یکی از موضوعات مهم اندیشه شیعه بحث امامت و جایگاه آن در معارف اسلامی است. به همین دلیل در این مورد روایات متعددی از سوی ائمه معصومین(ع) به ما رسیده است. در این میان روایاتی از امام رضا(ع) به صورت جامعتری به محور اصلی اندیشه شیعه پرداخته است، که در ادامه به نقل بخشی از آن پرداخته و به تبیین میپردازیم.
عبد العزیز بن مسلم میگوید: در ایام حضور امام رضا(ع) در مرو بودیم. در آغاز ورود روز جمعه در مسجد جامع انجمن کردیم. حضار مسجد موضوع امامت را مورد بحث قرار داده و اختلاف بسیار مردم را در آن زمینه بازگو میکردند. من خدمت آقایم رفتم و گفتوگوی مردم را در بحث امامت به عرضش رسانیدم. حضرت(ع) لبخندی زده و فرمود: ای عبدالعزیز این مردم آگاهی لازم ندارند و از آراء صحیح خود فریب خورده و غافل گشتند. سپس امام(ع) شروع به تبیین جایگاه امامت و نقش آن در معارف اسلامی میپردازند که ما برای اختصار تنها به بخشی از آن اشاره میکنیم.
مگر مردم مقام و منزلت امامت را در میان امت میدانند تا روا باشد که به اختیار و انتخاب ایشان واگذار شود، همانا امامت قدرش والاتر و شأنش بزرگتر و منزلتش عالیتر و مکانش منیعتر و عمقش گودتر از آنست که مردم با عقل خود به آن برسند یا به آرائشان آن را دریابند و یا به انتخاب خود امامی منصوب کنند. همانا امامت مقامی است که خدای عزوجل بعد از رتبه نبوت و خلت در مرتبه سوم به ابراهیم خلیل(ع) اختصاص داده و به آن فضیلت مشرفش ساخته و نامش را بلند و استوار نموده و فرموده «إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا، بقره/۱۲۴همانا من تو را امام مردم گردانیدم» ابراهیم خلیل(ع) از نهایت شادیش به آن مقام عرض کرد «وَمِنْ ذُرِّیَّتِی، بقره/۱۲۴ از فرزندان من هم؟» خدای تبارک و تعالی فرمود: «لا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ، بقره/۱۲۴ پیمان و فرمان من به ستمکاران نمیرسد» پس این آیه امامت را برای ستمگران تا روز قیامت باطل ساخت و در میان برگزیدگان گذاشت.
سپس در بخشی دیگر از این حدیث میفرماید: همانا امامت زمام دین و مایه نظام مسلمین و صلاح دنیا و عزت مؤمنین است. همانا امامت ریشه با نمو اسلام و شاخه بلند آن است. کامل شدن نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، بسیار شدن غنیمت و صدقات و اجرای حدود و احکام و نگهداری مرزها و اطراف بوسیله امامت، امامت که حلال خدا را حلال و حرام او را حرام کند و حدود خدا را بپا دارد و از دین خدا دفاع کند و با حکمت و اندرز و حجت رسا مردم را به طریق پروردگارش دعوت نماید، امام مانند خورشید طالع است که نورش عالم را فرا گیرد و خودش در افق است به نحوی که دستها و دیدگان به آن نرسد.
تفسیر حدیث
در بخش اول حدیث به موضوع مهمی اشاره شده است و آن اینکه چه کسی میتواند امام را بشناسد و به مردم معرفی کند؟ در این قسمت امام، عبدالعزیز را به این موضوع توجه میدهد که شناخت امام اصلاً برای مردم امکان پذیر نیست تا بخواهند برای خویش امام انتخاب کنند، زیرا امام باید از ویژگیهایی برخوردار باشند که مردم درک صحیح از آن ندارند به همین خاطر هیچگاه قابل تشخیص برای ایشان نیست.
یکی از این ویژگیها ظالم نبودن امام است. موضوعی که در گفتگوی حضرت ابراهیم(ع) و خدای متعال به آن اشاره شده است. ظلم معنای وسیعی دارد که شامل ظلم به خویشتن، ظلم به خدای متعال و مخلوقات الهی میشود، از اینرو تنها خدای متعال میتواند تشخیص دهد که چه کسی ظالم است. با توجه به این موضوع جمع شدن مردم در سقیفه و مشخص کردن امام و خلیفه برای جامعه اسلامی کاری بس عبث و بیمعنایی بود که متأسفانه اتفاق افتاد و سبب شد که جریان حرکت رسول خدا(ص) تغییر کند.
به عبارتی دیگر این موضوع که از سوی امام بیان شده است، مهمترین شاخصه تفاوت شیعه و غیرشیعه است زیرا که بر اساس اندیشه شیعه امام باید توسط خدای متعال مشخص شود ولی بنا بر تفکر دیگران، مردم میتوانند امام و رهبر جامعه را مشخص کنند. این تفکر در دوران معاصر نیز دو نحوه حکومت داری را برای جامعه بشری به ارمغان آورده است، اولی حکومت اسلامی بر محور ولایت فقیه که بر اساس اندیشه شیعه و انتخاب خدامحور شکل گرفته است و جانشین امامت است و دیگری حکومت دموکراسی است که بر اساس حق انتخاب مردم برپا شده است.
در بخش دوم حدیث امام رضا(ع) به نقش امام در برپایی و اقامه احکام و دستورات اسلام اشاره شده است موضوعی که شاید در نگاه اولیه برای برخی افراد خیلی سنگین به نظر برسد ولی تاریخ بازگو کننده این واقعیت است که این بخش از سخنان حضرت ثامن الحجج(ع) مطابقت کامل با واقعیت جامعه اسلامی دارد.
انحراف جامعه در بحث امامت، بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص) و خانه نشین شدن مولای متقیان امام(ع) سبب شد که چند دهه بعد، انسان فاسقی مانند یزید به منبر رسول خدا(ص) تکیه بزند و آنچنان احکام و دستورات اسلام دچار تحریف شود که در سادهترین اعمال نیز مسلمانان دچار اختلاف شوند. به عنوان نمونه میتوان از وضو یاد کرد که سالها توسط پیامبراکرم(ص) جلو چشم مسلمانان انجام میشد، ولی بعداً هر فرقهای از مسلمانان در مورد نحوه گرفتن و شرایط و ویژگیهای آن دچار اختلاف شدند، در حالی که اگر مردم صدر اسلام در مورد امامت امام علی(ع) اتفاق میکردند هیچگاه دچار چنین اختلافاتی نمیشدند.
گوشهای دیگر از تجلی سخنان امام رضا(ع) را میتوان در حادثه عظیم کربلا مشاهده کرد. آنجا که حسین بن علی(ع) برای دفاع از اسلام زیر پای سم ستوران رفت و بعد از آن هرساله محرم و صفر این امام همام خون تازه به کالبد جامعه اسلامی تزریق کرد به گونهای که بعد از هزار و چهارصد سال، اربعین امام حسین(ع) پرچمدار معرفی اسلام به جامعه جهانی است.
در دوران معاصر نیز میتوان نمونههای متعددی از تأثیرگذاری اندیشه امامت در جامعه اسلامی را دید، به گونهای که حکومتهایی که ادعای اسلام دارند ولی بر محور امامت شکل نگرفتهاند از سوی ایادی کفر به عنوان گاو شیرده خطاب قرار میگیرند و به ایشان با حقارت و ذلت برخورد میشود ولی کشورهایی که آموزههای ائمه اطهار(ع) را آویزه دل و جان خویش کردهاند، هر روز از عزت بیشتری برخوردار میشوند.
گر چه امامت ابعاد فرا مادی نیز دارد که حضرت(ع) در ادامه حدیث به آن اشاره کرده است، ولی نباید این موضوع را فراموش کنیم که بحث امام(ع) به صورت ملموس در زندگی مادی انسان نیز تأثیرگذار است.
انتهای پیام/
نظر شما