بشر هیچ گاه از مناجات جدا نبوده و شعر هم از آن روی که آینه احساس و تفکر انسان است، همواره با این موضوع همراه بوده است. در قدیم رسمی بود در تدوین دیوانهای شعر؛ اینکه ابتدا شعری در حمد خداوند میآمد، سپس نعت حضرت رسول و سپس خاندان و اصحاب ایشان.
البته باید در همین جا تمایزی قائل بشویم بین «حمد» و «مناجات»، هر چند اینها با هم تداخل موضوعی هم دارند. در حمد یا تحمیدیه، رویکرد شعر به سمت خداوند است. شاعر ذات باری تعالی را میستاید و میکوشد در حد توان خود، عظمت و جلال او را برای مخاطبان شعر بازگو کند، چنان که در این بیتها از سعدی میبینیم:
اول دفتر به نام ایزد دانا
صانع پروردگار، حی توانا
از در بخشندگی و بندهنوازی
مرغ هوا را نصیب ماهی دریا
اما در مقابل، در مناجاتها، رویکرد به سمت انسان است و بیان ارتباط معنوی او با خداوند. از این جهت پای انسان هم به میان میآید و طبیعتاً شعر بیشتر از جنبه تعلیمی، جنبه عاطفی پیدا میکند. یک نمونه خوب از این مناجاتها، مناجات وحشی بافقی در منظومه «فرهاد و شیرین» اوست:
الاهی سینهای ده آتش افروز
در آن سینه دلی وان دل همه سوز
دلم پرشعله گردان، سینه پردود
زبانم کن به گفتن آتشآلود
حقیقت این است که در شعر قدیم ما تحمیدیهها بیشترند تا مناجاتها. علت شاید این باشد که در شعر قدیم ما جنبه تعلیمی قویتر بوده است. ولی در شعر دینی امروز، از آن جهت که حضور انسان و عواطف او پررنگتر است، جنبه مناجات از جنبه حمد قویتر است. «نیایشوارهها»ی سلمان هراتی یک نمونه خوب از حمدی است که در آن حضور انسان هم حس میشود و کلام تا حدودی رنگ مناجات میگیرد.
دیشب آن قدر نزدیک بودی
که پنجره از شادیام نمک میچشید
و لبخندم را دامن میزد
من مشغول تو بودم
نیلوفری از شانههای من رویید
و از پنجره بیرون رفت.
چیز دیگری که در سالهای اخیر محسوس است، وارد شدن مفاهیم اخلاقی و اجتماعی در بستر نیایش است. چیزی که البته در تاریخ و فرهنگ اسلامی بیسابقه نیست و در واقع نیایشهای صحیفه سجادیه نیز تا حدود زیادی برخوردار از این آموزههاست. این مناجات از احمد عزیزی میتواند نمونه خوبی در این مسیر باشد:
ای خدای مهربان و پاک ما!
دفن کن شمشیر را در خاک ما
ما ز شرک و شمر و شیون خستهایم
ما ز برق کوه آهن خستهایم
و پدیده دیگر که قابل توجه است، پیدایش گونههای خاصتری از نیایش است، از جمله نیایش در شعر کودک و نوجوان و نیایش در بستر طنز، که کاری است بسیار ظریف و حساس و البته مؤثر. استفاده از طنز، میتواند خیلی به جذابیت و ملاحت اثر بیفزاید و اثر وقتی کاربرد نیرومندتری مییابد که با استفاده از صوت و تصویر ارائه شود. نمیشود امکانات جدید در ارائه آثار ادبی را نادیده گرفت و به همان شیوههای سنتیِ ارائه مکتوب اثر بسنده کرد، به خصوص در حالی که بخشی از مطالعه مردم از رهگذر شنیدن است.
کتاب صوتی «مناجاتالغافلین» اثر محمدمهدی رسولی و با صدای محمدرضا علیمردانی یکی از این آثار است که به تازگی منتشر شده است. وجه طنزآمیز این اثر از همان عنوان آن پیداست و در متن اثر هم خودنمایی میکند.
میشود انتظار داشت که در این زمانهای که ادبیات فارسی رویکردها و قابلیتهای متفاوتی نسبت به قدیم یافته است، این تحولات در مناجاتها نیز رخ دهد و ما از این پس هم شاهد آثاری متفاوت در این زمینه باشیم.
نظر شما