تئوریهای رسانهای به اندازه فرمتها و قالبهای رسانهای متعدد و متنوع هستند، یکی از گامهای اساسی در مسیر توسعه و درک سواد رسانهای این است که به بخشی از این تئوریها مسلط باشیم؛ در واقع این تئوریها تلاش میکنند دریچهای به دنیای رسانه بگشایند و مفاهیم سیال و جاری درون آن را از این طریق دستهبندی و مفاهیم را برای مخاطب سادهسازی کنند.
کتاب درک تئوری رسانه نوشته کوین ویلیامز که توسط انتشارات ساقی به صورت تجدید چاپ روانه بازار نشر شده را میتوان در زمره کتابهای کلاسیک در حوزه رسانه قلمداد کرد؛ کلاسیک از دو حیث؛ یکی اینکه عمدتاً برای مخاطب حرفهای رسانه کاربرد دارد و شاید برای توده چندان خواندنی نباشد و مسئله دیگر اینکه کتاب تلاش کرده با وضعیتی دائرةالمعارفی عمده تئوریهای رایج در حوزه رسانه را پوشش دهد.
گسترش مطالعه در زمینه رسانهها در دهههای اخیر و پرسشهای فراوانی که در این حوزه مطرح است، زمینهساز اصلی تدوین این کتاب بوده است. کتاب تلاش میکند هیچ تئوری و دیدگاهی را از قلم نیندازد و از این حیث به ویژه میتوان عنوان کرد دانشجویان حوزه ارتباطات و یا دنبال کنندگان حرفهای حوزه رسانه با کتابی جامع روبهرو هستند.
از سوی دیگر تعدد و تنوع تئوریهای موجود در حوزه رسانه که کتاب به آنها اشاره میکند، واکنشی به تحولات سریع فنی رسانهها در سالهای اخیر نیز است که با خود آشوبهای فراوانی را در این زمینه به همراه آورده است و نگارنده تلاش کرده با گردهم آوردن تمامی نظریهها خود را از گزند کمکاری و انتقاد مصون بدارد.
تئوری و نظریه نسبت به بسیاری از این رسانههای نوظهور موقعیتی پسینی دارد به این معنا که بعضاً فناوریها، حتی فعالان عرصه رسانه را نیز شگفت زده کرده و تازه پس از ظهور یک مدیوم جدید تلاش شده وضعیتی تئوریزه نیز برای آن شکل بگیرد و کتاب در قسمت نظریات جدید حوزه رسانه به این اتفاق نیز اشاره کرده است. کتاب به این نکته نیز اشاره دارد که تمام این جوش و خروشها در حوزه رسانه و تلاطماتی که در حوزه تئوریها شاهد هستیم فقط ناشی از تحولات فنی نیست. در دهه گذشته شاهد بروز تفارق آرایی بودیم که از کشاکش دو سنت اصلی نظری در این زمینه سرچشمه میگیرد.
در یک سو، تئوریهای موسوم به «اجتماعی ـ رفتاری» قرار دارند که گاه آنها را «علوم ارتباطات» نیز نامیدهاند و در سوی دیگر، تئوریهای فرهنگی هستند. این تقابل بخشی از تحولاتی اساسی است که درون حوزه علوم اجتماعی و علوم انسانی و حتی تفکر غربی صورت میپذیرد که خود ناشی از برخوردهای جدید در مورد درک جامعه نظیر برخورد جدید با پستمدرنیسم است. بنابراین کتاب تلاش کرده با تمام وجود ملغمههای متعددی را که در حوزه رسانه و تئوریهای مربوط به آن وجود دارد را پوشش دهد و نسخهای جامع و کامل در اختیار دانشجویان ارتباطات قرار دهد.
اما شاید یکی از ایرادهای بنیادین کتاب نیز این باشد که بیشتر در سطح یک کتاب درسی و آکادمیک فرومانده و مخاطب عام توان برقراری ارتباط با آن را ندارد، هرچند که شاید توجیه نگارنده این باشد که کتاب صرفاً برای استفاده مخاطب خاص نگاشته شده است.
نظر شما