قدس آنلاین: زنگ آغاز لیگ بیستم امروز به صدا در میآید تا لیگ به اصطلاح حرفهای ایران وارد دومین دهه از دوران حیات خود شود. هرچند این مسابقات جذابیتهای فراوانی برای اهالی فوتبال دارد، اما به همان میزان انتقادهای فراوانی به شکل و شمایل برگزاری این رقابتها وجود دارد تا همچنان لیگ فوتبال باشگاهی ایران در ردیف لیگهای آماتور قرار گیرد.
با این وجود مسئولان سازمان لیگ بر این باورند مسابقات باشگاهی ایران در سطح ایده آل برگزار میشود و به همین دلیل با استانداردهای روز دنیا همخوانی دارد، اما با نگاهی دقیق به حقایق موجود این واقعیت برملا میشود که فوتبال باشگاهی ایران همچنان در همان پیچ نخست حرفهای گری باقی مانده است و به اصطلاح تنها اعداد پشت پیراهن بازیکنان از فارسی به لاتین تغییر کرده است و سایر موارد همانند دورههای قبل در حد لیگ آماتور در حال اجراست.
* قهرمانهای اجاره نشین
در قواعد لیگهای حرفه ای نخستین عاملی که بیانگر استانداردسازی است ورزشگاههای اختصاصی تیمهای شرکت کننده در آن مسابقات است، اما به جرئت میتوان گفت تنها بخش معدودی از ۱۶ تیم حاضر در مسابقات، ورزشگاه اختصاصی دارند و مابقی در ورزشگاههای اجارهای قرار است بازیهای خود را برگزار کنند. شاید باورش سخت باشد اما باشگاههای اول تا سوم دوره قبل هیچ یک ورزشگاه اختصاصی ندارند و همگی در زمره مستأجرهای لیگ برتر قرار دارند.
*مربیان بی مدرک
در لیگ حرفهای ایران نیمی از ۱۶ مربی لیگ برتری مدرک معتبر و پرولایسنس فیفا ندارند. حتی برخی مدرک A آسیا را هم ندارند تا فقر علمی در لیگ برتر ایران کاملاً مشهود باشد، البته که قرار بود در آستانه لیگ بیستم فدراسیون فوتبال با به کارگیری قانون سختگیرانه از حضور افراد بدون مدرک در سطوح مختلف فنی و مدیریتی جلوگیری به عمل آورد، اما این وعده در حد شعار باقی ماند تا لیگ ایران با فقر کامل به اجرا در آید.
*بلبشو مالی
روشن نبودن صورت وضعیت مالی باشگاههای فوتبال و نحوه درآمدزایی آنها دیگر عامل است که هیچ یک از تیمهای لیگ برتری به شکل روشن و شفاف آن را به فدراسیون فوتبال و کنفدراسیون فوتبال آسیا ارائه نداده اند. هرچند که مسئولان فدراسیون فوتبال مدعی اند که تیمهای حاضر در مسابقات از نظر استانداردسازی فیفا و AFC در بهترین حالت ممکن از نظر مالی قرار دارند، اما وضعیت پروندههای انضباطی آنها به واسطه شکایتهای داخلی و خارجی بیانگر این واقعیت است که هیچ یک از باشگاههای فوتبال دارای صورت وضعیت مالی روشنی نیستند و از نظر اقتصادی بنگاههای ضررده و زیانبار به شمار میروند.
*لاپوشانی سازمان لیگ
مبهم بودن وضعیت درآمدزایی سازمان لیگ بابت تبلیغات محیطی مسابقات و اینکه فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ گزارش روشن و قانع کننده ای بابت این فرایند به باشگاهها اعلام نمی کنند از دیگر نکات عجیب لیگ در ایران است. در حالی که برابر استانداردهای موجود فوتبال دنیا مرجع برگزاری لیگ باید وضعیت درآمدزایی ناشی از برگزاری مسابقات را به صورت شفاف در اختیار اعضای خود قرار دهد تا سهم هر باشگاه از وضعیت درآمدزایی روشن شود، اما در فوتبال ایران این ماجرا همیشه به دلایلی مبهم باقی مانده است.
* حق پخش تلویزیونی
سرنوشت حق پخش تلویزیونی مسابقات نیز همانند ماجرای تبلیغات محیطی به کلاف پیچیدهای تبدیل شده است. هر فصل سازمان لیگ پیش از شروع مسابقات رسانه ملی را تهدید میکند که اجازه ورود دوربینها را به استادیومها نخواهد داد، اما در لحظه آخر این تصمیم وتو میشود بدون اینکه ریالی دریافتی نصیب فوتبال و باشگاههای حاضر در مسابقات شود، در حالی که در تمام دنیا یکی از روشهای درآمدزایی باشگاهها موضوع حق پخش تلویزیونی مسابقات است.
*قراردادهای نجومی حتی با کرونا
از دیگر نکات بحث برانگیز در خصوص برگزاری لیگ برتر میتوان به رشد بیرویه رقمهای قرارداد بازیکنان بدون هیچ ساختار و اصولی در بیستمین دوره لیگ اشاره کرد، در شرایطی که بسیاری از تیمهای لیگ برتر درگیر مشکلات اقتصادی و بحرانهای مالی هستند، در آستانه لیگ بیستم قراردادهای بازیکنان، مربیان به شکل سرسام آوری رشد کرد تا حدی که دیگر میلیون در کار نبود، بلکه همه صحبت از میلیارد میکردند.
*تنبیههای سلیقهای
برخوردهای مصلحتی ارکان انضباطی فوتبال هم در ادوار مختلف لیگ برتر یکی از ابهامات بحث برانگیزی است که تاکنون علت و دلیل وقوع آن مشخص نیست، در برخی بازیهای لیگ برتر یک حرکت و تخلف با تندترین و شدیدترین شکل ممکن برخورد انضباطی میشد، اما در موارد مشابه رفتارها کاملاً متناقض بود. همین داستان در مورد داوریهای پر سروصدای لیگ هم صادق بود؛ بهطوریکه تا روز آخر لیگ دعوای داوری تمامی نداشت و مطمئناً امسال هم ادامه خواهد داشت.
نظر شما