احمدعلی راغب در سال ۱۳۵۸، پس از تعطیلی فعالیت واحد موسیقی صدا و سیما، به همراه چند نوازنده دیگر و همکاری محمد گلریز، مشغول ساخت و اجرای سرود در ارتباط با انقلاب شد و پس از آشنایی با حمید سبزواری و همکاری با شهید مجید حداد عادل که در آن زمان مدیر رادیو بود، به تهیه سرودهایی همچون «خجسته باد این پیروزی»، «شهید مطهر»، «نواب صفوی»، «نغمه اتحاد»، «نغمه توحید»، «مارش حرکت»، «پاسداران»، «سرود بسیج»، «خدایا خدایا»، «باز آی»، «آمریکا آمریکا» و دهها سرود دیگر پرداخت که جزئی از خاطرات جمعی مردم ایران را تشکیل دادند.
زندهیاد راغب در سال ۱۳۸۲، به دلیل خلق ترانهها و سرودهای ماندگار انقلاب موفق به دریافت مدرک درجه یک هنری معادل دکترا در رشته آهنگسازی شد. همچنین در جریان برگزاری بیست و هشتمین جشنواره موسیقی فجر از این شخصیت برجسته موسیقی انقلاب قدردانی به عمل آمد.
به همین بهانه با محمد گلریز، خواننده پیشکسوت و انقلابی که آثار موفق و مشترکی با مرحوم راغب در کارنامه دارد، درباره نقش و جایگاه مرحوم راغب در موسیقی انقلاب و چگونگی تولید شاخصترین سرودها و قطعههای موسیقی انقلاب گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
آغاز آشنایی شما با استاد راغب چطور شکل گرفت؟
آشنایی ما با آقای راغب از پیش از انقلاب شروع شد. من از سال ۱۳۵۵ فعالیتم را با گروه شیدا به سرپرستی استاد محمدرضا لطفی، شروع کردم. اتاق دیگری در رادیو بود که گروه آقای مفتاح، از استادان خوب و موفق آن دوره، در آن تمرین میکردند و نوازندگان، پیشکسوتان و اهالی موسیقی آنجا بودند. من هم گاهی به آقای لطفی سر میزدم و احوالپرسی میکردیم و گاهی توفیق پیدا میکردیم که آن ارکستر برای ما آهنگهایی را بنوازد و من بخوانم. در همین رفت و آمدها بود که با آقای راغب آشنا شدیم. چون آقای راغب هم جزو آن گروه بودند و آنجا عود مینواختند. آشنایی ما از سال ۵۵ شروع شد و بعد که انقلاب شد، ارتباط ما شکل جدیتری به خودش گرفت. با توجه به اینکه منزل ما در خیابان ایران تهران نزدیک منزل آقای راغب بود، به واسطه همان آشنایی که پیش از انقلاب با هم داشتیم، با هم تماس گرفتیم. ایشان خیلی مصر بودند کارهای انقلابی و خوبی برای انقلاب انجام بدهند. با توجه به اینکه آن موقع شبها منع رفت و آمد بود، ما مخفیانه خدمت آقای راغب میرفتیم و مینشستیم و درباره سرودهای انقلابی صحبت میکردیم. به این نتیجه رسیدیم برای سرودهای انقلابی از ملودیهایی که از حلقوم مردم در راهپیمایی خارج میشود استفاده کنیم. اتفاقاً تصمیممان درست بود و ما هم وقتی به راهپیماییها میرفتیم گوشمان به مردم بود تا ببینیم چه شعاری میدهند و از چه نوایی استفاده میکنند. سرودهای انقلاب به این صورت شکل گرفت. بعد با همفکری هم که البته در این زمان آقای سبزواری هم با ما ارتباط داشت، به شعارها و ملودیهای مردم شکل میدادیم. یعنی آقای سبزواری بر اساس همان شعارها و ملودیها شعر میگفتند و آثار را تولید میکردیم.
نخستین اثری که با همکاری شما و ایشان شکل گرفت، کدام قطعه بود؟
سرود معلم بود که در وصف مرحوم طالقانی خواندیم و آن هم اوایل سال ۱۳۵۸ بود. بعدش سرودهای دیگری مثل بانگ آزادی، نیایش، خوش آمدی امام ما، شهید مطهر و قطعاتی برای شهید بهشتی، شهید رجایی و شهید مفتح خواندیم. کارهای خیلی زیادی انجام دادیم که نام بردن از آنها فهرست طولانی میشود. مثلاً قطعه « خجسته باد این پیروزی» یکی از شاخصترین قطعهها بود. سرودهای زیادی را اجرا کردیم که آقای راغب خالق این ملودیها بودند و من هم در خدمتشان بودم. یادی هم از آقاط مجتبی میرزاده کنیم که ایشان وظیفه تنظیم کارها را بر عهده داشتند و خیلی خوب از عهده کار برمیآمدند.
آقای راغب به نحوی موسیقی را پس از انقلاب زنده کردند. یعنی راه موسیقی پس از انقلاب را باز کردند و حتی بر سر موسیقی پاپ امروز هم حق بر گردن دارند. چون موسیقی در اوایل انقلاب اصلاً وجهه خوبی نداشت و برای هنرمندان موسیقی کلمه مطرب استفاده میشد!
همان طور که شما گفتید متأسفانه پیش از انقلاب به نوازندهها، آهنگسازان و خوانندهها مطرب میگفتند. ولی پس از انقلاب سرود شهید مطهری نقطه عطف شعر و موسیقی انقلاب شد. ایشان سرود شهید مطهری را ساخت و ما خواندیم و خدمت حضرت امام(ره) رسیدیم که سبب شد حضرت امام به یک قطعه موسیقی توجه کنند. برای امام(ره) در آن مقطع خیلی حرف و صحبت هم پیش آمد، ولی ایشان موسیقی را پذیرفتند و ما را مورد لطف و محبت خودشان قرار دادند. این موجب شد راه تازهای در موسیقی به وجود بیاید و نگاه به اهالی موسیقی تغییر کند. در حقیقت هنرمندان موسیقی شخصیت تازه و انگیزه مثبتی گرفتند و کارهای بسیار ماندگاری ساختند که ما نمونه آنها را در دفاع مقدس دیدیم. البته امروز به سرودهای ایرانی، انقلابی و ارزشی بیتوجه هستیم که جای تأسف دارد و من به عنوان یک عضو کوچک از جامعه هنری واقعاً گلهمند هستم. این مسئله ضربه مهلکی به موسیقی انقلابی، حماسی و ایرانی ما میزند. اهالی فرهنگ، هنر و موسیقی در مقابل این بیتوجهی کاری نمیکنند و خارجیها هم موسیقی مبتذل را به روح ما و جوانانمان تزریق میکنند.
یکی از کارهای مهم آقای راغب تأسیس واحد موسیقی در صداوسیما بود. به نظرتان نقش ایشان در نظم گرفتن موسیقی در کشور چگونه بود؟
آقای راغب در تولید موسیقیهای انقلابی مصمم و پیگیر بودند که آن موقع و در آن شرایط کار سختی بود. زخم زبان و تهدیدهای زیادی بود که از کار آهنگسازان ممانعت میکرد، ولی آقای راغب خطشکنی میکرد. گوشش به این حرفها بدهکار نبود و خیلی قاطعانه و عاشقانه در این مسیر حرکت میکرد. به همین دلیل است که من گاهی اوقات میگویم آقای سبزواری پدر شعر انقلاب بودند و آقای راغب هم پدر موسیقی انقلاب بودند؛ چرا که خیلی زحمت کشیدند و آهنگهای مؤثری ساختند و جالب است که ایشان آهنگهای بسیاری ساختند ولی حتی یک کدامشان به دیگری شباهت ندارد. البته اینجا ناگفته نماند که نقش آقای میرزاده هم بسیار پررنگ بود. ایشان بود که با تنظیم خوب به این آهنگها جلوه داد. ولی در هر صورت آقای راغب پیشرو بودند. البته آهنگسازان دیگری هم بودند که نمیشود آنها را نادیده گرفت مثلاً آقای میرزمانی یا آقای شاهنگیان که سرودهای «خمینی ای امام» و «برخیزید» را ساختند و کسان دیگر هم بودند ولی آقای راغب پیشرو بودند.
فرمودید بیشتر ملودیها را از شعارهای مردم پیدا میکردید. درباره این بیشتر توضیح دهید.
همان طور که ابتدا گفتم وقتی انقلاب شد دگرگونیهای زیادی در همه مسائل به خصوص در مسئله فرهنگ، هنر و موسیقی پیش آمد. اما ما نمیدانستیم چه چیزی باید بسازیم. این بود که با مشورت آقای راغب رفتیم بین مردم تا ببینیم مردم چه میگویند. رفتیم و دیدیم پیشنهادشان چقدر مناسب بود. ما مردم را دیدیم که از آن صفوف فشرده مشتهای خودشان را بالا میبردند و شعارهای کوبنده میدادند که آن شعارها دقیقاً مناسب کار ما بود. ما از همین شعارها و ملودیها استفاده میکردیم، ولی طبیعتاً آنها را دوباره تنظیم میکردیم و به آنها شکلی میدادیم که مناسب آهنگسازی باشد. مایه اصلی ما از همین شعارها و ملودیهایی بود که مردم با همه وجودشان سر میدادند. جالب اینکه هر اتفاقی در اول انقلاب میافتاد، ما یکی دو تا سرود میساختیم. هر شهادتی، اتفاقی و حادثهای که رقم میخورد ما سرود میساختیم و این خیلی کمک میکرد که مردم آگاه شوند و شوق و ذوق پیدا کنند. خیلی مهم بود ولی اکنون متأسفانه این طور نیست.
حاجقاسم شهید شدند و ۲۵ میلیون آدم به خیابانها آمدند، ولی کار شاخصی ساخته نشد تا ورد زبان مردم شود. توقع این بود که صداوسیما و وزارت ارشاد کارهای جدیدی تولید کنند. یا حوادث بسیار بزرگی مثل شهادت شهید حججی، شهدای غواص و... اتفاق افتاد که از آنها بهرهای نبردیم. ما اول انقلاب بلافاصله درباره مسائل جامعه سرود میساختیم که همه آنها کارهای ماندگاری شدند و ورد زبان مردم شدند. ولی اکنون نمیدانم چه اتفاقی افتاده است که به این بیعملی افتادهایم.
البته سرودهایی ساخته میشود اما تأثیر گذشته را ندارند.
بله. باید با عشق و علاقه و اتحاد قلبی باشد و کارها با همه وجود تولید شود.
درباره لقب «هزار آهنگ» که به استاد راغب دادهاند چه نظری دارید؟
کاملاً درست است. آقای راغب نزدیک به ۲هزار آهنگ ساخته است. بسیار عجیب و غریب است که بین آهنگهای ایشان هیچ شباهتی هم نیست و این جزو استثنائات است. من فکر نمیکنم کسی در آینده هم بتواند این تعداد آهنگ بسازد که بسیاری از آنها ماندگار باشد و شباهتی هم به یکدیگر نداشته باشند. این لقب درستی است و من اضافه میکنم که ایشان پدر موسیقی انقلاب هم بودند.
نظر شما