تحولات لبنان و فلسطین

در تعطیلات نوروز هنگام عبور از شهر تربت حیدریه با تابلویی روبرو شدم که توجهم را جلب کرد. در بلوار شهید باهنر این شهر که به موازات جاده مشهد تربت قرار دارد، روی تابلویی نه چندان بزرگ نوشته شده بود: بزرگترین باغ پرندگان شرق کشور.

پرواز را به خاطر بسپار! پرنده مردنی است

به گزارش قدس آنلاین  در تعطیلات نوروز هنگام عبور از شهر تربت حیدریه با تابلویی روبرو شدم که توجهم را جلب کرد. در بلوار شهید باهنر این شهر که به موازات جاده مشهد تربت قرار دارد، روی تابلویی نه چندان بزرگ نوشته شده بود: بزرگترین باغ پرندگان شرق کشور. جهت این تابلو پارک ملت این شهر را نشان می داد. چون با جاده اصلی فاصله زیادی نداشت به اصرار بچه‌ها تصمیم گرفتیم از آن بازدید کنیم اگرچه ادعای بزرگترین باغ پرندگان شرق کشور برایمان باور کردنی نبود.
با خودمان فکر کردیم اگر باغ پرندگان مشهد که دومین کلانشهر کشور و دارای ظرفیتهای بسیار زیاد گردشگری زیارتی و سیاحتی است، آن چیزی است که ما دیده ایم این باغ پرندگان در یک شهر کوچکتر مانند تربت حیدریه نباید خیلی ویژه و چشمگیر باشد.
با رسیدن به در ورودی باغ پرندگان رضوان که در گوشه ای از پارک ملت تربت حیدریه واقع شده، در کمال تعجب، قوها و غازهای زیبا که در محوطه آزاد بودند، سروصدا کنان به استقبالمان آمدند.
بچه ها از دیدن این صحنه حسابی ذوق زده شدند!  

وارد باغ پرندگان شدیم. باغی بزرگ که دور تا دور آن قفس های پرندگان مختلف قرار گرفته و در وسط باغ هم استخر بزرگی خودنمایی می کرد. هوای لطیف فروردین ماه با صدای هیاهوی پرندگان در هم آمیخته و با رنگبندی زیبای طاووس هایی که پر و بال گشوده بودند، نشاط خاصی به باغ پرندگان داده بود. جز ما بازدیدکننده دیگری در باغ دیده نمی شد و این برای ما عجیب بود.
انواع مختلفی از پرندگان اهلی و وحشی، داخلی و خارجی در باغ پرندگان دیده می شدند. از انواع مرغ و خروس های ریز و درشت زیبا از نژادهای مختلف گرفته تا کبک ها و قرقاول ها و قوهای اکراینی و طوطی های بزرگ هندی و عقاب های طلایی ایرانی که به گفته آقای رضوی پور مدیر باغ، توان حمل شکاری به وزن بیش از 50 کیلوگرم را داشتند.
خلاصه این باغ پرندگان واقعا یک جاذبه گردشگری فراتر از شهری به بزرگی تربت حیدریه بود. برای من عجیب این بود که چرا در روزهای تعطیلی نوروز، چنین مکانی باید این قدر خلوت باشد؟
از آقای احمد رضوی پور، مدیر باغ این موضوع را پرسیدم. البته این پرسش همراه شد با درد دلهای این فعال محیط زیستی. حالا فعال محیط زیست بودنش هم توضیحی دارد که خواهم گفت.
رضوی پور می گفت ما در اینجا چندین میلیارد تومان هزینه کرده ایم و این باغ یکی از سه باغ بزرگ پرندگان در کشور و بزرگترین باغ پرندگان در شرق کشور است.
سال 99 را به دلیل کرونا کلا تعطیل بودیم و فقط برای زنده نگه داشتن این زبان بسته ها از جیب هزینه کردیم بدون این که کسی به ما کمک کند یا حالمان را بپرسد. ما فقط روزی 700 هزار تومان برای خوراک و دان این پرنده ها هزینه می کنیم. حالا شما هزینه های آب و برق و دارو و درمان و پرسنل و ... را هم به آن بیفزایید و ببینید اداره این جا چقدر برای ما هزینه دارد. همین شاهینی که می بینید هر روز باید دل مرغ بخورد. خوراک گوشت عقاب ها هم جای خود.
از او پرسیدم مگر مسؤولان شهر در این شرایط به شما کمک نمی کنند؟ پاسخ رضوی پور "نه" بود البته همراه با آهی سرد! می گفت نه تنها کمک نکردند که حتی بر خلاف توافق هایی که با شهرداری داشتیم حاضر نشدند چند تابلوی تبلیغی در سطح شهر و در ورودی های شهر برای ما آماده کنند در حالی که این باغ یک جاذبه گردشگری بزرگ برای این شهر است و ما وام های سنگینی برای احداث آن گرفته ایم و هزینه‌های زیادی کرده‌ایم. با این حال متاسفانه از سوی مسؤولان حمایت نمی شویم و حتی از جانب برخی تهدید به تعطیلی هم شده ایم! لازم است به این دوستان بگویم که نیازی به تهدید نیست! با این روندی که مسؤولان در پیش گرفته اند ما از پس هزینه های اینجا بر نمی آییم و بزودی باید این همه سرمایه گذاری و ساخت و ساز را که به درد کار دیگری هم نمی خورد رها کنیم و با دفن امیدها و آرزوهایی که به عنوان کارآفرین برتر داشته ایم، این باغ را تعطیل کنیم.
می پرسم داستان کارآفرین برتر چیست و او پاسخ می دهد: در دوره ای اینجا 40 کارگر مشغول کار بودند و ما 18 نفر نیروی ثابت داشتیم که الان به 4 نفر کاهش یافته است. برنامه تلویزیونی پایش از این باغ گزارش تهیه کرد و ما به عنوان کارآفرین برتر معرفی شدیم و کلی قرارداد با آموزش و پرورش و جاهای دیگر برای بازدیدهای عمومی و دانش آموزی داشتیم که به دلیل کرونا انجام نشد و ما زیان دیدیم.
رضوی پور همچنین از کارهای حمایتی این مرکز نسبت به محیط زیست گفت و افزود: ما در اینجا از پرندگانی که از قاچاقچی ها و شکارچیان غیرمجاز گرفته می شوند و معمولا آسیب دیده اند، پرستاری می کنیم و پس از بهبودی آنها را تحویل سازمان محیط زیست می دهیم.

اینجا محیطی برای آشنا شدن مردم به خصوص کودکان با انواع و اقسام پرندگان است و ظرفیت های زیادی برای توسعه دارد به شرطی که مسؤولان شهری و استانی از ما حمایت کنند. حتی از طرف جهاد کشاورزی، دانی که به مرغداری ها داده می شود هم به ما نمی دهند و ما باید تمام اقلام را با قیمت آزاد تهیه کنیم. با این شرایط کرونا وام های ما را امهال نمی کنند و شهرداری هم حمایتی که باید و شاید را از ما انجام نمی دهد. چنین مرکز پرهزینه ای با این وضعیت چگونه می تواند به کار خود ادامه دهد؟ این در حالی است که اگر چنین سرمایه گذاری ای در بسیاری شهرهای دیگر شده بود، مسؤولان با دل و جان و به خاطر منافع فرهنگی شهرشان از آن حمایت می کردند.
درد دل های رضوی پور سخت اندوهگینم می کند. با یکی دو تن از مسؤولان مربوطه در شهرداری تربت حیدریه تماس می گیرم و گلایه می کنم و آنها قول هایی برای پیگیری و حمایت می دهند که امیدوارم زودتر به آن عمل کنند.
اما این پرسش ها برایم باقی می ماند که چرا در کشور ما وقتی بخش خصوصی با سختی های فراوان و مایه گذاشتن از زندگی و سرمایه شخصی خود برای رونق شهر و به دلیل عشق و علاقه به محیط زیست دست به چنین کار بزرگی می زند، کسی حمایت نمی کند؟ چرا برخی مسؤولان وعده می دهند و بعد که یک عاشق محیط زیست وارد گود کار شد، جا می زنند و به وعده‌های خود عمل نمی کنند؟ آیا جز این است که این گونه فعالیت ها، در راستای توسعه فرهنگ و تفریحات سالم مردم است و در اصل، خود شهرداری ها باید برای آن هزینه و سرمایه‌گذاری کنند؟
امیدوارم مسؤولان محترم زودتر به داد باغ پرندگان برسند و همت کنند و این پرندگان را از بی خانمانی و این باغ زیبا را از خطر تعطیلی و مردم را از محروم شدن از یک جاذبه گردشگری و زیست محیطی نجات دهند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.