فصلی انباشته از دریغ و افسوس آن هم در روزهایی که داس مرگ با شدت و حدّت در بین ما جولان میدهد و خبر مرگ بزرگان و نامآوران همچون بهمنی سهمگین بر ذهن و روان آوار میشود.
دیروز مرگ، پرویز پورحسینی، یکی از بزرگترین مفاخر بازیگری تاریخ سینما، تئاتر و تلویزیون را از ما گرفت؛ هنرمندی که با انبوهی از آثار دیدنی خود را در قاب چشم ما ماندگار کرده است.
نظارهگر در سایه نشسته
پرویز پورحسینی با آن نگاه نافذ و کلام آهنگین و جثه لاغراندام وقتی به روی صحنه میآمد، همه نگاهها را به خود جلب میکرد؛ خصلتی «دیرپا» و «مانا» که یکسره از تجربیات مختلفش از عالم تصویر میآمد. دانش و استعداد بازیگری را داشت. به شهادت آثاری که در آن نقش ایفا کرد، او بازیگر کاملاً متفاوتی بود که به کارش اشراف بینظیری داشت. کیفیت کاری که او ارائه میداد آنقدر «شاخص»، «برجسته» و «خاص» بود که نمیشد حضورش را نادیده گرفت.
همین حضور پرقدرت و مطبوع و گاه بیتکلف بود که از او بازیگری قدرتمند و کاربلد ساخته بود؛ شمایلی که بعید است به این زودیها از خاطره جمعی مخاطبان پاک شود. بسیاری از نقشها را با این پشتوانه عظیم تجربی و قدرت حیرتانگیز خلاقهاش اجرا کرد که بیشتر آنها در یادها مانده است. اقتداری که او به نقش میداد آنقدر برازنده و درگیرکننده بود که مخاطب خودبهخود با شخصیتی که او پدید میآورد، همراه میشد. «مال خود کردن نقش» از ویژگیهای هنر بازیگری او بود. وقتی نقشی به او سپرده میشد تقریباً همه مطمئن بودند او آن را از فیلتر خود میگذراند و یک آدم کاملاً جدید ارائه خواهد داد. این ویژگی را از خیلی پیشترها، از دوران ایفای نقشهای مختلف تئاتری با خود به یادگار داشت.
وی عیار بازیگری اصیل بود. اهل هیاهو و جنجالهای متداول عالم هنر نبود. پورحسینی بیشتر از آنکه اهل هنر باشد -که بود- اهل معنا بود. سلوک آدمهای متفکر در رفتارش دیده میشد و همین متانت خاصی به او داده بود که سخت دلپذیرش میکرد.
اغلب آثاری که پورحسینی در آنها هنرنمایی کرد سطحی از استانداردها و کیفیت را رعایت کرده بودند و در بیشتر این آثار، او چون نگینی ارزشمند و زیبا میدرخشید. از سینما و تئاتر آموخته بود که باید حضورش تعیینکننده و تأثیرگذار باشد. او این رویه را در همهجا رعایت میکرد و در همهجا حضورش به اندازه و به قاعده بود. چه در سینما، تئاتر و تلویزیون و چه در عالم مطبوعات و فضایمجازی. او به معنای واقعی یک هنرمند فاخر بود که برخلاف لحظاتی که روی صحنه یا جلو دوربین بود و غوغا میکرد، در خارج از آن فضا، در کسوت یک آدم «در سایه نشسته» نظارهگر بازی دیگران بود. حضور در تئاتر به او نظم، تعلیمپذیری و کوشش برای بهتر شدن را آموخته بود. همین روحیه او را همیشه سرحال و پویا نگه داشته بود و شاید به این دلیل است که فقدان او تا این اندازه با دریغ و افسوس همراه است.
وی به همان اندازه که توانایی نقشهای منفی و خاکستری را داشت، به همان اندازه هم این قدرت را داشت که در نقشهای منعطفتری ظاهر شود. بازی او در فیلم «کمالالملک» در نقش کامرانمیرزا بخشی از تواناییهای او را ظاهر کرد. یک نقش منفی تمامعیار که در مقابل بازیگران مطرح دیگری چون عزتالله انتظامی، محمدعلی کشاورز و جمشید مشایخی، کاملاً به چشم آمد و دیده شد. در سریال «هزاردستان» هم در مقام یک صاحب روزنامه از فرنگ آمده آدابدان ظاهر شد که به دست رضای تفنگچی از پا درمیآمد. در مقابل او توانست ایفاگر نقشهایی باشد که یکسره مثبت بودند و پورحسینی خیلی خوب توانست ردای آنها را بپوشد و به هیئت آنها درآید.
بازی در نقش حضرت زکریا در سریال «مریممقدس» و ایفای نقش میثمتمار در سریال «مختارنامه» از جمله آثاری هستند که وجه دیگری از بازیگری او را به نمایش میگذارد.
میرباقری که دریافت درستی از شخصیت و منش بازیگران دارد، این نقش سخت را به پورحسینی سپرد و انصاف این است که پورحسینی به تمام معنا از پس این نقش چندلایه و پیچیده برآمد.
چطور یک نفر ویکتورهوگو میشود؟
عشق و علاقه پورحسینی به عالم هنر از دوران کودکی در او پدیدار شد. زمانی که در ایام نوجوانی مجبور شد به کار بپردازد، خودش درباره اینکه چگونه پایش به عالم هنر کشیده شده، در جایی گفته است: «در کودکی ناچار به کار کردن بودم و شغل من کار در یک صحافی بود. در صحافی، کتابها و مجلات زیادی از زیر دستم میگذشت و در مواقع استراحت بسیاری از آنها را مطالعه میکردم. گاهی آنقدر محو خواندن میشدم که به من ایراد میگرفتند... .
بیشتر کتابها تاریخی و گاهی کتابهای نادر و کمیاب بود. از همینجا بود که من به کتاب علاقهمند شدم. در خانه وقتی همه میخوابیدند چراغ نفتی را بالای سرم میگذاشتم و انار دانهشده با گلپر میخوردم و کتاب میخواندم و لذت این گونه کتاب خواندن آن هم در آن سکوت عمیق هنوز برایم شیرین است و اینگونه بود که من به ادبیات علاقهمند شدم».
او در ادامه به آثار ویکتورهوگو علاقهمند میشود. خودش درباره آثار این نویسنده فرانسوی گفته است:«داستانهای ویکتورهوگو را میخواندم و با خودم فکر میکردم چطور یک نفر ویکتورهوگو میشود و از خود کاری برجای میگذارد که تا این حد بر من و دیگران اثرگذار است و ناخودآگاه به این نتیجه رسیدم که باید در این دنیا اثری از خودم باقی بگذارم».
این گونه بود که پورحسینی راه هنر را پیش گرفت و در 19 سالگی آموزش بازیگری را در کلاسهای شبانه اداره هنرهای دراماتیک آغاز کرد. او در ادامه توانست با تکیه بر تواناییهای ذاتی خودش قدمهای بلندی در این رشته بردارد.
همهچیز از تئاتر شروع شد
حضور او در صحنه تئاتر برایش سکوی پرشی شد که توانست هنرش را به دیگران عرضه کند. بازی در نمایشهایی چون منطقه جنگی، تصادف، تلافی و ارزش زغال، برخی از کارهای ابتدایی او در تئاتر هستند.
او پس از انقلاب در تلهتئاترهای مختلفی چون شازده کوچولو، به دنبال سیمرغ، ستارخان، آیینه خیال، دکتر فاستوس، خانه عروسک، جان گابریل بورکمن، قطار ارواح و... هنرنمایی کرد.
پورحسینی کار در سینما را با بازی در فیلم «چشمه» آغاز کرد. او در سینما و تلویزیون هم با آثار فراوانی ماندگار شد؛ آثاری چون هزاردستان، شبدهم، امیرکبیر، روزی روزگاری، قاتل اهلی، دوران عاشقی، اولین شب آرامش، رستاخیز، مریم مقدس، مختارنامه، روز فرشته، اوینار، رازکوکب، کشتی آنجلیکا، ایستگاه، باشو غریبه کوچک، رابطه، طلسم، کمالالملک، بیگناهان، یک مشت پرعقاب و... .
او زاده تهران و دانشآموخته رشته بازیگری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در سال ۱۳۵۴ بود و در آثار کارگردانان نامداری چون پیتر بروک، بهرام بیضایی، علی حاتمی، حمید سمندریان، آربی آوانسیان، مسعود کیمیایی، واروژ کریممسیحی و امرالله احمدجو، بازی کرده است.
پرویز پورحسینی، از چندی پیش به دلیل ابتلا به کرونا در بیمارستان بستری و تحت مراقبت ویژه قرار داشت، در حالی که گمان میرفت روزهای آخر قرنطینه را میگذراند و رو به بهبودی است، به طور ناگهانی به دلیل درگیری ریه و تنگینفس در سن 79سالگی چشم از جهان فروبست.
او در بیش از 100 فیلم، تئاتر و سریال بازی کرده، در حالی که آخرین کاری که در آن نقش داشت -سریال «بیگانهای با من است» شبکه 2 سیما- هنوز در تلویزیون پخش نشده است. پورحسینی صبح جمعه 7آذر ماه، آخرین پرده را در صحنه زندگی بازی کرد و دار فانی را وداع گفت.
پرویز پورحسینی یکی از بهترین بازیگران سینما، تئاتر و تلویزیون ما بود که جای خالیاش به این زودیها پر نخواهد شد. از این بازیگر مطرح و باسابقه سینما، تئاتر و تلویزیون، تنها یک فرزند پسر به نام پورنگ و دو نوه به یادگار مانده است. وصیت و نصیحت او به نوههایش و همه مسئولیت اجتماعی، راستگویی و شهامت بود. روزنامه قدس درگذشت پرویز پورحسینی را تسلیت میگوید.
نظر شما