تحولات لبنان و فلسطین

۱۹ آبان ۱۳۹۹ - ۱۲:۲۳
کد خبر: 727146

​​​​​​​ اخلاق، دینی یا سکولار؟

حجت‌الاسلام والمسلمین حمیدرضا شاکرین/ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

اخلاق در لغت عربی جمع (خُلْق) به معنای منش، عادت، سجیه، طبع، خوی، ملکات یا صفات نفسانی پایدار، اعم از نیک و بد است و همه فضائل و رذائل را شامل می‌شود. (ابن‌منظور، لسان‌العرب، ج ۱۰،‌ ص ۸۶ و ۸۷) گاهی نیز واژه اخلاق به مثابه وصفی برای افعال نیکو به کار می‌رود، نه اوصاف و ملکات نفسانی. هدف اصلی اخلاق، پرورش فضائل و پیراستن از رذائل در زندگی فردی و اجتماعی و سعادت و تعالی انسان در دنیا و آخرت است. (نراقی، جامع السعادات، ج‏۱، ص 37 تا 41)

بدون شک انسجام و آرامش اجتماعی، پایبندی به تعهدات و پیمان‌ها، حس تعاون و همدردی، نوعدوستی و احساس مسئولیت نسبت به دیگران، مهرورزی و مهربانی به یکدیگر، حسن اعتماد متقابل، دوری از خودخواهی، طغیان‌گری، قانون‌شکنی و در مقابل ایثار و از خودگذشتگی و امور دیگری از این قبیل از ضروریات یک جامعه سالم‌اند و بدون آن‌ها زیست اجتماعی انسان با مخاطرات بسیاری روبه‌رو خواهد شد. این امور یا خود از قضایای اخلاقی‌اند و یا تحقق آن‌ها وابستگی زیادی به رشد فضائل و تربیت اخلاقی انسان‌ها دارد. از طرف دیگر اخلاق و دین رابطه تنگاتنگی داشته، اخلاق در دین از چنان اهمیتی برخوردار است که قرآن مجید تزکیه نفوس را یکی از اهداف مهم رسالت پیامبران برشمرده (آل‌عمران/ 164) و از پیامبر اسلام(ص) نیز نقل شده است: «انّما بُعِثتُ لاتمِّمَ مَکارمَ الاخلاق»؛ همانا برانگیخته شدم تا کرامت‌های اخلاقی را به سرحد کمال رسانم. (حسن بن فضل‏ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۸)

یکی از مسائل مطرح در باب رابطه دین و اخلاق این است که آیا می‌توان و بهتر نیست که اخلاق غیردینی و سکولار را جایگزین اخلاق دینی کرد؟ مراد از اخلاق سکولار این است که یک؛ مبدأ و منشأ تعیین ارزش‌ها و صدور احکام اخلاقی هیچ موجود فرابشری مانند خدا نبوده، انسان خود تعیین‌کننده و عامل ارزش‌گذاری اخلاقی باشد. دو؛ در جریان ارزش‌گذاری و عمل اخلاقی اهداف و غایات فرابشری و فرا این‌ جهانی مانند جلب رضای خدا، سعادت فرجامین و... لحاظ نشود. (برای آگاهی بیشتر بنگرید: محمد سربخشی، اخلاق سکولار، مفاهیم، مبانی، ادله نقدها، ص۵۰ تا ۶۵)

اکنون به اختصار می‌توان گفت که اخلاق دینی امتیازات و اخلاق سکولار نارسایی‌هایی دارد که جایگزینی دومی به جای اولی را کاملاً ناروا و مخل به اخلاق و ناکارآمدسازی آن می‌سازد؛ شماری از این امور عبارت‌اند از:

1. اخلاق سکولار فاقد زیرساخت‌های نظری و پشتوانه‌های معرفتی لازم بوده و در مقابل اخلاق دینی از بنیادهای معرفتی قوی و استواری برخوردار است.

2. فقدان بنیان‌های نظری موجب کاهش قدرت تحریکی و انگیزشی ارزش‌های عالیه اخلاقی در نگرش سکولار و سستی و آسیب‌پذیری شدید آن شده است. در مقابل اخلاق دینی دارای پشتوانه‌های نیرومند انگیزشی و تحریکی و دارای صلابت و استواری بسیار بالایی است.

3. ضعف نمونه‌ها، چهره‌های برجسته و الگوهای اقتداپذیر در اخلاق سکولار در نسبت با الگوهای دینی مانند پیامبران و پیشوایان دینی که برجسته‌ترین آموزگاران عملی و تجسم عینی اخلاق بوده‌اند؛ برای مثال شیوه رفتاری پیامبر اسلام(ص) به لحاظ اخلاقی چنان است که قرآن می‌فرماید: «وَ إِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمْ» (قلم/ 4)؛ به راستی تو دارای اخلاقی عظیم و تحسین‌برانگیز هستی؛ و در رابطه با دلسوزی و مهربانی انتهاناپذیر حضرتش می‌فرماید: «لَقَدْ جَائَکمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسَکمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَئُوفٌ رَحِیمْ» (توبه/ 128)؛ به یقین برای شما پیامبری از خودتان آمد که در رنج افتادن شما برای او دشوار است. به جِدّ خواستار هدایت شماست و نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است. حضرتش در تمام عمر شریف خود هرگز به کسی دشنام نگفت، سخن بیهوده بر زبان نیاورد، آه دردمندان را می‌شنید، به فریاد اعتراضگران گوش فرا می‌داد و هر اعتراضی را به نیکی پاسخ می‌فرمود، سخن کسی را قطع نمی‌کرد، فکر آزاد را سرکوب نمی‌کرد، اما خطای در اندیشه و کردار را با منطق استوار و بیانی شیرین و دلنشین روشن می‌ساخت. روی زخم‌های دل‌شکستگان مرهم می‌نهاد. رقیق‌القلب بود و از رنج دیگران آزرده‌خاطر می‌گشت و با دشمنان خویش نیز با سعه‌صدر و عطوفت برخورد می‌کرد. (بنگرید: صبحی محمصانی، القانون و العلاقات الدولیه فی الاسلام، ص۱۷۷)

4. اخلاق سکولار اخلاقی حداقلی است و عمده‌ترین هدف آن بازداری از ظـلم و تـعدی به حقوق دیگران است و در همین حوزه هم چندان قوی و جامع نبوده و نارسایی‌های بسیاری دارد. در مقابل آموزه‌های اخلاقی دینی از جامعیت و گستره وسیعی برخوردار بوده و شامل همه روابط چهارگانه آدمی، یعنی رابطه با خدا، خود، همنوعان و دیگر جهانیان می‌شود.

5. از ویژگی‌های مهم ارزش‌های دینی این است که می‌تواند همه فعالیت‌های ریز و درشت آدمی، حتی امور مادی و شخصی را زیر پوشش درآورد. در نگاه دینی همه فعالیت‌های مثبت و مفید انسان مانند کار و تلاش اقتصادی و رفع نیازهای دنیایی خود، خانواده و دیگران می‌تواند رنگ و وجهه خدایی پیدا کرده و به عالی‌ترین مراتب اخلاقی و معنوی ارتقا یابد. چه زیبا در روایت از امام صادق(ع) آمده است: «الْکَادُّ عَلَی عِیَالِهِ‏ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللهِ» (کلینی، کافی، ج‏۵، ص۸۸)؛ کسی که برای تأمین زندگی خانواده‏ خود زحمت می‏کشد، مانند مجاهد در راه خداست. از امام کاظم(ع) نیز نقل شده است: «مَنْ طَلَبَ هَذَا الرِّزْقَ مِنْ حِلِّهِ لِیَعُودَ بِهِ‏ عَلَی نَفْسِهِ وَ عِیَالِهِ‏ کَانَ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ کسی که از راه حلال طلب روزی کند تا به مصرف خود و نانخوران خود برساند، مانند کسی است که در راه خدا جهاد می‏کند. (کلینی، کافی، ج‏۵، ص93) بر این اساس در نظام ارزشی دینی تقسیم افعال به طبیعی و اخلاقی (برای آگاهی بیشتر بنگرید: مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج‏۲۱، ص۴۳۵ تا 437)، تقسیمی اصیل نیست و هیچ فعل مثبتی از قافله اخلاقی و معنوی بودن عقب نمانده و با افزودن حسن فاعلی ارزش خدایی و آسمانی شدن دارد. این کجا و مبانی ارزش‌شناختی سکولار کجا که فعل اصالتاً خدایی را هم زمینی کرده و از ارزش و بهای آن به شدت می‌کاهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.