آمار و ارقامهایی که پس از پایان جشنوارهها و طرحهای فروش کتاب درز میکند خیرهکننده است و همگی بیانگر این است که جمعیت کتابخوان استقبال بینظیری حداقل در خرید کتاب داشتهاند و مسئولان ذیربط نیز در بیان این میزان خریدها همواره از یکدیگر سبقت میگیرند تا افتخار این فروش را به نام خود ثبت کنند غافل از اینکه در نهایت این مردم بودهاند که خریداری کردهاند.
اما همواره این پرسش برایم وجود داشته که خروجی این خرید بالای کتاب را کجا باید جست؟ اگر بنا را بر این قرار دهیم که کتاب و کتابخوانی سنگ بنای ارتقای فرهنگ شهروندی است چرا آثار این میزان فروش بالا را در جامعه مشاهده نمیکنم؟ واضحتر اینکه اگر بنا را بر صحت آمار متولیان و مسئولان فرهنگی امر کتاب قرار دهیم باید عنوان کرد گردش مالی خرید کتاب در این طرحها سرسامآور است اما در حوزه فرهنگ شهروندی قصه همان قصه هر سال دریغ از پارسال است! نگارنده نه خود را بالاتر از جامعه و جمعیت کتابخوان تصور کرده و نه ادعایی دارد بلکه صرفاً به عنوان شهروندی که در جامعه زیست میکند و دست بر قضا اندک علاقهای نیز به حوزه کتابخوانی دارد این پرسش برایش ایجاد شده که چرا نباید خروجی عینی و مصداقی و کمی و آماری از آثار این کتابخوانی داشته باشیم؟ برای مثال انتظار این است که اگر به فرض ۳۰ میلیارد کتاب در طرحهای ویژه فروش کتاب توسط مردم خریداری شده، جامعهشناسان و کمینگاران و آسیبشناسان برای مثال عنوان کنند خروجی این میزان خرید کتاب این بوده که ۳ درصد از میزان خشونتهای خیابانی، طلاق، اعتیاد و... کاسته شده و یا سه نفر از صفهای طویل دادگاهها بیرون آمدهاند و یا اینکه سه خودرو در راستگردهای چهارراهها سد راه دیگر خودروها نشدهاند و... .
تصورم این است باید نسبت صحیحی میان کتابخوانی و تغییر باورها و هنجارهای فرهنگی جامعه ایجاد شود که در این حوزه بسیار عقب هستیم یعنی حداقل بنده به عنوان یک شهروند تفاوت چندانی در حوزه فرهنگ شهری مشاهده نمیکنم یا برخی حرکتهای فرهنگی را که میبینم ناخودآگاه پوزخندی میزنم و میگویم تازه بعد این همه سال فرهنگسازی به مسئلهای همچون حقتقدم عابرپیاده... بگذریم؛ حرف زیاد است.
تصورم این است که با مفهومی به نام «جامعه نمایش» روبهرو هستیم یعنی جامعهای که همه چیزش از روی چشم و همچشمی و فقط برای نمایش دادن است؛ نمیدانم چقدر از کتابهای خریداری شده خوانده و چقدر از آن صرف تزئینات داخلی دکوراسیون منزل میشود و چقدر از آنها در انباریها خاک میخورد اما یقین دارم در حوزه کتابخوانی نیز با نمایش روبهرو هستیم؛ وقتی صف مرغ میبینم باوجود اینکه از یک کژرفتاری اقتصادی خبر میدهد اما دلم قرص است که این مرغ بر سفرهای مینشیند و عدهای را سیر میکند اما وقتی صف کتاب را در فروشهای ویژه میبینم دلم را باید به چه چیز و به کدامین خروجی فرهنگی خوش کنم؟ امید دارم مسئولان امر در حوزه عینیسازی و پاسخگویی برای این حوزه نیز تمهیدی بیندیشند .
نظر شما