علی عبدی کارشناس سیاست خارجی و روابط بینالملل درباره چرایی نرمشهای دولت جدید رژیم صهیونیستی نسبت به توافق هستهای برجام آمریکا با ایران گفت: دولت جدید اسرائیل قبل از روی کار آمدن هم آلارمهایی در رابطه با ترمیم ارتباط خود با آمریکا را نشان داده بود. واقعیت این است که جامعه سیاسی اسرائیل بهتر از هر کس دیگری میداند که رژیم صهیونیستی بدون آمریکا نمی تواند دوام و بقا داشته باشد. بعد از اواخر دهه ۱۹۶۰ و بعد از تغییر اساسی که در سیاست خارجی رژیم صهیونیستی و در روابط خارجی رژیم صهیونیستی به وجود میآید و بعد از بحرانی که در روابط با ژنرال دوگل ایجاد شد،عملاً مجبور شدند بیش از گذشته به آمریکا اتکا داشته باشند، اما بعد از تحریم منع فروش سلاح که توسط ژنرال دوگل صورت گرفت و آمریکا سلاح مورد نیاز اسراییل را فراهم کرد. اوج این ماجرا در جنگ ۱۹۶۷ خود را نشان داد.
وی در این باره افزود: در زمان دولت آقای لیندون جانسون در همان جنگ هم ماجرای کشتی لیبرتی را داشتیم که عملاً کشور آمریکا از جنایتی که اسرائیل در حق کشتی لیبرتی و خدمه آن انجام داد و در این ماجرا نزدیک به ۳۶ نفر کشته شدند، حمایت کرد. البته لازم به ذکر است که جنگ ١٩۶٧ هم سفارش آمریکایی ها به اسرائیل و یک پروژه مشترک بود برای خرد کردن مصر در منطقه خاورمیانه و تهدیدی که آمریکاییها در اوج جنگ سرد در دوره ناسیونالیسم عربی و ناسیونالیزم رادیکال ناصر در منطقه احساس میکردند. از آن زمان تا الان رابطه این دو واحد سیاسی عمیق، گسترده تر و پیچیده تر شده و لایههای بسیار زیادی را اعم از سیاسی، اقتصادی، امنیتی، اطلاعاتی و نظامی را درگیر خود کرده است.
عبدی درخصوص ارتباط آمریکا و اسرائیل در ترورها و عملیات خرابکارانه در سطح منطقه گفت: آمریکا و اسرائیل یک شبکه بسیار پیچیده و درهم تنیده را به وجود آوردهاند که در واقع دو شبکه امنیتی هستند که در همکاری و همپوشانی کامل با هم قرار دارند که سیاستهای امنیتی، نظامی و همکاریهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل را پیش میبرند.
علی عبدی به تفاوت دیدگاه دولت نتانیاهو با دولت آقای بایدن پرداخت و در این باره گفت: نتانیاهو عملاً در دوره آقای ترامپ با آمریکا مشکلی نداشت و این دو دولت کاملاً با هم همسو بودند اما در دوره آقای اوباما و بایدن که همان خط و مشی های آقای اوباما را ادامه می دهد، نتانیاهو به دلیل عدم رویکرد یکسان با آقای بایدن دچار مشکل شد. در واقع با رویکردهای سرسختانه تندروانه آشکار و رویی که آقای نتانیاهو بازی میکرد متفاوت بود به این دلیل که رویکرد آقای اوباما و آقای بایدن استفاده از قدرت نرم و قدرت هوشمند و ابزارهای کنترلی و ابزارهای فشار و تحریمها است اما رویکرد ترامپ و نتانیاهو استفاده از ابزارهای سخت یا نیمه سخت و فشارهای علنی و ابزارهای قهر آمیز و قدرت قهرآمیز است.
کارشناس مسائل منطقه خاطر نشان کرد: اسرائیلیها میدانند بدون آمریکا اسرائیل عملاً بقایی نخواهد داشت، این موضوع هرچقدر جلوتر میرود وابستگی هم بیشتر میشود به همین خاطر میدانند بدون آمریکا حرف از اسرائیل زدن حرف بیهودهای است. با اینکه نتانیاهو تظاهر میکرد که میتوان مستقل عمل کرد اما او باطنا می دانست که این موضوع غیر ممکن است و اسرائیل بدون آمریکا نمیتواند مسیر خود را ادامه دهد، به همین خاطر با آمدن بایدن عملاً آقای بایدن پیامهایی را به داخل اسرائیل برای جابجایی در قدرت منتقل کرد. پیام جا به جایی در قدرت سیاسی اسرائیل در این رژیم منحوس دریافت شد که پیامد جنگ ۱۲ روزه باعث به زیر کشیدن نتانیاهو و روی کار آمدن دولتی شد که قبل از روی کار آمدن به دولت بایدن، پیام همکاری و ترمیم رابطه را اعلام کرده بود.
کارشناس سیاست خارجی درباره سیاست جدید دولت آقای بنت گفت: سیاست دولت جدید ترمیم، تصحیح و نزدیک کردن رابطه با آمریکاست. در اواخر دولت آقای نتانیاهو شاهد مواضع رئیس موساد بودیم که سخنانی گفت که در داخل اسرائیل با آن مخالفت هایی صورت گرفت که این حرفها نباید علنی زده شود، بلکه باید در اتاق های در بسته گفته شود چرا که به رابطه با آمریکا صدمه وارد می کند.
وی در این باره افزود: به هر حال کاملا قابل فهم است و اسرائیلیها فهمیدند که بدون آمریکا نمیتوانند راه خود را ادامه دهند، لذا مجبور به تعامل با آمریکا هستند اگر جایی هم قلدر بازی در میآورند عملاً بعد از مدتی آمریکایی ها به آنها می فهمانند که باید در پازل آمریکا بازی کنند چرا که اگر بخواهند بیرون از پازل آمریکا بازی کنند عملاً موجودیت و بقای خود را دچار مشکل میکنند.
عبدی تصریح کرد: پیام ترمیم و تصحیح رابطه را در اولین دیدار وزیر خارجه رژیم صهیونیستی و وزیر خارجه دولت آقای بایدن دیدیم. این موضع رسماً اعلام شد که قرار نیست دولت جدید ادامه دولت قبلی باشد، لذا دولت جدید اسرائیل سعی میکند که رابطه خود را با آمریکا ترمیم کند. پیش بینی هم میشود همین مسیر ادامه پیدا کند به خصوص در موضوع مسئله هستهای ایران، رژیم صهیونیستی سعی میکند تابع سیاست دولت آمریکا باشد، اگرچه برای مصرف داخلی، همانطور که آقای نفتالی بنت هم چند وقت پیش در سخنرانی اعلام کرد، قطعا برای مصرف داخلی میگویند که هر چه را به سود و منافع امنیت ملی اسرائیل باشد اجرا می کنیم و تابع کسی نیستیم، اما واقعیت این است که سعی میکنند خارج از چهارچوبهای دیکته شده، پذیرفته شده و هماهنگ شده با آمریکا اقدام نکنند حتی ماجرای نطنز هم کاملا ً با هم هماهنگی دولت آمریکا صورت گرفته است، چرا که غیر ممکن است بدون هماهنگی اسرائیل با آمریکا و اخذ چراغ سبز های لازم از آمریکا، اقدامات تروریستی و تهاجمات نیمه سخت را علیه ایران انجام دهند. در طی سال گذشته حوادثی مثل ترور شهید فخرزاده و تابستان داغ تکرار شد و ماجرای نطنز در اوایل امسال کاملاً هماهنگ شده است.
عبدی درباره حملات تروریستی و حمایت های آمریکا از این نظام کودک کش گفت: حتی حملات تروریستی و خرابکاریها در دولت آقای نتانیاهو نیز هماهنگ شده بود اما برای مصرف داخلی تظاهر میکنند که بدون هماهنگی بوده، اما قطعاً با هماهنگی آمریکا بوده این دولت هم همینگونه است کما اینکه ترورهایی هستهای در دوره اوباما نیز کاملاً با هماهنگی با دولت اوباما بود و مایکل هایدن رئیس وقت سیا در همان زمان که البته فیلم و اعترافاتش موجود است میگوید که چراغ سبز اقدامات را ا آقای اوباما میگیرد و به اسرائیل اعلام میکند، لذا اینگونه نیست که اسرائیل بدون هماهنگی با آمریکا کاری انجام دهد چون تبعات بعدی آن را نمیتوانند به گردن بگیرند، لذا باید هماهنگ با دولت آمریکا باشند و دولت آمریکا از آنها حمایت و پشتیبانی کند تا بتواند از فشارها و هزینه های بعد از اقدام برآیند به این خاطر مجبور به هماهنگی با آمریکا هستند لذا به سمت ترمیم رابطه با دولت آقای بایدن رفتهاند و سعی میکنند مسیر گذشته را ادامه ندهند.
انتهای پیام/
نظر شما