حاج آقای نمازی بازنشسته سازمان آموزش و پرورش و مدیر مدرسه ابتدایی «بهار آزادی» است. مدرسه بهار آزادی، نزدیکترین مجتمع غیرمسکونی در محدوده منزل شخصی تولیت فقید، آیتالله واعظ طبسی است.
آقای نمازی، با متانت و شوخطبعی مثالزدنی و با گشادهرویی از ما استقبال کرد. همان ابتدا گفت: «جایگاه والای مرحوم آیتالله واعظ طبسی نیاز به بیان من و امثال من ندارد، بزرگواری آن شخصیت بر کسی پوشیده نیست». پس از سروسامان دادن به کارهای مدرسه وارد گفتوگو با پیشکسوت عرصه آموزش شدیم. صحبتهایش را با بیان خاطرهای از سالهای پس از جنگ آغاز کرد.
در آن سالها، مدیر مدرسه بهار بودم. پسر آیتالله واعظ طبسی، دانشآموز مدرسه ما بود. غیر از بحث رفتوآمد که بهخاطر مسئله حفظ امنیت صورت میپذیرفت، در بقیه موارد مانند دانشآموزان عادی در مدرسه حضور مییافت. در یک مورد، برنامهریزیهای لازم برای اردویی یک روزه به شهرستان کاشمر انجام شده بود و قرار بود پسر ایشان نیز مانند سایر دانشآموزان حضور پیدا کند. تلفن مدرسه زنگ خورد و به من که در حیاط بودم اعلام شد آیتالله واعظ طبسی پشت خط هستند. پس از سلام و احوالپرسی، دو نکته را با من در میان گذاشتند. اول این بود که پسرشان مانند تمام دانشآموزان در این اردو حضور پیدا کند و تدابیر خاصی در نظر گرفته نشود. دومین موضوع دلیل انتخاب این مدرسه برای فرزند آن بزرگوار بود. ایشان فرمودند:«من راجع به مدارس تحقیقات زیادی کردهام. بهواسطه فعالیتهای خوب این مدرسه، اینجا را برگزیدیم». آقای نمازی میگوید:«از طرفی برداشت شخصی من این بود که دوست دارند فرزندانشان هم در همین محیط و بافت مرکزی شهر رشد کنند».
کمک غیرمعمول نباشد
یک بار به واسطه درخواست بهسازی محیط مدرسه، همراه با انجمن اولیا و مربیان خدمت تولیت فقید رسیدیم. فرمودند انشاءالله کمکهایی صورت میگیرد. لذا این طور نباشد که چون فرزند من در اینجا مشغول تحصیل است، این روند به صورت غیرمعمول باشد.
این نشان از بزرگواری شخصیت ایشان بود. کمکهایی از سوی ایشان انجام و با همیاری سایر اولیای دانشآموزان، نمازخانه مدرسه و سه کلاس ساخته شد. باخنده میگوید: «افتتاح این طرح با بازنشستگی من از آموزش و پرورش همراه بود و قسمت نشد در آنجا نماز بخوانیم!»نمازی اینطور ادامه میدهد: «البته حاج آقا را پیش از جریان مدرسه و اینها میشناختم. همسرم نیز در روضههای خانگی ایشان شرکت میکردند. بعدها من توفیق خادمی امام رضا(ع) را پیدا کردم. آنجا بود که بیشتر با فعالیتهای ایشان در آستان قدس رضوی آشنا شدم.
یکی از بزرگترین فعالیتهای ایشان ساماندهی و باز پسگیری بخشی از موقوفههای رضوی بود که در زمان تولیت ایشان صورت پذیرفت. حسینیه و کتابخانه امام رضا(ع) از حق التولیه خودشان ساخته شده بود.
این در حالی بود که منزل شخصی ایشان همچنان همان منزل قدیمی است. سوار بر خودرو که از مقابل مدرسه گذر میکردند همیشه دستی تکان میدادند و احوالی میپرسیدند. این را میگوید و اشکش جاری میشود، این شعر را برای ما خواند: «صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را / تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید».
در مورد حرم کمی برایمان میگوید:«من دورههای مختلف آستان قدس رضوی را از پیش از انقلاب تا کنون به چشم دیدهام، هیچ کدام در کیفیت و کمیت، به میزان کار انجام شده در دوره حاج آقای طبسی نزدیک هم نبود. ساخت صحنهای جامع، غدیر، کوثر، هدایت، رواق امام خمینی(ره) و بسیاری از اماکن حرم در دوره فعالیت ایشان صورت پذیرفت.
نظر شما