به گزارش گروه فرهنگ و هنر قدس آنلاین، ماه رمضان از معدود فرصتهای طلایی تلویزیون برای پخش سریالهای مناسبتی است که اگر بخت با آنها یار باشد، میتوانند سالها و دههها در اذهان مردم باقی بمانند و همیشه از آنها یاد شود. امسال هم تلویزیون به رسم هرسال با چند مجموعه داستانی به استقبال ماه رمضان رفته است؛ «احضار»، «بچهمهندس ۴»، «یاور» و «رعد و برق» مجموعههایی است که این شبها پس از افطار میهمان خانههای مردم میشود که البته در همین ابتدای راه «رعد و برق» به دلایلی از گردونه پخش خارج شد، این در حالی است که تلویزیون علاوه بر پخش این سه سریال جدید دست به دامان آرشیو و سریالهای قدیمی نیز شده است، همان سالهایی که رضا عطاران با ساخت سریالهای پرطرفدارش پای ثابت شبهای ماه رمضان بود. گرچه هنوز برای قضاوت زود است اما به نظر میرسد مجموعههای خاطره انگیز و موفقی همچون «ترش و شیرین» و «متهم گریخت» رقیب سرسختی برای سریالهای جدید هستند و پخش دوباره آنها حواس مردم را به خود جلب کرده است.
تلویزیون از فضای فکری جامعه دور شده است
جبارآذین منتقد سینما، مشکل اساسی تلویزیون را دور شدن از فضای فکری جامعه میداند و میگوید: با توجه به شرایط روز جامعه و دغدغههای مردم، تولید آثار فرهنگی شادی بخش باید در دستور کار تمام دستگاههای فرهنگی ـ هنری کشور قرار گیرد، اما مدت زمان طولانی است که تلویزیون در این زمینه بسیار کم کار شده است.
به گفته این منتقد، با دور شدن بخشی از هنرمندان درجه یک از تلویزیون و فاصله گرفتن از ساخت سریالهایی با مضمون زندگی روزمره و عدم توجه به سلیقه مردم، برنامههایی تولید میشود که سطحی نگری به مسائل اجتماعی و کپی برداری از سریالهای ماهوارهای و آثار موفق قدیمی تلویزیون در آنها برجسته شده و از این رو به دلیل اینکه مخاطب دغدغههایش را در این سریالها پیدا نمیکند و نمیتواند با شخصیتها و موضوعات آن ارتباط فعال برقرار کند طبعاً استقبال خوبی هم از این آثار صورت نمیگیرد.
تولیدات امسال چنگی به دل نمیزند
آذین تاکید میکند: به همین دلیل است که تولیدات مناسبتی چندان با مناسبت مورد نظر همخوانی ندارند و مخاطب با آن ارتباط برقرار نمیکند و میبینیم که سریالهای قدیمی که در حال بازپخش است، از اقبال بیشتری برخوردار است و با توجه به اینکه تولیدات امسال چنگی به دل نمیزند اما سریالهای قدیمی همچنان مخاطب دارند.
وی در ادامه در نقد سریالهای در حال پخش میگوید: علیرضا افخمی در تولید مجموعههای تلویزیونی، پیوسته کوشیده به رسالت هنرمندانهاش متعهد باشد. او بار دیگر با یک سریال ماورایی در گونه وحشت و مضمون معنوی، درماه رمضان به میان مخاطبان سیما آمده تا داستانی سرگرم کننده را با پرداختی نسبتاً مناسب و ساختار هنری خوش روایت کند که به نظرم در کل به توفیق رسیده است.
وی عنوان میکند: با اینکه مضمون و محتوای «احضار» از زاویای مختلفی قابل تحلیل است و موافقان و مخالفان میتوانند آن را تایید یا تکذیب کنند، اما این نکته چیزی از ساخت و پرداخت مخاطب پسند بودن سریال نمیکاهد.
به گفته این منتقد، سریال «بچه مهندس» در فصل جدید فراز و فرودهای تازه ای از زندگی «جواد» را به تصویر کشیده و به جز کوشش برای همراه کردن مخاطب با ماجراهای کمرنگ و گاه پررنگ زندگی جواد، حرف تازهای برای گفتن ندارد. رخدادهای این سریال میتوانست بدون درازگویی زاید در قصه و ساختار در همان فصل نخست به صورت جذاب و موجزی بازگو و تمام شود، اما ظاهراً درآمد «پایتختی»ها و عوامل «ن.خ» به مذاق آنها نیز خوش آمده است!
آذین با اشاره به مجموعه تلویزیونی «یاور» میگوید: نوشته سعید مطلبی و ساخته سعید سلطانی در همان حال وهوای فرهنگ آشنای ملی و مردمی با انسانهایی از جنس واقعیت و زندگی، از اخلاقیات، مردانگی و جوانمردی در بطن داستانی جذاب و چیدمان شده بر بستر مبارزات همیشگی خیر و شر سخن میگوید. نام اصغر نعیمی، کارگردان مستعد سینما و تلویزیون در کنار نام سعید سلطانی به عنوان کارگردان، اقدامی مبتکرانه در حیطه مشترک سازی سریالهای تلویزیونی است.
وی در پایان گفتههای خود، سریالهای رمضانی امسال را با توجه به مضامین و ساختارهنری آنها به ترتیب «یاور»، «احضار» و «بچه مهندس» در رده های خوب، متوسط و بد قرار ارزیابی می کند.
اصرار بر شکستن الگوهای موفق گذشته
در ادامه حسین سلطان محمدی، منتقد تلویزیون با انتقاد از ساختار ضعیف سریالهای ماه رمضانی، کلیت این وضعیت را متوجه کسانی میداند که مسئولیت فیلم و سریالهای تلویزیون را برعهده دارند و میگوید: در این حوزه یک نارسایی جدی در شناخت علایق مخاطبان مشاهده میشود، البته آنها به زعم خودشان فیگورهای پست مدرنیسم گرفتهاند و میخواهند قالبهای گذشته را بشکنند، در حالی که قالبهای گذشته همچنان با ذات مردم هماهنگ است، اما اصرار بر این که خط فرضی را بشکنند، طی این سالها شکست خورده است.
وی می افزاید: از سویی دیگر طی چند سال اخیر مدیرانی که در حال شکل دهی و مدیریت این وضعیت بودهاند، مسائل بنیانی را فراموش کردهاند و به همین دلیل است که مردم اقبال بیشتری به سریالهای تکراری و آثار قدیمی مهران مدیری و رضا عطاران نشان میدهند و متاسفانه سریالهای جدید مقبولیت چندانی در میان مردم ندارند.
جای خالی سریالهای طنز در تولیدات امسال
به گفته سطان محمدی، در این مقطع که مردم مجبورند به دلیل کرونا بیشتر در خانه باشند و محفل و تفریحی در خارج از منزل ندارند، پخش سریالهای قدیمی کمک کرده که مردم بیشتر پای تلویزیون باشند و این نشان میدهد آنها به سریالهای طنز نیاز دارند و باید در بین تولیدات مناسبتی این ژانر هم گنجانده میشد.
وی با اشاره به سریالهای در حال پخش در شبهای رمضان میگوید: سریال «احضار» تا حدودی به سینمای وحشت نزدیک شده، اما جالب است که درست در میانه پخش سریال و آغاز یک سکانس محدودیت سنی اعلام میکنند که این صحنه مناسب بچهها نیست. در این لحظه مخاطب چه کاری از دستش برمیآید که جلوی تماشای آن صحنه را بگیرد؟ نوسان شرط سنی در سکانسهای مختلف نکته جالبی است که مشخص نیست از کجا آمده و به نظرم یک جور ساختارشکنی و اصرار بر آزمودن ایدههای جدید است که البته جواب هم نداده است.
سلطان محمدی تاکید میکند: از طرفی دیگر اصرار بر پخش «بچه مهندس» در ماه رمضان بیمعنی بود، اما ظاهراً ساخت سریالهای چندگانه مرسوم شده، در حالی که چرا باید این سریال مانند «پایتخت» و «نون و خ» ادامه پیدا کند؟ انتقاداتی هم نسبت به شروع نامناسب داستان در سریال «یاور»، نوع گریمها و تکراری بودن مضمون قابل بررسی است.
لزوم شناخت مخاطب و توجه به چرایی توفیقات گذشته تلویزیون
وی در پایان گفتههای خود خاطرنشان میکند: از بخت خوش تلویزیون، مسابقات لیگ قهرمانان آسیا باعث شده مردم سرگرم شوند، در حالی در زندگی روزمره کمتر صحبتی از سریالهای ماه رمضان شنیده میشود. به نظرم مجموع این سه سریال جواب نداده و تا اینجای کارتجربه خوبی نبوده است و مردم در این روزهای رانده شده از کرونا و محبوس در منزل پاسخ خوبی از تلویزیون نگرفتهاند، گرچه مدیران گمان میکنند تجربههای خوبی رقم زدهاند، در حالی که ضرورت و لزوم شناخت بیشتر مخاطبان و مطالعه در توفیقات گذشته تلویزیون بسیار احساس میشود.
انتهای پیام/
نظر شما