منتها این بار بحث ما گسترهای بسیار بیشتر از محدوده حرم رضوی پیدا خواهد کرد؛ درواقع گسترهای به اندازه تمام جهان اسلام و تاریخ آن. همه ما مسلمانان برای نوادگان پیامبرخدا(ص) احترام فوقالعادهای قائل هستیم؛ سلسله جلیله سادات، نه فقط در ایران، بلکه از دیرباز در سراسر قلمرو اسلامی، مورد تکریم و احترام بودهاند. به همین دلیل و البته به دلیل احکامی که در شرع مقدس برای پاسداشت آنها در نظر گرفته شده است، سادات با دقت خاصی به حفظ سلسله نسب خود و نگهداری از اصالت آن میپردازند. در مشهد نیز از قرنهای گذشته، حضور سادات بهویژه سلسله سادات رضوی که در برخی برههها، اداره و مدیریت شهر را هم عهدهدار بودند، موجب شد سازمانها و اماکن مربوط به آنها شکل بگیرد و تا امروز قدرتمندانه فعال باشد. نمونه معروف آن، موقوفه مشهور میرزا ابراهیم رضوی است که به دوره صفویه تعلق دارد و مزار وی در پشت کوهسنگی، برای کسانی که اهل مطالعات تاریخی باشند، مکانی جذاب و دیدنی است؛ جایی که در آن میتوان کاشیکاریهای عهد شاهصفی صفوی را یافت. همانطور که گفتم، حضور سادات در مشهد مانند حضور آنها در هر نقطه دیگری از جهان اسلام، سبب ایجاد سازمانها و ساختمانهای خاصی شد. دارالسیاده (به معنای مکان یا منزل سیدها) یکی از رواقهای قدیمی حرم رضوی است که در جنوب غربی بقعه مطهر ساخته شده و شهرت فراوانی دارد و البته نام آن بیارتباط با بحثی که شروع کردیم نیست. امروز میخواهم درباره قدمت این بنا و دلیل ساخت آن، با شما صحبت کنم.
قصه مکانی به نام «دارالسیاده»
بگذارید همین ابتدا به شما بگویم تأسیس دارالسیاده فقط مربوط به مشهد و حرم رضوی نیست. پس از حمله مغول به ایران و زیر و رو شدن نهادهای سیاسی و فرهنگی جامعه و بروز آشفتگیهای فراوان در آن، شکل دادن به ساختارهای پیشین، مشکلی بود که پیش روی بزرگان هر منطقه قرار داشت. با آرام شدن اوضاع در دوره غازانخان، ایلخان مغولی که به اسلام گروید و تمایل جانشین او، اولجایتو به تشیع، جایگاه سیادت و توجه به سادات ارتقا یافت. احتمالاً نخستین دارالسیاده را غازانخان در تبریز بنا کرد؛ بنای مشهور آرامگاه وی در این شهر که به «شنب غازانی» شهرت یافت، بخشی به نام دارالسیاده داشت که به سکونت سادات مسافر و اداره امور آنها اختصاص یافته بود. خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی در متن وقفنامه مشهور خود که خوشبختانه به صورت کامل به دست ما رسیده است، ضمن بیان وظایف متولی، مینویسد: «اضافت فرش و طرح و بهاء ... که به مهمات دارالسیاده قیام نماید و خدمت به سادات به موجب شرط واقف، معاش سادات از نقیب که مقیم آنجا باشد و سادات آینده و رونده». به تدریج سنت ایجاد دارالسیاده، به شهرهای دیگر نیز راه یافت. در همان دوره غازانخان یعنی حوالی سال ۷۰۰ق. دارالسیاده شیراز تأسیس و بعدها در یزد، میبد، کاشان، سلطانیه و حتی سیواس، شهری در محدوده آناتولی (ترکیه امروزی) هم دارالسیادههایی بنا شد. ابنبطوطه، جهانگرد مشهور مراکشی ضمن بازدید از دارالسیاده شهر سیواس، مینویسد: «در سیواس ساختمانی است مانند مدرسه که به آن دارالسیاده گفته میشود. در آن تنها سادات ساکن میشوند و نقیب و بزرگ سادات نیز در همین مکان ساکن است. در مدتی که سادات در دارالسیاده هستند، از آنان پذیرایی میشود تا وقتی به شهر خود بازگردند». با این حال، در این بناها افزون بر اسکان و تکریم سادات، برنامههای فرهنگی هم برگزار میشد؛ مجالس وعظ و منبرهای مذهبی از برنامههای روزانه این اماکن بود که به جز سادات، مردم عادی هم در آنها شرکت میکردند و حتی برخی استادان علوم دینی، مجالس درس خود را هم در دارالسیادهها تشکیل میدادند. مثلاً در دوره حکومت آلمظفر بر یزد، حدود سال ۷۵۵ق. معینالدین علی مشهور به «معلم یزدی»، مجلس درس خود را در محل دارالسیاده شهر یزد برپا میکرد. بنابراین کارکرد دارالسیادهها بهتدریج توسعه یافت و افزون بر امور مربوط به سادات، به ارائه خدمات فرهنگی برای مردم عادی نیز اختصاص پیدا کرد.
بنای معظم «دارالسیاده» حرم رضوی
بیتردید همزمان با دیگر شهرهای ایران در قرن هشتم هجری، مشهد هم صاحب دارالسیاده بوده است؛ حضور سادات بهویژه سادات رضوی که بهتدریج در این مکان مقدس سکنا گزیده بودند، ضرورت تأسیس چنین بنایی را آشکار کرد. یک قرن بعد، رواقی میان این بنا و بقعه مطهر ساختند که به دارالسیاده شهرت یافت. این رواق دو راه ورودی به دارالحفاظ، یک راه به مسجد بالاسر، یک راه به دارالاخلاص، یک راه به دارالولایه، یک راه به مدرسه پریزاد و دو راه به مسجد گوهرشاد دارد و از این لحاظ، رابط میان بسیاری از اماکن متبرکه قدیمی و اطراف بقعه مطهر است. این رواق، پنج صفه دارد و با ۳۷۳ مترمربع وسعت، تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و توسعه اماکن متبرکه، بزرگترین رواق حرم رضوی بود. اگرچه هیچ سند و کتیبهای درباره سال ساخت و سازنده رواق دارالسیاده وجود ندارد، اما با توجه به مطالبی که گفتیم و نیز رونق ایجاد دارالسیادهها در قرنهای هفتم تا نهم هجری قمری، به احتمال زیاد رواق دارالسیاده را در دوره تیموری و همزمان با بنای مسجد گوهرشاد ساختهاند. این موضوع البته مورد تأیید مورخانی مانند اعتمادالسلطنه در کتاب «مطلعالشمس» و علی مؤتمن در کتاب «تاریخ آستانقدس» هم هست و احتمالاً آنها هم با چنین پیشزمینهای حکم به ساخته شدن بنا در عهد تیموری دادهاند؛ نظری که با توجه به شواهد، به احتمال زیاد درست است و بر همین اساس میتوانیم گوهرشاد خاتون را بانی رواق دارالسیاده بنامیم. این رواق پس از زلزله سال ۱۰۸۴ق. با دستور شاه سلیمان صفوی ترمیم شد و در دوره قاجار نیز در سالهای ۱۲۷۱ و ۱۳۰۰ق. به ترمیم بخشهایی از آن پرداختند.
نظر شما