در همین حال یکی از راهبردهای مؤثر در توسعه پایدار روستاها، استفاده از مشارکت و توانمندیهای روستاییان است؛ شوراهای اسلامی و دهیاریها نیز بهعنوان نهادهای مردمی و محلی که مدیریت روستاها را برعهده دارند، میتوانند با سیاستگذاری، برنامهریزی و راهبری برنامههای مختلف متناسب با زیستبوم هر منطقه، در این راستا گام بردارند.
این در حالی است که روستاهای ایران مملـو از فرصتهای جدیـد و کشف نشدهاند که بهرهبرداری مناسب از این فرصتها و ایجاد کسبوکارهای جدید، میتواند مزایای اقتصادی چشمگیری را برای روستاییان به همراه آورد. ضمن آنکه روستاها از مهمترین پایگاههای تولید و رفع نیازهای اساسی جامعه به شمار میآیند، بنابراین شناسایی و تقویت ظرفیت و تواناییهای جامعه روستایی میتواند منجر به پویایی اقتصاد کشور شود و تأثیر قابلتوجهی در شاخصهای کلان اقتصادی ازجمله رشد اشتغال، مهاجرت معکوس و کاهش فقر داشته باشد.
موضوعی که طی یکی دو دهه گذشته در قالب طرحهای مختلف ازجمله برنامه اشتغال روستایی، طرح «هر روستا، یک محصول» و شناسایی مزیتهای روستایی و هدایت منابع مالی در این راستا، در اولویت دستگاههای سیاستگذاری و دولت قرار داشته است.
درعینحال هنوز آمار مهاجرت روستاییان و گسترش حاشیهنشینی نگرانکننده است؛ در نقطه مقابل اما بسیاری از روستاهای خطه خراسان دارای ظرفیتهای آشکار و پنهان فراوانی برای اشتغال و درآمدزایی هستند و همین ظرفیتها میتواند علاوه بر چیره شدن بر مشکل بیکاری و مهاجرت روستاییان، زمینهساز توسعه پایدار و مهاجرت معکوس نیز باشد.
در این ماجرا جای شوراهای اسلامی و دهیاران خالی بوده است و اگر از معدود استثنائات بگذریم، در باقی موارد اعضای شوراهای روستایی نهتنها در راستای توسعه روستا با اتکا به ظرفیتهای بومی و محلی گام برنداشتهاند که به دلیل نبود یا کمبود منابع مالی، نداشتن پشتوانه و همراهی مردمی، نبود تخصص و انگیزههای لازم، سوءمدیریت و مشکلات متعدد دیگر، خود مانعی بر سر راه توسعه و آبادانی روستاها بودهاند.
به جرئت میتوان گفت تمامی روستاهای خراسان هر یک دارای مزیت و ظرفیت رقابتی هستند که شناسایی و توسعه آن، منبعی برای تولید و ارزشآفرینی است و میتواند زمینهساز خلق ثروت و ایجاد اشتغال پایدار در روستا باشد.
از فضاهای بکر و طبیعت زیبای روستاهای کوهستانی گرفته تا محصولات متنوع زراعی و باغی، لبنیات، صنایعدستی، آدابورسوم محلی و حتی اراضی و نیز «دق»های کویری (زمین صاف و بدون پوشش گیاهی در مناطق کویری) و دهها مورد دیگر که تکتک آنها با سرمایهگذاری اندک و مشارکت جمعی روستاییان میتواند به فرصت بزرگی برای جلب گردشگران، اشتغال پایدار و کسب درآمد سرشار تبدیل شود.
البته چنین حرکتهایی تاکنون در معدود روستاهای خراسان انجام شده مثل «فَرَت بافی» در روستای رویین اسفراین که به نخستین دهکده نساجی سنتی کشور مشهور شد. این روستا با دارا بودن بیشترین بافنده و بالاترین میزان تولیدات منسوجات سنتی، سالانه ۱۵۰ هزار مترمربع حوله، دستمال و... تولید میکند. همچنین اجرای طرح «دهکده کشت گلخانهای خیار» در روستای «سارمران» خراسان شمالی که سبب مهاجرت معکوس ساکنان قدیم این روستا از شهرهای تهران، کرج و ورامین شد.
روستای فرخد در جاده مشهد - کلات هم با توسعه مزارع گل محمدی، هماکنون به یکی از قطبهای تولید گلاب بدل شده است و نیز زنان روستای خراشاد بیرجند که با همت مردانه خود این منطقه را به قطب پارچهبافی سنتی (تون بافی) کشور تبدیل و آوازهای جهانی برای خود دستوپا کردهاند.
باوجوداین تردیدی نیست که شوراهای اسلامی در روستاها و نهاد دهیاری در عمل به یکی از اصلیترین وظایف خود یعنی بسترسازی برای بهبود فضای کسبوکار در نواحی روستایی ناموفق بودهاند و به همین دلیل است که هنوز ضعف فضای اقتصادی از اساسیترین مشکلات روستاهای این خطه به شمار میآید. امید است اعضای شوراهای اسلامی و دهیاران در دوره پیش رو توجه و تمرکز بیشتری برای شناسایی و بهرهگیری از مزیتهای منطقهای برای توسعه و آبادانی روستاها و توانمندسازی روستاییان به خرج دهند.
نظر شما