سمنانی برای تصحیح و انتشار این دیوان تمام نسخههای موجود در ایران و خارج از ایران را گرد هم آورده است و سعی کرده تصحیح کامل و دقیقی به دست مخاطب بدهد. او پنج سال برای این تصحیح وقت گذاشته که سه تا چهار سال آن به تحقیق، مطالعه و نوشتن مقدمه ۳۷۰ صفحهای این کتاب اختصاص پیدا کرده است. این شاعر و پژوهشگر در قسمتی از مقدمه مفصل و موشکافانه خود نگاهی به تاریخ تیموریان و وضعیت شعر در این دوره انداخته و با ذکر دلایل و شواهدی معتقد است تولد «سبک هندی» متأثر از تلاش و شیوه غزلسرایی و شعر شاعران عهد تیموری است. در مجموع میتوان این دیوان را معتبرترین و کاملترین دیوانی دانست که از اهلی ترشیزی منتشر شده است. از دکتر سمنانی پیش از این چندین مجموعه شعر و چندین تصحیح دیگر نیز به چاپ رسیده است. به بهانه انتشار این دیوان با مصحح و نویسنده دیوان اهلی ترشیزی درباره اهمیت و ضرورت توجه به شعر اهلی ترشیزی و عهد تیموری گفتوگو کردیم که میخوانید.
نام اهلی ترشیزی برای بسیاری از علاقهمندان شعر و حتی تا حدودی نخبگان حوزه ادبیات فارسی غریب است. اهلی ترشیزی کیست؟
اگر احوال شاعران در طول تاریخ ادبیات فارسی را مرور کنیم، در این میان به دورهای در قرن نهم برمیخوریم که مابین سبک عراقی و سبک خراسانی است. در این دوره تمرکز جغرافیایی شاعران مطرح بیشتر در سرزمین هرات و در زمان حکومت سلطان حسین بایقرا و امیرعلی شیرنوایی است. در این دوره شاعران زیادی زندگی میکردند. یعنی این تعداد شاعر در یک زمان و مکان خاص، قابل مقایسه با هیچ زمان دیگری در تاریخ ادبیات فارسی نیست. سلطان حسین بایقرا کتابی دارد و در کتاب خودش میگوید: من کسی هستم که در زمان من شاعران بزرگی مثل جامی زندگی کردهاند و در شهری که من زندگی و حکمرانی میکردم بیش از ۲هزار شاعر نفس میکشند و به این موضوع افتخار میکند. با جمعیت آن زمان ۲هزار شاعر چقدر میشود! یعنی، بقال، نجار، تاجر و... همه شاعر بودهاند و شاعران جدیای هم بودهاند. اما عجیب اینجاست که از شاعران این دوره کتابها و شعرهای خیلی کمی به جا مانده است. همچنین به این دلیل که شاعران این دوره پس از حافظ و پیش از شاعران بزرگ سبک هندی بودهاند، چندان جدی گرفته نشدهاند. در واقع این دوره از شعر فارسی یک دوره فراموش شده است و درباره آن پژوهش جدی نشده است. از شاعران بزرگ این دوره میتوانیم به جامی، بابافغانی، اهلی شیرازی، عاصفی هروی، امیرهمایون اسفراینی و... اشاره کنیم. اهلی ترشیزی هم یکی از شاعران مهم و بنام آن دوره محسوب میشود. البته امروز که شعر او را نگاه میکنیم، میبینیم در مقابل بعضی از شاعران بزرگ آن دوره شاعر نازلتری است، اما در کل شعر او مهم و قابل بررسی است.
چه چیزی سبب شد به تصحیح دیوان او ترغیب شوید؟
یک روز من به کتابخانه مجلس رفته بودم و مشغول تصحیح دیوان راقم مشهدی بودم که هم اکنون نیز در دست کار دارم. آنجا به فهرست نسخههای خطی سری زدم و با نام اهلی ترشیزی روبهرو شدم. در نگاه نخست به ذهنم آمد که حتماً با اهلی شیرازی اشتباه گرفتهاند، اما بعد دیدم مدخل اهلی شیرازی جداست. کتابخانه مجلس را بررسی کردم و سه نسخه از دیوان او که حجم کمی هم داشتند را یافتم. تصمیم گرفتم تا وقتی دیگر نسخههای دیوان راقم مشهدی به دستم میرسد، این کتاب را در چند ماه تصحیح و منتشر کنم. خوشبختانه دیگر نسخههای داخل کشور هم خیلی سریع به دستم رسید و کتاب را در مدت دو سه ماه آماده کردم. من همه نسخهها را دیده بودم و مقابله کرده بودم. کتاب آماده انتشار بود و تنها نیاز به مقدمه داشت، ولی نوشتن مقدمه چیزی حدود سه تا چهار سال طول کشید. دلیل طولانی شدن هم کمبود، نقصان و یا پراشتباه بودن اطلاعات درباره این شاعر و شعر عهد تیموری بود. مثلاً خیلی از پژوهشگران اصلاً توجه نکرده بودند که شعر آن دوره پایه شعر سبک هندی است. در دوره پیش از سبک هندی، شاعران مکتب هرات روی خیال به طور خیلی جدی کار کرده بودند. همچنین شاید برای نخستین بار در آن دوره بود که شعر به میان مردم میآمد. شعر پیش از آن به این شدت وارد زندگی مردم نشده بود. همه فکر میکنند در سبک هندی است که شاعران از اصطلاحات عامیانه استفاده میکنند، در صورتی که جرقه این کار در دوره شاعران عصر تیموری زده شده و دلیلش هم نزدیکی شعر و زندگی و مردمان عادی است. به همین دلیل شعر این دوره زبان بسیار ساده و روانی دارد. شاعران این دوره معمولاً استادی نداشتهاند و به صورت ذوقی شعر میگفتند. به همین دلیل ویژگیهای شعر این دوره شاخص و مختص به خود آنهاست. ضمناً تجربههای آنان در تولید سبک هندی بسیار مؤثر بوده است و به همین دلیل اهمیت بالایی دارد. وقتی مطالعه کردم و با این اطلاعات مواجه شدم، علاقهای بین من و این شاعر ایجاد شد و خواستم اثر خوبی ارائه دهم و نوشتن مقدمه خیلی طول کشید. دیوان ۶۷۰ صفحه است که چیزی حدود ۳۷۰ صفحه از کتاب فقط مقدمه و توضیحات است.
پس مقدمه یک کتاب مستقل است
بله. ۳۷۰ صفحه مقدمه و حدود ۴۰ صفحه تعلیقات است. یعنی حدود ۴۰۰ صفحه از کتاب به این شاعر و احوالات او و مسائل حول او پرداخته است. یکی از مباحث مطرح شده اشتباههایی است که توسط مؤلفان دیروز و امروز به او نسبت داده شده است. مثلاً کتابی به او نسبت دادهاند که اصلاً از این شاعر نیست و من اثبات کردهام که این کتاب از اهلی ترشیزی نیست. یا اشتباههایی که درباره مسائل عاطفی او داشتهاند و او را به بیاخلاقی متهم کرده بودند، ولی من اثبات کردهام که آن روایت مربوط به زندگی «اهلی» نیست.
یافتن نسخههای خطی از دغدغههای همیشگی پژوهشگران است. شما برای جمعآوری بهترین نسخه چه کردید؟
بله به یاری خداوند توانستم ۱۳ نسخه از داخل و خارج کشور جمع کنم. من حتی توانستم با کمک یکی از استادان کشور رومانی یک نسخه بسیار ارزشمند از دانشگاه بوداپست بگیرم که خیلی به من کمک کرد. همچنین دو نسخه از دانشگاه لاهور و دو نسخه دیگر از هندوستان گرفتم. برای این نسخهها مبالغی هزینه کردم که به پول امروز زیاد میشد. در کنار این نسخ، دیگر منابعی که به کار کمک میکرد را نیز جمع کردم تا از غلطها بکاهم.
دیوانهایی که پیش از این از «اهلی ترشیزی» منتشر شده بود، چه کاستیهایی داشتند؟
پیش از انقلاب یک چاپ از دیوان غزلیات این شاعر با یک مقدمه بسیار مختصر توسط یکی از استادان دانشگاههای هندوستان منتشر شده بود که تنها با چهار دیوان مقابله شده بود. نسخه دیگری هم سال ۹۴ منتشر شد که توسط آقای دکتر عمرانی از استادان دانشگاه پیامنور نیشابور انجام شده است و من آن را نپسندیدم. البته من یکی دو کتاب دیگر از ایشان را دیدم که کتابهای ارزشمندی بودند، ولی این کتاب با توجه به اینکه به صورت اشتراکی با دو دانشجو کار شده، چندان قابل توجه نیست. یعنی اشتباهها و اشکالهای متعددی در این کتاب وجود دارد که آن را از درجه اعتبار ساقط میکند. من در مقدمه کتاب خودم گفتهام که چرا دیوان خودم را با وجود دیوان آقای عمرانی منتشر کردهام. چون من تصمیم داشتم اگر کتاب آقای عمرانی کتاب خوبی باشد، تصحیح خودم را منتشر نکنم، ولی وقتی کتاب را دیدم با غلطها و اشکالهای زیادی روبهرو شدم و احساس کردم نیاز به یک نسخه بهتر و مناسبتر وجود دارد. کتاب در انتشارات علمی فرهنگی که نشر معتبری است منتشر شده و امیدوارم مورد توجه اهالی ادبیات قرار بگیرد.
شما هم در این گفتوگو و هم در کتاب درباره اهمیت و ضرورت توجه به شاعران این دوره نکات مهمی نوشتهاید. مختصراً اهمیت آن را توضیح میدهید؟
من در مقدمه نظری را طرح کردهام که میگوید ما در کنار سبک هندی، سبک عراقی و سبک خراسانی یک بازه ۵۰ ساله داریم که شاعران آن در هرات متمرکز هستند و ویژگیهای مختص به خودشان را دارند و توانستهاند بر ادبیات فارسی تأثیر مهمی بگذارند که نتیجه آن تولد سبک هندی است. با این توضیح، اگر شیوه شعرسرایی آنها تبدیل به سبک نشده باشد دستکم میتواند مکتب باشد و این مکتب باید تحت عنوان «مکتب هرات» در شعر ما قابل جستوجو باشد. این مکتب مشخصهها و ویژگیهای خاصی دارد که در هیچ دوره دیگری وجود ندارد و مهمترین هدیه این مکتب به زبان و ادبیات فارسی تولد سبک هندی است؛ یعنی تلاشهای آن دوره به تولد سبک هندی میانجامد. خودم دوست دارم اگر عمر و وقتی باشد، در آینده شباهتها و ریشههای این دو سبک را ارائه کنم که امیدوارم موفق شوم.
با توجه به اینکه این شاعر چندان شناخته شده نیست، به نظرتان مخاطبان این کتاب چه کسانی هستند؟
اگر مردم عادی را در نظر بگیریم، شاید بزرگترین اتفاقی که افتاده، برای شهر کاشمر است؛ چون مردم این شهر با این شاعر بیگانه بودند. پس یکی از دستاوردهای کتاب میتواند بازگشت این شاعر به دامن کاشمر و مردم آن باشد. طوری که مردم افتخار کنند به شاعری که طبق تحقیقات من نخستین کسی است که در مثنوی اسم ۱۲ امام(ع) را آورده است و یک شاعر شیعی است. او شاعر نازخیال و رنجیده احوالی است که میتواند برای خودش و مردم آن شهر یک شناسنامه باشد و هویتی به شهر بدهد. هر چند کاشمر شاعران بزرگی مثل ظهوری ترشیزی هم دارد، ولی این شاعر هم دستکم در تاریخ ادبیات فارسی شاعر قابل توجهی است و مردم میتوانند از شعرهای او لذت ببرند.
دیگر خوانندههای کتاب، قشر نخبه ادبیات است. تلاش من در مقدمه، تعلیقات و پانوشتهای کتاب این بوده است که اطلاعات کاملی درباره این شاعر و اهمیت شعر آن دوره به دست مخاطب بدهم. همچنین پیچیدگیها یا ظرافتهای قابل توجهی که در شعرها هست را هم توضیح بدهم تا هم نخبگان از شعرها استفاده کنند و هم مردم به راحتی از شعر لذت ببرند. تلاش کردم دو جبهه را پوشش بدهم. اگرچه باید پذیرفت این کتابها بیشتر در حوزه تاریخ ادبیات اهمیت دارند و من هم با یک بررسی موشکافانه سعی کردم این کتاب اطلاعات مهمی درباره شاعر و دیگر شاعران همعصر او به مخاطب حرفهای ادبیات عرضه کند و حرفهای تازهای برای بحث و گفتوگو در ادبیات معاصر داشته باشد. امیدوارم اگر کسی در حوزه پژوهش کارش به این کتاب افتاد، کتاب من دستگیر او باشد. البته این کتاب هم خالی از ایراد نیست و نیازمند تذکر و نقد پژوهشگران است.
نظر شما