بهتازگی نوشتههایی مجهول برای تحقیر و بدنام کردن سردار تازه نفس فرهنگ و هنر جناب آقای دادمان منتشر شده و هدف کثیفشان، تضعیف انقلاب فرهنگی و هنری که در حوزه هنری به پا شده، است.
از لحن و کلام این متون بیهویت کاملاً واضح و مبرهن است که هنرمندان بازنشسته حوزه هنری که سالهاست در گوشه عافیتطلبی، چرت هنری میزنند، ناگهان از خواب بیدار شدهاند و با مشاهده رستاخیز حیاتبخشی که مهدی دادمان برپا کرده، چشمان پف کرده و خوابآلودشان از حدقه بیرون زده و فیلشان یاد هندوستان کرده است. به همین خاطر این آقایان خوابآلود که قدرت و سلطنت سالخوردهشان در خطر نابودی و اضمحلال قرار گرفته هیچ راه گریزی ندارند مگر استفاده از فحاشی و مسخره کردن انقلابی که دادمان دلاور به پا داشته است. حب جاه و قدرت یک بیماری هولناکتر از سفلیس و طاعون است که در دل انسانهای تحقیر شده و از کار افتاده ایجاد میشود. این افراد که زور بهشان آمده، نمیتوانند لیاقت و شجاعت را در یک جوان تازهنفس و خوشفکر ببینند. نمیتوانند مدیریت درخشان یک جوان شجاع و اندیشهورز را شاهد باشند. در حقیقت این جماعت زمینگیر و ناتوان هنرنمایی یک مدیر جوان را مساوی با مرگ خود میدانند.
حال برای نمردن چه باید بکنند؟ باید از بالا تا پایین مهدی دادمان را تضعیف کرد! ما در تاریخ شبیه چنین حوادثی بسیار دیده و شنیدهایم. وقتی امیرکبیر به میدان آمد، تمام افرادی که به دنبال منافع مادی و دنیوی خود بودند یا گریختند و یا شروع به تضعیف او کردند و یا در کمین کشتن او برآمدند که این شیوه مالباختگان قدرت است، این شیوه دشمنان امیر کبیر است.
در یک سیستم و تشکیلات فرهنگی، این مدیریت است که حرف اول و آخر را میزند. این مدیریت است که هنرمند را راهبری میکند. هنرمندان مانند دانههای یک تسبیح هستند که مدیر آنها را به نخ راهکارها و اهدافش میکشد تا بشود با این تسبیح ذکر هنر انقلابی را خواند و تکرار کرد. اگر مدیریت و راهبر تیزهوش و قوی نباشد سنگ روی سنگ قرار نخواهد گرفت و هیچ اتفاق سازندهای نمیافتد. گواه این مطلب زندگی عافیتطلبانه هنرمندان حوزه هنری است که هر کدامشان به دنبال درآمد و فروختن هنرهایشان از این سازمان به آن وزارتخانه در رفتوآمد شبانهروزی هستند. اگر از هنرمند آبی گرم میشد باید تا به حال آب فرهنگ و هنر این مملکت نه گرم که ولرم میشد.
این حقیر با قاطعیت اعلام میکنم پیران حوزه هنری هم میتوانند قدرتطلب و آشوبگر باشند. حوزه هنری سالهای سال محتاج مدیریت انقلابی و تیزبین مهدی دادمان بوده است. جوان دانشمندی که به راحتی میتواند گله پریشان هنر و هنرمندان را جمع کند و با رهنمودهای حیاتبخش خود، حوزه هنری را به سر منزل مقصود برساند. همچنان که نمونه آن را در مدیریت سازمان اوج مشاهده کردهایم.
آقایان قدرتطلب، اگر طی این ۴۰ سال با شما و هنر شما قرار بود اتفاقی رخ بدهد تا به حال داده بود. بیایید فروتن باشید و از این حماقت و لجاجت و آشوب کور دست بردارید و در گام دوم انقلاب اسلامی ارزش از دست رفتهتان را بازیافت کنید. حوزه هنری در ذیل مدیریت سرور گرانقدر، مهدی دادمان اجازه باجخواهی و قدرتطلبی را به شما نخواهد داد. بیایید از قیامت و آخرت خود بترسید از ارزانفروشیهای ۴۰ ساله خود دست بردارید و یقین داشته باشید که تا از تشکیلات و مدیریتی فهیم و شجاع و باتقوا و عدالتطلب و انقلابی تمکین نکنید، موج خروشان انقلاب و هنر انقلابی، شما را به صخرههای هوای نفستان خواهد کوبید.
نظر شما