موضوع بدهی مالی دولت انگلیس به ایران در ماجرای سفارش خرید چندین تانک چیفتن بار دیگر این روزها بر سر زبانها افتاده است. تهران در اواخر حکومت پهلوی سفارش خرید این نوع تجهیزات جنگی از انگلیس را داده بود، اما لندن به بهانه پیروزی انقلاب اسلامی از عمل به تعهداتش سرباز زد و اکنون تخمین زده میشود که میزان بدهی انگلیس به ایران به دلیل عدم تحویل این تانکها افزون بر ۴۰۰ میلیون پوند باشد. حتی «بن والاس» وزیر دفاع انگلیس شهریورماه امسال برای نخستین بار با تأیید اینکه کشورش در ماجرای تانکهای چیفتن به ایران بدهکار است، اعلام کرد فعالانه به دنبال پرداخت این بدهی به تهران است. ولی تاکنون لندن در مقابل بازگرداندن این سرمایه ملی به ایران سنگاندازی کرده است. در آخرین مورد سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان در نشست خبری اخیر خود با بیان اینکه ایران از کانالهای مختلف و در تمامی گفتوگوهایی که با طرف انگلیسی داشته، تأکید کرده است این بدهی قطعی را باید دولت لندن پرداخت کند و این ربطی به هیچ موضوع دیگری ندارد.
اما در مورد چرایی سنگاندازی لندن در مسیر بازگرداندن سرمایههای مالی تهران باید به چند نکته اشاره کرد. عامل نخست به تأثیرگذاری تنشهای همیشگی بین جمهوری اسلامی ایران و انگلیس بر این روند بازمیگردد. واقعیت آن است در نوع نگرش حاکم بر تهران در رابطه با لندن بدبینی عمیقی حاکم است که در ۴۰ سال گذشته مانع از نزدیکی طرفین شده است. در طرف مقابل لندن نیز در سالیان اخیر همواره نقش منفی در نحوه تعامل با ایران بازی کرده که این مسئله در جنگ تحمیلی هشتساله علیه جمهوری اسلامی و پرونده هستهای مشهود است. همین تجربه منفی در رابطه، مانع از عمقبخشی به نزدیکی میان طرفین شده و از سوی دیگر در عدم پرداخت بدهی لندن به تهران تأثیرگذار بوده است. این در حالی است که در حالت کلان نیز سیاست خارجی لندن در قبال تهران را باید در قالب رویکرد کلی اتحادیه اروپا و ایالاتمتحده دانست. در این راستا تحریمهای اعمالی غرب علیه کشورمان بهویژه از سال ۲۰۱۰ به اینسو و قطعنامه صادرشده در مورد تحریم تسلیحاتی ایران این بهانه به لندن داده شد که اولاً در همراهی باسیاستهای دولت ترامپ به بهانه تحریم تسلیحاتی از فروش این تجهیزات به کشورمان خودداری کرده و از سوی دیگر بازپرداخت سرمایه مالی به ایران را بارها به تأخیر اندازد.
اما نکته مهم دیگر در بحث عدم پرداخت بدهی مالی انگلیس به جمهوری اسلامی به تلاش لندن برای پیوند دادن این موضوع به پروندههای دیگر برای امتیاز گیری از تهران بازمیگردد. ایران بهواسطه رویکردهای متفاوت با غرب در بازه زمانی مختلف همواره تنشهایی با لندن تجربه کرده است؛ از بحث سلمان رشدی گرفته تا تنش هستهای و همچنین موضوع جاسوسان دو تابعیتی. جمهوری اسلامی پس از امضای توافقنامه برجام تنها توانسته در حوزه هستهای به سمت تنشزدایی با غرب حرکت کند و این در حالی است که دنیای غرب به رهبری آمریکا همچنان در موضوعات مختلف رویکرد خصمانه در قبال کشورمان را حفظ کردهاند. این تنشهای گاهوبیگاه فرصت خوبی به لندن داده تا از زیر بار مسئولیت مالی در قبال ایران فرار کرده و از پرداخت بدهیاش طفره رود. حال به نظر میرسد لندن برای اعمال فشار در این موضوع و امتیازگیری از کشورمان تلاش دارد موضوع پرداخت بدهی به کشورمان را به بازداشت زندانیان دو تابعیتی پیوند بزند. این اقدام به لحاظ حقوق سیاسی ارتباطی به هم نداشته و طبیعتاً هیچ موضوعیتی ندارد. دستگیری جاسوسان خارجی بارها از سوی روسیه و انگلیس علیه یکدیگر مطرحشده که در حد نهایی با تبادل صورت گرفته مسئله فیصله پیداکرده و اقدام لندن در گره زدن پرونده جاسوسان بازداشتی به بحث بدهیاش به ایران تنها بهمنظور امتیاز گیری صورت میگیرد.
این موضوعی است که خطیب زاده هم به آن اشاره داشته است. همانگونه که سخنگوی وزارت خارجه گفته موضوع نازنین زاغری (زندانی دو تابعیتی که دوران محکومیتش را در ایران میگذراند) ربطی به پرداخت بدهی ایران از انگلیس ندارد. این روند یک پروسه قضایی دارد و قوه قضائیه ایران دراینباره کاملاً مستقل عمل میکند و بدهی دولت انگلیس به ایران یک بدهی قطعی ۴۰ ساله است و باید با همه جریمههای تأخیرش پرداخت شود؛ و ایران بهطورقطع و یقین پیگیر است بدهی انگلیس به ایران پرداخت شود.
نظر شما