این نیاز مدتهاست از سوی دانشگاه با تأکید بر مسئلهمحوری یا تقاضامحور کردن پایاننامههای دانشجویی مورد تأکید قرار گرفته است با این حال براساس آمارهای رسمی و همچنین اظهارات متولیان دانشگاهها بسیاری از پایاننامهها و رسالههای علمی که با صرف هزینههای زیاد تولید میشوند کاربرد علمی و عملی برای جامعه ندارد و تقاضامحور نیستند.
برای مثال چندی پیش فریدون جعفری، دستیار وزیر علوم در امور حقوق شهروندی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشته بود: بر اساس نتایج گزارشی مستند و مورد تأیید، از مجموع ۳۸هزار و۷۶۱ پایاننامه و رساله که در ۹ ماهه نخست سال ۹۹ در سامانه ایرانداک ثبت شده تنها ۷۳۱ پایاننامه یا رساله (۱۸۹ در ۱۰هزار) معادل ۱.۸۹ درصد تقاضامحور بودهاند. همچنین از ۲۱هزار و ۶۱۶ پروپوزال (پیشنهاده) ثبت شده در زمان فوق نیز شوربختانه تنها ۱۵۱ مورد (۷۰ در ۱۰هزار) معادل ۰.۷ درصد تقاضامحور بوده است.
۱۰ درصد پایاننامهها تقاضامحور هستند
اما مدیرکل ارتباط با جامعه و صنعت وزارت علوم در پاسخ به قدس با تردید به آمار ارائه شده توسط دستیار وزیر علوم در امور حقوق شهروندی نگاه میکند و میگوید: این آمار قدری محل شبهه است به دلیل اینکه ۷۳۱ پایاننامهای که ایشان عنوان میکند احتمالاً شامل مواردی است که به صورت مشخص مبالغی در ارتباط با آنها به دانشگاهها آمده است و گرنه خیلی از پایاننامههای دانشگاهی با نیازهای جامعه ارتباط دارند چون هم در محیط کشور انجام میشوند و هم اینکه استادان درگیر پروژههای صنعتی هستند و از این پایاننامهها برای رفع نیازهای کشور استفاده میکنند. به صورت عمومی نیز بسیاری از پایاننامههای ما تقاضامحور هستند؛ البته باید سعی کنیم بیشتر هم شود.
دکتر محمدسعید سیف درباره آمار مورد نظر وزارت علوم در زمینه پایاننامههای تقاضامحور در سال جاری میگوید: اگر بر اساس معیار یاد شده یا همان پایاننامههایی که برایشان مبالغی به دانشگاهها آمده حساب کنیم رقم خیلی پایین است؛ یعنی همان ۷۳۱ پایاننامه است اما بر اساس معیارهای ما که پیشتر عنوان شده است در حال حاضر حدود ۱۰ درصد پایاننامهها تقاضا محورند. وی سپس به دلایل پایین بودن آمار پایاننامههای تقاضامحور اشاره میکند و میگوید: نخستین دلیل این است که پذیرش دانشجویان تحصیلات تکمیلی متناسب با نیازهای جامعه نیست. بنابراین وزارت علوم باید روشهای مناسب دیگری را جایگزین کند یا روشهای موجود را بهبود ببخشد تا تعداد دانشجویان و رشتههای پذیرش شده متناسب شوند.
عامل دوم هم به وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی برمیگردد. در واقع این بخشها باید صورت مسئلههای مشخصی را طرح کنند و به دانشگاهها ارائه دهند. یعنی اگر نیاز بخش صنعتی و اجرایی کشور همچون گذشته به دانشگاهها نیاید و نگاه برای خرید تجهیزات و فناوری و طراحی به سمت خارج باشد به طور طبیعی دانشجو هم در این زمینهها فعالیت نمیکند. ما هرجا نگاه به دانشگاه داشتیم مثلاً در زمینه موشکی، هستهای یا بومیسازی صنایع کشور، موفق بودهایم و توانستهایم مشکلات و نیازها را بر طرف کنیم؛ اما خیلی جاها هم نتوانستهایم چون نیازهای جامعه به درستی در کشور تبیین نشده است. برای مثال هنوز در حوزه کشاورزی کمبود بهرهوری داریم چون کشاورزی ما با روشهای سنتی انجام میشود. در بحث مصرف انرژی و آلودگی محیط زیست مشکلات بسیاری داریم که باید به صورت یک مسئله مشخص به دانشگاه ارائه شود.
دستگاههای اجرایی باید به باور برسند
وی در پاسخ به این پرسش که چه ارگانی باید این نیازها را با دانشگاه در میان بگذارد، میگوید: همه دستگاهها و ارگانها باید این کار را انجام دهند؛ مثلاً سازمان محیط زیست باید مسائل و نیازهایش را احصا و دستهبندی کند و برای آنها بودجه در نظر بگیرد چون دانشجو به تنهایی نمیتواند این نیازها و مشکلات را شناسایی کند و راه حل ارائه دهد.
دستگاههای اجرایی باید به این باور برسند که آینده آنها و حتی کشور وابسته به همکاری با دانشگاههاست و اگر این اتفاق بیفتد و صورت مسئلههای مشخص و برنامههای مدونی در زمینه پژوهش، فناوری و بومیسازی صنایع داشته باشند قطعاً این برنامهها به کمک دانشگاهها قابل تحقق است. اما اگر اعتقاد نداشته باشند و چون گذشته بخواهند این مشکلات را به صورتهای دیگری از جمله واردات محصولات حل کنند به طور طبیعی ظرفیت دانشگاه نمیتواند به بالفعل تبدیل شود.
سیف تعداد قراردادهای در حال اجرا با بخش صنعت را حدود ۸هزار و۴۲۷ مورد و مبلغ آنها را ۲,۱۳۷ میلیارد تومان عنوان میکند و میافزاید: در حوزه ارتباط و همکاری بهتر دانشگاه با جامعه و صنعت برنامههای مختلفی داریم؛ تدوین و ابلاغ طرح تحول از آن جمله است که در آن همه حلقههای زنجیری که ارتباط دانشگاه با جامعه و صنعت را تقویت میکنند مثل موضوعات دانشجویی، استخدام، ارتقای استادان، موانع حقوقی و قانونی، دیده شده است. در واقع برای رسیدن به هدف یاد شده ۴۴ اقدام در طرح پیشبینی شده که یکی از بندهای آن به طور مشخص درباره پایاننامههاست که باید سازو کار مشخصی در این زمینه دیده شود. به هرحال طرح تحول به صورت کامل بسیاری از موارد، از جمله پایاننامهها را پوشش میدهد به طوری که بر اساس آن در چند سال آینده دستکم ۲۵ درصد پایاننامهها باید تقاضامحور شوند.
از سوی دیگر برای متناسبسازی پذیرش دانشجو با نیازهای جامعه و بخش صنعت هم بهتازگی وزارت علوم ابلاغیهای صادر کرده که براساس آن دانشگاهها باید شیوهنامه اجرایی تدوین کنند تا از همان ابتدا پذیرش دانشجوی تحصیلات تکمیلی بر اساس نیازهای جامعه باشد.
نگاه استادان به غرب
اما دکتر مهدی گلشنی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی نگاه دیگری به موضوع دارد و به قدس میگوید: دلیل اینکه بسیاری از پایاننامههای دانشگاهی کاربردی و تقاضامحور نیستند فرهنگی است که بر استادان و دانشجویان حاکم است. یعنی نگاه بیشتر استادان و دانشجویان به غرب است و برایشان نوآوری در علم و رفع نیازهای داخلی چندان مهم نیست. در واقع استادان بیشتر دنبال این هستند که مقالهای تهیه کنند و آن را به چاپ برسانند و این گونه ارتقا پیدا کنند. برای مثال ما یک استاد فیزیک در دانشگاه صنعتی شریف داشتیم که با همکاری دانشجوی خود دستگاه سنگ شکن کلیه ساخته بود. با وجود اینکه همان سنگ شکن کلیه را از خارج کشور وارد میکردیم؛ اما این استاد ارتقا پیدا نکرد و ترفیع سالیانه نگرفت تنها به این دلیل که مقالهای برای چاپ به خارج ارائه نکرده و قبلاً سنگشکن کلیه در آنجا ابداع شده بود.
وی میگوید: فرهنگی بر دانشگاه حاکم است که بر اساس آن خیلیها فقط بهدنبال گرفتن مدرک دکترا و... هستند و تا زمانی که این فرهنگ تغییر نکند ما هم تغییر نمیکنیم.
گلشنی با اشاره به اینکه هیچ ارگانی موضوع تقاضامحور کردن پایاننامهها را رصد نمیکند، میگوید: سالهای سال در شورای عالی انقلاب فرهنگی مدام گفتم معیار ارتقای استادان تنها بر اساس مقاله نباشد و این معیار باید تغییر کند، اما از سوی وزارت علوم هیچ کار خاصی در این خصوص صورت نگرفته است. به هرحال در این قضیه، هم وزارت علوم و هم شورای عالی انقلاب فرهنگی مقصر هستند. اینها باید اقداماتی میکردند تا جهتگیری به سمت منافع ملی و رفع نیازهای جامعه برود که متأسفانه این کار نشده است. یعنی حتی با تدوین طرح تحول هم مطلقاً این اتفاق نیفتاده و اگر دوستان ادعای چنین چیزی را دارند بنده حاضرم با آنها مناظره کنم تا ثابت شود این اتفاق افتاده یا نیفتاده است. البته در طرح تحول ارتباط دانشگاه با جامعه و صنعت موضوع تقاضامحور شدن پایاننامهها پیشبینی شده اما مهم اجرایی شدن اقدامات پیشبینی شده است که اجرایی نشده و آماری که بهتازگی دستیار وزیر علوم در امور حقوق شهروندی ارائه داده دلیلی بر این ادعاست. به قول شاعر آفتاب آمد دلیل آفتاب.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی میافزاید: وزارت علوم مرتب باید دانشگاهها را رصد کند و گزارش بدهد و حتی به پایاننامههایی که به رفع نیازهای جامعه میپردازند امتیاز بالایی بدهد و... اما این کار انجام نشده است.
نظر شما