کمتر از ۲۰ روز مانده به انتخابات، وقوع برخی پدیدهها، از مهندسی روانی- امنیتی در جامعه حکایت دارد. طومار این وقایع در سالهای اخیر، آنقدر زیاد و پیچیده است که اگر از گرانی یکشبه بنزین، دپو کالاهای اساسی و معیشتی مردم در گمرک و اجازه سفرهای نوروزی... بگذریم، دو پدیده اثرگذار اخیر، آنهم در مقطع نزدیک به انتخابات قابل چشمپوشی نیست: اول، قطعی گسترده برق در پایتخت و شهرهای بزرگ. دوم، هشدار وضعیت جوجه یکروزه و نهادههای دامی که از کاهش تولید مرغ، افزایش قیمت در بازار و شکلگیری دوباره صفوف خرید مرغ خبر میدهد! در این دو قلم؛ آنچنان موضوع سوء مدیریت متولیان دولتی آشکار است که ضرورتی برای نگاشت جملات و جستار برای مقصران ندارد! اما آنچه قابل تأمل است؛ ابعاد پیدا و پنهان این سوءمدیریتهاست که مبادا سناریوی «بیقراری اجتماعی» در پس آن نوشته شده باشد.
۱. «بیقراری اجتماعی» موضوعی است که در سالهای اخیر مورد توجه اتاق فکر دشمن و رسانههای معاند قرار گرفته است. در این رویکرد دشمن با استفاده از تکنیکهای روانی و رسانهای به دنبال ایجاد یأس، ناامیدی و التهاب روانی درجامعه است. این آشوب ذهنی با برخی از محرکهای محیطی- بخوانید بدعملی دولتمردان- میتواند سبب التهاب و بحران در جامعه شود. اینجا دقیقاً نقطهای است که باید پرسید: مگر شخص رئیس محترم جمهور و صاحبان کرسی در دولت، از مشاور تا سخنگو که خود را متخصص حوزه رسانه و امنیت میدانند؛ بر این نکته واقف نیستند!؟ که این سوءمدیریت آن هم درست یکماه مانده به انتخابات میتواند موجب التهاب در جامعه و کاهش مشارکت در انتخابات شود!؟
۲. این صدای مردم است. آقای رئیسجمهور! با قطعی برق، کرکره مغازهام بالا نمیرود! وزیر محترم نیرو، اقلام معیشتی مردم در معرض فاسد شدن است. کسب و کارهای خانگی و اینترنتی با قطع برق خسارت میبیند. موج چهارم کرونا و گرمای تابستان، تحمل دوباره ایستادن درصف مرغ را از مردم گرفته است! این درد دل مردم این سؤال را به ذهن متبادر میسازد که چرا این «دغدغههای قابل حل و دارای چاره»، اکنون با بیتدبیری به دلمشغولی برای مردم تبدیل شدهاست!؟
۳. بعید به نظر میرسد که رئیس محترم جمهور و متولیان امر، بر رابطه مستقیم رضایتمندی مردم در میزان مشارکت سیاسی آگاه نباشند. زیرا بدیهی است که درهر نظام سیاسی، سطح رفاه و ارائه خدمات از سوی دولت، پیشران مشارکت فعال آحاد جامعه در عرصه سیاسی و اجتماعی است. اما نکته قابل تأمل در شرایط فعلی، ایجاد نارضایتی مردم با بیتدبیری دولت است. از اینرو اگر بیمحابا سخن رانده نشود، مسیر فعلی خواسته یا ناخواسته، بازی در پازل دشمن است؛ چراکه شواهد نشان از آن دارد دشمن با القای بنبست و ناکارآمدی به دنبال ایجاد بیقراری اجتماعی و کاهش مشارکت سیاسی مردم در انتخابات است و این سناریو اکنون با سوء مدیریت در همین دو قضیه، یعنی قطعی گسترده برق شهرهای بزرگ و هشدار وضعیت جوجه یکروزه و نهادههای دامی، التهاب در جامعه را تداعی میکند.
۴. از این منظر عبور از شرایط فعلی -که دشمن رؤیای مشارکت حداقلی مردم در انتخابات را در سر میپروراند- در مرتبه اول نیازمند بصیرت مردم در شناخت سناریوی دشمن است که میتواند مانع از هرگونه آدرس غلط برای مشکلات فعلی باشد. دوم، درک لحظههای حساس سیاسی در کشور از جمله انتخابات است که میتواند با مشارکت حداکثری و انتخاب اصلح، مسیر حرکت را از وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوب فراهم آورد.
نظر شما