعی را صرفاً بر دوش حاکمیت سوار میکند و با حذف نقش کنشگرانه مردم در تحقق عدالت اجتماعی، این نقش را به صرف مطالبهگری از دولت و نهادهای عمومی تقلیل میدهد. در واقع این کتاب روایت مردمی است که برای حل مسئله جامعه خود منتظر دولت نشدند و برای تحقق مفهوم مواسات و حل مسائلی که بهطورمستقیم با آن درگیر بودند، آستین خودشان را بالا زدند. در واقع کتاب یک تجربه امروزی از الگویی است که در دهه 60 به صورت نهادینه شده در مواجهه با مسائل جامعه توسط انقلاب اسلامی استفاده شده است. دورانی که شما نهادهای مختلفی را میبینید که از دل مردم ایجاد میشوند؛ جهادسازندگی، سپاه، کمیته امداد، بنیاد مسکن و کمیتههای انقلاب و ... نمونههای آن هستند که بخشی از بار مسائل انقلاب را به دوش میگیرند و انقلاب را از آن چالشهایی که در ابتدای دوره حیاتش با آن مواجه است، عبور میدهند. شاید اگر این نگاه مردم به حل مسائل در ابتدای انقلاب نبود، انقلاب اسلامی هم به همان سرنوشتی دچار میشد که خیلی از انقلابهای متأخر همچون انقلاب مصر، لیبی و تونس به آن دچار شدند و عملاً ساختارهای بازمانده از نظامهای حاکم قبلی را بازتولید میکرد. حتی میتوان به مثالهای بالا، تجربه دفاع مقدس را نیز اضافه کرد که این تجربه با کمک نهادهای مردمی جلو رفت و مقاومت انجام گرفت. شاید یکی از دلالتهای مهم این کتاب این مسئله باشد که ما اگر به دنبال تحقق آرمانهای اصیل انقلاب در گام دوم انقلاب هستیم، مهمترین راهش بازگشت به همان اصول و روشی است که خود انقلاب به واسطه آن محقق شده که یکی از آن اصول، اتکا به مردم در حل مسائل جامعه است. کتاب در واقع ظرفیتهای کار مردمی و اجتماعی را در جامعه بیان میکند و نشان میدهد اگر مسئولان و متولیان نهادهای دولتی و غیردولتی و حکومتی ما به جای داشتن نگاه تهدیدمحور به کارها و ظرفیتهای مردمی، به آنها به مثابه یک فرصت نگاه کنند، تا چه میزان میتوانند در حل و مدیریت مسائل عینی جامعه موفقتر باشند.
نظر شما