چندی پیش در شهر تاریخی ترونی در شمال لهستان برگزار شد و در نهایت «مهدی آزادی» برای فیلمبرداری «یک اسب خون بیشتری از انسان دارد» ساخته ابوالفضل طالونی موفق به کسب جایزه قورباغه طلایی در شاخه بهترین مستند کوتاه شد.
سینمای ایران پیش از این نیز حضور جسته و گریختهای در این رویداد سینمایی که کار خود را از سال ۱۹۹۳ آغاز کرده، داشته است. محمود کلاری، نخستین سینماگر ایرانی حاضر در این رویداد سینمایی است که در سال ۲۰۰۰ یکی از اعضای هیئتداوران اصلی جشنواره فیلم کمرا ایمج لهستان بود، سالی که «مایکل چیمینو» سینماگر سرشناس آمریکایی ریاست آن را برعهده داشت. کلاری در سال ۲۰۱۱ مهمترین عنوان سینمای ایران را در این رویداد سینمایی کسب کرد و برای فیلمبرداری فیلم «جدایی نادر از سیمین» جایزه قورباغه نقرهای (دومین جایزه مهم جشنواره) را به خود اختصاص داد. سال بعد هم بار دیگر قورباغه نقرهای این جشنواره به تورج اصلانی رسید.
امسال قورباغه طلایی این جشنواره در حوزه سینمای مستند به «مهدی آزادی» رسید. فیلمبردار آثار مستند که پیش از این دوربینش را به دل بحرانهای جنگ در سوریه، عراق و افغانستان هم برده و این بار به مناطق مرزی و کوهستانی شمالغرب کشور برای روایت قصهای مستند رفته بود. داستان «یک اسب خون بیشتری از انسان دارد» درباره یک زوج آذری است که تهران را ترک میکنند و به زادگاه خود نزدیک مرز ترکیه بازمیگردند، اما رؤیای دستیابی به آرامش در دوران بازنشستگی آنها در حالی درهممیشکند که درمییابند روستای آنها به دروازه قاچاق به اروپا تبدیل شده و همه کسانی را که میشناسند، در این ماجرا درگیرند.
جشنواره فیلم کمرا ایمج از رویدادهای سینمایی مورد تأیید آکادمی اسکار است و هر مستند کوتاه در صورت کسب جایزه اصلی شاخه بهترین مستند کوتاه این رویداد سینمایی، واجد شرایط رقابت در همین شاخه از جوایز اسکار خواهد شد. درباره این جشنواره و فراز و فرودهای سینمای مستند با «مهدی آزادی» گفتوگو کردیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
چرا کسب جایزه قورباغه طلایی از جشنواره «کمراایمج» برای سینمای ایران مهم است؟
جشنواره فیلم کمراایمج یک جایزه مهم و معتبر در هنر فیلمبرداری جهان است که فیلمبرداریهای فیلمها را به صورت تخصصی داوری میکند. این جشنواره از جشنوارههای معتبر تخصصی دنیاست و فیلمهایی که از این جشنواره جایزه بگیرند شرایط حضور در جشنواره اسکار را پیدا میکنند. این جشنواره هر سال در شهر ترونیلهستان برگزار میشود و به صورت تخصصی فیلمبرداری فیلمهای داستانی، مستند و کوتاه را مورد قضاوت و داوری قرار میدهند.
چرا شاخه فیلمبرداری برای این جشنواره اهمیت دارد؟
به هر حال سینما یک کار جمعی است، ولی یکی از بخشهای مهم آن بخش تصویری است، چون ویترین یک فیلم، فیلمبرداری آن است. اکنون فیلمبرداری فقط یک تکنیک نیست که صرفاً وابسته به ابزار باشد بلکه تبدیل به یک هنر شده است. فیلمبردار باید درک درستی از قصه و فیلم داشته باشد، نوع نگاه و زیباشناسی او بیشتر از ابزار اهمیت پیدا میکند. در واقع ابزار را در اختیار هنر و نگاه خودش درمیآورد مثل عکاسی که میخواهد یک فریم عکس بگیرد، از زوایای مختلف به آن سوژه نگاه میکند.
چقدر یک فیلمبردار یا مدیر فیلمبرداری در یک اثر داستانی یا مستند میتواند نگاه مستقلی در زاویهدید داشته باشد و چطور به نگاه مشترکی با کارگردان اثر میرسد؟
این مسئله بسیار مهم است و معمولاً در پیشتولید یک فیلم باید اتفاق بیفتد، فرقی ندارد که فرمت آن فیلم، داستانی باشد یا مستند. فیلمساز وقتی موضوع را مطرح میکند برای رسیدن به نگاه مشترک با فیلمبردار باید به درک درستی از موضوع برسند. وقتی قصه را درست درک کنند با هم همفکر میشوند. گاهی هم ممکن است همفکر نشوند، ولی مهم است که هر دو قصه را بپذیرند و به درک و حرف مشترکی درباره موضوع برسند. برای نوع ثبت قصه باید صحبت شود و این گفتوگوها در اتاق فکر و مرحله پیشتولید اتفاق میافتد. البته تمرکز من بیشتر روی سینمای مستند است و به همین دلیل مرحله تحقیق و پژوهش اهمیت پیدا میکند. وقتی پروژهای، تحقیق و پژوهش بهتری داشته باشد کارگردانی که قرار است فیلم را بسازد به درک بهتری از موضوع میرسد و این اتفاق درباره سایر عوامل هم میافتد. به نظرم نقشه راهنمای فیلمبردار و دیگر عوامل فیلم در یک اثر داستانی، فیلمنامه و در یک فیلم مستند، تحقیق و پژوهش است.
در سالهای اخیر رشد خوبی را در سینمای مستند شاهد بودیم و فیلمهای مستند جوایز جهانی مهمی را برای سینمای کشورمان کسب کردهاند. آیا فیلمهای مستند در داخل کشورمان هم جدی گرفته میشوند؟
همانطور که اشاره کردید سینمای مستند ما در سالهای اخیر افتخارآفرین بوده است. مثلاً سال گذشته جایزه بهترین کارگردانی جشنواره ایدفا به مهرداد اسکویی برای مستند «سایههای بیخورشید» رسید و حتی نماینده ایران هم برای اسکار 2020 فیلم مستند «در جستوجوی فریده» بود، اما شاید سینمای مستند در داخل کشورمان خیلی جدی گرفته نمیشود، ولی برای من بسیار مهم بوده است. اینطور نبوده که سینمای مستند را به عنوان پلهای برای ورود به سینمای داستانی ببینم. من اعتقاد دارم اگر بتوانم در سینمای مستند به صورت متمرکز و حرفهای کار کنم، موفقتر هستم، چون مستند یک کار تخصصی است. سطح فیلمهای مستند در سالهای اخیر بسیار بالا رفته است. برای اینکه یک فیلم مستند در جشنوارههای جهانی دیده شود باید بسته کامل و خوبی داشته باشد، یعنی فیلمبرداری، صدابرداری، تدوین و دیگر عوامل. مخاطبان امروز هم فیلمهای مستند را دوست دارند و مشتاق تماشای آن هستند. وقتی فیلم و سینمای مستند اینقدر محبوب است، باید تمام جوانب آن را جدی گرفت، ولی کمتر کسی روی این حوزه متمرکز میماند. معمولاً سینمای مستند را پلهای برای رسیدن به سینمای داستانی میدانند در حالی که سینمای مستند برای من اولویت است.
گاهی برخی به من میگویند سینمای مستند آنقدر جدی نیست که تو فیلمبرداری آن را جدی گرفتهای!
در حالی که شما یکی از مهمترین جوایز جهانی در حوزه فیلمبرداری را با سینمای مستند بدست آوردید، سالهای گذشته، آقایان کلاری و اصلانی در بخش داستانی، موفق به کسب قورباغه نقرهای شده بودند.
در سینمای مستند میتوانیم جوایز مهم دنیا را کسب کنیم و به اسکار هم راه یابیم. به نظرم هر حرفه و فرمتی را باید جدی گرفت. در دنیا فیلمسازانی داریم که فقط فیلم کوتاه میسازند و اینطور نیست که فیلم کوتاه را مسیر ورود به سینمای داستانی ببینند. برخورد جدی و تخصصی داشتن با یک موضوع اهمیت دارد. فیلمبرداری مستند برای من یک شاخه تخصصی است و اهمیت دارد تا در کنار یک فیلمساز کاربلد، فیلم خوبی بسازیم. گاهی فیلمسازی سوژه خوبی دارد، اما عوامل خوبی ندارد. لزوماً داشتن ابزار و تکنیک موجب خروجی خوب نمیشد. خود من با یک دوربین معمولی فیلمبرداری کردم، ولی توانستم رقبایم را با تجهیزات بهروز فیلمبرداری کنار بزنم و جایزه اصلی جشنواره «کمرا ایمج» را بگیرم.
با توجه به تحریمهایی که به تازگی تشدید پیدا کرده، کمبود تجهیزات فیلمبرداری یا بهروز نبودن تجهیزات چه محدودیتهایی را برایتان به وجود آورده است؟
به نظرم تجهیزات مهم است، اما حرف اول را نمیزند بهویژه در سینمای مستند که اگر سوژه، کارگردان، فیلمبردار و سایر عوامل کاربلد و حرفهای باشند، با یک دوربین معمولی هم میشود تصاویر خوبی را ضبط کرد. بچههای مستندساز با مشکلات دیگری مواجه هستند. من 15سال است در سینمای مستند به صورت متمرکز کار میکنم، ولی بیمه ندارم. در فهرست بیمهشدگان سینمای مستند فقط نام کارگردان و تهیهکننده جا دارد و برای سایر عوامل جایی وجود ندارد. وقتی برای بیمه به خانه سینما مراجعه کردم مرا نپذیرفتند، در حالی که به عنوان فیلمبردار مستند، در معرض خطر هستم، یک روز در میدان جنگ هستم و روزی در دل خطرات طبیعی. مثلاً سال گذشته سر ضبط فیلم «نان مقدس» پایم شکست و 40 روز خانهنشین شدم. انتظارم از خانه سینما و سینمای مستند این است که ما را بیمه کنند. سینمای مستند عوامل مختلفی دارد که به صورت تخصصی کار میکنند، ولی بیمه و تسهیلاتی برایشان در نظر گرفته نشده است. برای تولید مستندهای جنگی به دل بحران رفتم و در سوریه، عراق و افغانستان حضور داشتم، حتی در بین داعش، مظلومیت سینمای مستند را همین جا میتوان دید. قورباغه طلایی جشنواره «کمراایمج» جایزه بسیار مهمی است، ولی چقدر بعد رسانهای پیدا کرد، در حالی که اگر برای بازیگری، اتفاق کوچکی بیفتد تمام صفحات سینمایی، خبرش را کار میکنند، ولی سینمای مستند مظلوم است چه در تهیه بودجه تولید و چه رسانهای شدن جوایز جهانی که کسب میکند.
تاکنون حسرتی در ثبت نشدن تصاویری برای سوژههای مستند داشتید؟
حتماً حسرتهایی بوده است، ولی با توجه به اینکه سرعت عمل بالایی دارم، معمولاً حسرت به دل نمیمانم. برای فیلمبرداری آثار مستند لازم است فیلمبردار درک درست از سوژه و سرعت عمل بالایی داشته باشد تا صحنهای را از دست ندهد. در بسیاری مواقع فیلمبردار باید در لحظه تصمیم بگیرد که با چه لنزی چه تصویری را ضبط کند و گاهی حتی فرصت تعامل با کارگردان هم وجود ندارد. فیلمبرداران مستند، کارگردانهای لحظهای هستند. در واقع کارگردانهای دوم یک مستند، فیلمبردار و تدوینگر آن هستند. برای ساخت یک فیلم مستند، همه عوامل باید درک درستی از سوژه داشته باشند و قواعد سینمای داستانی در اینجا کارکردی ندارد. در سینمای مستند با آدمهایی مواجه هستید که با شما قراردادی ندارند و باید خودتان را با آنها سازگار کنید و به همین دلیل تخصص خاص خودش را میخواهد. در سینمای مستند باید هوش، سرعت و درک بالایی داشت.
آینده سینمای مستند ایران را چطور پیشبینی میکنید؟
خیلی روشن، چون بچههای جوان و خوشذوقی داریم که آثار قابلتوجهی میسازند و با حضور در جشنوارههای مهم جهانی، جوایز ارزشمندی را کسب کردهاند که موجب رشد سینمای مستند ایران میشود. به نظرم فیلمهای مستند ما میتوانند جوایز مهم جهانی را برای سینمای ایران بدست بیاورند.
نظر شما