در روزهای اخیر شیوع گسترده کرونا هند را در معرض فاجعهای بزرگ قرار داده است. بر اساس آخرین آمارها میزان ابتلا به کرونا در این کشور به رقم بیش از ۳۵۰ هزار نفر رسیده و هیچ بعید نیست بهزودی رقم نیم میلیون نفر را هم پشت سر بگذارد. از سوی دیگر درحالی که آمار رسمی فوتیهای روزانه ۲هزار و۷۰۰ نفر اعلام شده، اوضاع بخش خدمات بهداشت و درمان نیز فاجعهبار و در آستانه فروپاشی کامل توصیف شده است.
اما پرسش مهم و اساسی این است چطور در شرایطی که به نظر میرسید هند در بیش از یکسال اخیر در مواجهه با کرونا عملکردی نسبتاً موفق داشته و درصد مبتلایان و فوتیها در تناسب با جمعیت آن در حد قابل قبولی بوده، به یکباره اوضاع درهم ریخت و این کشور در معرض چنین فاجعهای قرار گرفت؟ واقعیت این است از همان ابتدای شیوع کرونا در جهان و بهخصوص در هنگام وقوع موج اول آن در هند (شهریور سال گذشته)، هشدارهای جدی درباره موقعیت و شرایط حساس این کشور و بهویژه ضعفها و مشکلات بخش درمان و بهداشت آن برای مواجهه با این همهگیری مطرح شده بود. در همین راستا نشریه تایم در گزارشی مفصل به این معضلات و در عین حال آسیبپذیری شدید اجتماعی و اقتصادی هند در برابر همهگیری کرونا پرداخت و البته در کنار آن به نکته مهم دیگری، یعنی برخورد سیاسی دولت مودی با این موضوع هم اشاره داشت. در گزارش تایم به شکل واضحی نشان داده شده چطور دولت مودی و حزب افراط گرای حاکم بیجیپی از همهگیری کرونا و اعلام قرنطینه سراسری به عنوان ابزاری برای سرکوب شدید نارضایتی مسلمانان و تحریک احساسات هندوها در برابر آنها سوءاستفاده میکنند: «با اقتصاد راکد و تلنبار شده و توده گرسنه شکل گرفته، بر بیماریها و عفونتها نیز روز به روز افزوده میشود؛ اما هیچکدام از اینها مهم نیست. مودی برای همه این چیزها بخشیده شده است. این عادیسازی تنفر مثل مواد مخدر عمل میکند و در شرایط نشئگی حاصل از آن، حتی گرسنگی هم قابل پذیرش به نظر میرسد».
اما در شرایطی که رویکرد سیاسی دولت مودی در مواجهه با کرونا در آن هنگام به نفع او تمام شد و توانست علاوه بر سرکوب نارضایتیها و اعتراضات، پیامدهای سنگین اجتماعی و اقتصادی قرنطینه را هم توجیهپذیر و قابل تحمل نشان دهد؛ اکنون تداوم نگاه و برخورد سیاسی دولت دهلی با این همهگیری کاملاً معکوس عمل کرده و رویکرد ریاکارانه و ناقص گذشته آنها را کاملاً آشکار ساخته است. بر این اساس ،اجازه برگزاری نشستها و اجتماعات بزرگ انتخاباتی و حتی حضور مقامات دهلی در اجتماع رأیدهندگان ایالتیهایی که حزب حاکم برای تثبیت موقعیت خود به رأی آنها نیاز داشت از یک سو و ممانعت نکردن از برگزاری مراسم مذهبی هندوهای متعصب به دلیل نگرانی از دست دادن حمایت و پشتیبانی آنها از سوی دیگر؛ همگی حکایت از آن دارد که نگاه مقامات دهلی و حزب حاکم بیجیپی به کرونا، نگاهی سیاستزده و مبتنی بر پیگیری اهداف و منافع شخصی و حزبی بوده است. اما به نظر میرسد اکنون اوضاع در هند آن قدر وخیم و بحرانی شده که دیگر نتوان نواقص و ناکارآمدیهای دولت را با مخدرهایی چون نفرتپراکنی و تحریک احساسات افراطی لاپوشانی کرد. البته این در شرایطی است که اوضاع نه چندان مساعد اقتصادی و اعتراضهای گسترده کشاورزان، پیش از این به اندازه کافی اعتبار دولت را خدشهدار کرده بود. در نهایت شاید بتوان گفت اگر با انتخابات پارلمانی سراسری هند فاصله زیادی نمیداشتیم چه بسا همان پایانی که همهگیری کرونا برای دولت ترامپ در آمریکا رقم زد، در اینجا برای مودی و حزبش هم تکرار میشد. اما در زمان و اوضاع فعلی این مردم هند هستند که باید تاوان و بهای سنگین نگاه سیاسی سیاستمداران خود به کرونا را بپردازند.
نظر شما