قدس آنلاین: در ابتدا به نظر میرسید یک داستان پیچیده از یک رمان علمی تخیلی باشد؛ سازه فلزی یکپارچه، بلند و نقرهای که هفته گذشته با ارتفاع حدود سه متر در درههای سرخسنگ صحرای یوتا پیدا شد و خیلیها را شگفتزده کرد.
این فلز یکپارچه و صیقلی از کجا آمده است؟ بعضیها فکر کردند احتمالا پای فضاییها در میان است. مثل همان سنگ معروف صاف و صیقلی در فیلم کوبریک که میمونها پیدایش میکنند و تبدیل به موجوداتی هوشمند میشوند. اما این سنگ چطور از وسط بیابانی در امریکا سردرآورد؟
داستان برمیگردد به یک کشف اتفاقی. زیستشناسان حیات وحش یوتای آمریکا، وقتی سوار هلیکوپتر بودند تا یک سرشماری روتین از نوع گوسفند شاخدراز منطقه را انجام بدهند، متوجه چیز عجیبی شدند. یک ستون فلزی یکپارچه براق در نزدیکی یک تختهسنگ در این منطقه دور از دسترس قرار داشت.
در این یک هفته خیلیها درباره این تخته فلزی پر رمز و راز و اینکه چه کسی آن را وسط بیابان گذاشته صحبت کردند؛ کار دست فضاییهاست؟ یا ادای احترامی تمام عیار به سنگ معروف فیلم «ادیسه فضایی ۲۰۰۱» استنلی کوبریک؟
اصلا همین شباهت این سازه فلزی یکپارچه با تکهسنگ ادیسه فضایی بود که خیلیها این فرضیه را مطرح کنند که بیگانگان فضایی در ساخت این مجسمه مرموز دست داشتهاند.
اما حالا «نیویورکتایمز» در گزارشی، احتمال جدیدی را مطرح کرده است.
«جان مک کراکن» (John McCracken)
به گفته این روزنامه، برخی از شواهد میگوید که این مجسمه ممکن است کار «جان مک کراکن» یک مجسمهساز مینیمالیست باشد که علاقه زیادی هم به داستانهای علمی و تخیلی داشته و در سال ۲۰۱۱ درگذشته است.
گالری دیوید زویرنر، که آثار این هنرمند را از سال ۱۹۹۷ به نمایش میگذارد ادعا کرده است که این سازه یکپارچه و پر رمز و راز اثر دست مک کراکن است.
اما اگر این ادعا درست باشد، چرا مک کراکن حتی یک کلمه از این ماجرا به فروشنده و گالریدار آثارش، خانواده یا دوستانش نگفته است؟
پسر این هنرمند «پاتریک مک کراکن» از طرح این فرضیه متحیر است. اما میگوید وقتی خبر را شنید، یاد خاطرهای از شامگاهی در ماه مه ۲۰۰۲ افتاده که همراه پدرش در یک خانه کوچک خشتی مشرف به مسا زندگی میکرد. او میگوید: «ما بیرون ایستاده بودیم و به ستارهها نگاه میکردیم و پدرم گفت که دوست دارد آثار هنری خود را در مکانهای دوردست رها کند تا بعدا کشف شود.»
نمایشگاهی از آثار مککراکن در سال ۲۰۱۰ که شباهت بسیاری با سازه پیدا شده در یوتا دارد
آیا فکر میکرد پدرش شوخی میکند؟ پاتریک در جواب این سوال میگوید: «نه، من فکر میکردم این کاری است که او انجام میدهد. این قطعه یکپارچه بسیار با دیدگاه هنری او مطابقت دارد.»
به گفته او، پدرش به وجود آدمهای فضایی باور داشت که قادر به دیدار از زمین هستند. به گفته مککراکن کوچک، پدرش معتقد بود که این بیگانگان مدتها بود که از زمین بازدید میکردند و بدخواه نبودند. آنها میخواستند به بشریت کمک کنند تا این دوره از تکامل را پشت سر بگذارد، جایی که همه ما در حال مبارزه با یکدیگر هستیم.
مک کراکن متولد برکلی کالیفرنیا و فرزند یک دامدار با شخصیتی به یاد ماندنی بود؛ او که خواننده مشتاق داستانهای علمی تخیلی بود، به سفر در زمان و زندگی فرازمینی اعتقاد داشت و علاوه بر این، یک دوستی هم با لئونارد نیموی بازیگر و قهرمان گوشتیز فیلم «پیشتازان ستارهای» داشت.
مک کراکن که در اثر تومور مغزی در سن ۷۶ سالگی درگذشت، بیشتر به دلیل ساخت آثاری مینیمال از تختههای براق و پوشیده از رزین و مجسمههای هندسی مشهور است.
مککراکن در حال کار سال ۱۹۸۹
اما برخی میگویند احتمالاً این قطعه توسط یک شخص غیر مجسمهساز ساخته شده است. میتوانید تعداد نامزدها از سازندگان این سازه فلزی را به حداقل میلیونها بینند شیفته فیلم ادیسه فضایی کوبریک محدود کنید؛ وقتی که میمونها به سنگ معروف این فیلم برخورد میکنند و اولین خطوط مستقیم و زاویههای راستش را میبینند، شروع به استفاده از ابزار میکنند و تبدیل به موجوداتی هوشمند میشوند.
اما ایده ساخت این مجسمه توسط مککراکن مخالفانی هم دارد؛ «جیمز هیوارد» هنرمند معاصر پس از دیدن مجسمه با اطمینان انتساب آن به مککراکن را رد میکند. او باور دارد که این سازه فلزی ماشینی است، اثر هنری نیست و به احتمال زیاد از همان شوخیهای مجازی است که با دامن زدن به تئوریهای توطئه و شایعات عامیانه دنبال جلب توجه است.
سنگ معروف فیلم «ادیسه فضایی: ۲۰۱۱» کوبریک
ادوارد روشی هنرمند سرشناس که سابقه دوستی با مککراکن را دارد و با هنر او آشناست، هم این اثر را کاری از او نمیداند.
با اینکه این سازه فلزی شباهت عجیبی با آثار مککراکن دارد، اما این هنرمند سال ۲۰۱۱ به دلیل تومور مغزی درگذشته درحالیکه بررسیها نشان میدهد این مجسمه حدودا پنج سال پس از مرگ او در صحرای یوتا نصب شده است؛ بر اساس تصاویر گوگلارث تا سال ۲۰۱۵ خبری از این مجسمه نیست و در سال ۲۰۱۶ دیده شده است.
شاید این همه توجه جهانی به این سازه فلزی عجیب و پر رمز و راز در صحرای یوتا تعجبآور نباشد؛ در اواخر این سال کرونایی و در حالیکه بسیاری از مردم در محاصره بیماری، ترس، انزوا و بیماری و بیحسی ناشی از اخبار تلویزیون قرار دارند، حس خوب و هیجانانگیز از کشف این سازه عجیب، میتواند اثبات پیروزی تخیل نسبت به واقعیتهای تلخ باشد.
اما هشدار معروفی هم هست که میگوید: «واقعیتهای ناکافی همیشه دعوتکننده خطر است.»
سازهای که به تازگی در یوتا پیدا شد
نظر شما