تحولات لبنان و فلسطین

نزدیک به دو دهه است که نخستین جمعه از ماه محرم با برگزاری آیین «شیرخوارگان حسینی» شور و حرارتی خاص می‌یابد و در کنار عزاداری‌های مرسوم برای حضرت سیدالشهدا(ع) ذهن جامعه را به بایدهای تربیت نسل حسینی از ورای گریه‌ها و سوگواری‌های محرمی سوق می‌دهد، ضرورتی که لازمه جامعه منتظر برای ظهور است تا زمینه آغاز عصر آرمانی بشر فراهم شود.

راه لبیک‌ به ندای «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی»

از این‌رو، به منظور بررسی آثار مجالس و عزاداری‌های محرم بر تربیت نسل منتظر با حجت‌الاسلام «محمدرضا نصوری» کارشناس و مبلغ مهدوی و معاون مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم گفت‌وگویی ترتیب داده‌ایم که در ادامه مشروح آن از نظرتان می‌گذرد.

واقعه عاشورای حسینی در موضوع تربیت نسل یاریگر امام زمان(عج) چه آموزه‌ها و عبرت‌هایی دارد و از چه معبری می‌توان نسل تراز مهدوی و مطابق با الگوهای عاشورایی تربیت کرد؟

یکی از موفقیت‌های جامعه این است که افراد اثرگذار با محور قرآن و عترت و در مسیری صحیح در آن جامعه تربیت شوند، آنگاه است که دیگر فرقی نمی‌کند افراد آن جامعه خردسال باشند یا مُسن و حتی سالخورده، چراکه می‌توانند منشأ اثرات بی‌بدیل ‌شوند؛ چنان‌که در واقعه عاشورای حسینی هم شخصیتی مثل «حضرت علی اصغر(ع)» فقط با ۶ ماه سن و در قامت یک نوزاد، حجت و ولی خدا را یاری کرد و هم پیرغلامانی نظیر حبیب‌بن مظاهر با ریشه‌های تربیتی صحیح و بر مدار آموزه‌های قرآن و عترت و نگاه آرمانی‌ای که در یاری امام زمان خود داشتند، آن حماسه‌ و ایثارگری‌ها را رقم زدند و در تاریخ ماندگار شدند.

این‌ها جملگی برای تربیت نسل منتظر و زمینه‌ساز روی کار آمدن دولت موعود الگو و الهام‌بخش است. وقتی در دعا می‌خوانیم: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ» این نصرت و یاری باید در عمل باشد یعنی یاری امام زمان(عج) با تربیت است که ممکن می‌شود. باید توجه داشت مؤلفه‌های بسیاری در تربیت اصولی انسان تأثیر دارد ازجمله شیر مادر، لقمه حلال پدر و معنویت و آرامش در خانواده به عنوان کانونی مهم و درنهایت جامعه.

اگر هر یک از این‌ها هویت و کارکرد دینی اجتماعی خود را داشته باشند می‌توان از معبر مجالس حسینی نسلی را تربیت کرد که یار و یاور امام زمان(عج) شوند.

برای آنکه تربیت‌های ما چنین ویژگی‌ای داشته باشد و حسینی و مهدی‌یاور شود، چه الزاماتی را باید در آن دنبال کرد؟

اصل اول برای تربیت نسل امام زمانی و زمینه‌ساز ظهور، توحیدمحوری است؛ یعنی همه باید با اخلاص در عمل و توجه به خدا عمل کنند. بچه‌های ما باید یاد بگیرند همه کار را برای خدا بکنند و بدانند عزت و غنا و قدرت همه در دست خداست، برای همین هم عبادتشان باید برای خدا باشد و در این مسیر اخلاص داشته باشند.

دومین مؤلفه در تربیت نسل منتظر، ایجاد و تقویت روحیه ایثار و گذشت در فرزندان است از راه‌هایی همچون مواسات، همدلی با مستضعفان و دست‌گیری از دیگران. اصل بعدی عدالت و معنویت است، یعنی به نسل آینده این نگاه و باور را بدهیم که هم برای خود و هم برای دیگران معنویت و عدالت را بخواهند، نه خود مرتکب گناه شوند و نه دیگران را به گناه تشویق کنند و در نهایت آخرین اصل در این تربیت، ترویج خوبی‌هاست، یعنی نسل منتظر دیگران را هم شبیه به خود کند و در کنار خودسازی به دیگرسازی هم توجه داشته باشد تا با اتحاد و همدلی زمینه ظهور فراهم شود.

اگر از بستر مهیای مجالس حسینی این ویژگی‌ها و روحیات در نسل آینده غرس و نهادینه و این نسل تربیت اصولی شود و آداب مجالس حسینی را به جا آورد، درمی‌یابد برای چه مقامی عزاداری و گریه می‌کند و تلاش می‌کند تا هم یار امام زمان(عج) باشد و هم خود در حق امام(ع) ظلم نکند.

برای آنکه عزاداری در مصائب امام شهید(ع) ما را به انس و ارتباط با امام حی و زمان(عج) برساند و از ورای این عزاداری‌ها بتوانیم یاریگر حضرت حجت(عج) باشیم، چه باید کرد؟

امام عین الله است، امام اذن‌الله است، امام خلیفه‌الله است؛ اکنون در دورانی به سر می‌بریم که همه این مقامات به امام زمان(عج) اختصاص دارد؛ از این رو، عزاداری‌ها و مجالس سوگواری ما باید به‌گونه‌ای باشد که در عین عشق به امام شهید (حضرت سیدالشهدا(ع)) عشق و محبت ما به امام حی و زمان را افزایش دهد. یعنی اگر بر مصائب و مظلومیت امام شهید گریه می‌کنیم اجازه ندهیم امام حی‌مان مظلوم واقع شوند و ایشان را یاری کنیم.

اگر امروز امام زمان(عج) ندای «هَل مِن ناصر یَنصُرنی» سر دهند، چگونه باید به آن پاسخ گفت؟

مهم‌ترین عاملی که سبب شد مردم از امام حسین(ع) فاصله بگیرند، جهل عمومی بود؛ مردم در آن دوران جهل دینی داشتند و در پی این جهل، قرآن و عترت را به حاشیه راندند.

مردم در آن زمان به جهالت اخلاقی نیز مبتلا بودند، همچنین بود ابتلای آن‌ها به جهالت فرهنگی تبلیغی که انحراف و بی‌بند و باری را رسم جامعه کرده بود؛ علاوه بر این، مردم در زمانه‌ای که نهضت حسینی پا گرفت به جهالت سیاسی و حکومتی نیز دچار بودند و در اثر همین جهل زمینه را برای حکومت امام زمان خویش آماده نکردند، پس اگر بخواهیم با حضور در مجالس حسینی و از معبر سوگواری بر مصائب سیدالشهدا(ع) به ندای «هَل مِن ناصر یَنصُرنی» امام عصر(عج) پاسخ دهیم، باید این جهالت‌ها را در خود و جامعه از بین ببریم.

 باید درصدد احیای دین و آموزه‌های اسلام ناب باشیم و جوانب مختلف دین را احیا کنیم و از جهالت‌های اخلاقی، فرهنگی و سیاسی خارج شویم، آنگاه است که می‌توان برای یاری حضرت(عج) دعا کرد.

 به عبارت بهتر، باید ابتدا امام(عج) را از غیبت خارج و بعد ایشان را یاری کنیم. در این مسیر تکلیف منتظران عصر غیبت به مراتب سنگین‌تر از آن‌هایی است که عصر حضور ائمه(ع) را درک کرده‌اند.

خداوند در قرآن می‌فرماید: «مسلماً ما شما را امتحان می‌کنیم تا مجاهدان از شما و صابران را مشخص نماییم»؛ امتحان شیعیان در آخرالزمان به غربالگری‌های پیش از ظهور ختم نمی‌شود، بلکه پس از ظهور امام(عج) نیز کسانی که مدعی یاری ایشان هستند، مورد آزمایش قرار می‌گیرند.

 بر اساس روایات، برخی از منتظران آن حضرت(عج) پس از ظهور در گروه مخالفان قرار می‌گیرند و بر سر منافع خویش با امام(عج) مقابله می‌کنند. وقتی دهه عاشورا و بحث مصائب ابی‌عبدالله(ع) و کوفه به میان می‌آید کوفیان را لعنت می‌کنیم، اما باید دید اگر خودمان هم بودیم، پای امام(ع) می‌ماندیم یا برای حفظ دنیایمان دست از حق برمی‌داشتیم؟! خوب است در مجالس حسینی فرصت این تأملات و تلاش برای پاسخ به پرسش‌هایی از این دست هم فراهم شود.

برای آنکه انتظارهای ما کوفی‌صفتانه نباشد و نتیجه و ظلمی که در عاشورا رقم خورد، تکرار نشود، چه باید بکنیم؟ مجالس حسینی در تبیین انتظار صحیح چه کارکردی دارند؟

انتظار یعنی اعتراض به وضع موجود، یعنی شخص منتظر فساد و طاغوت و ظلم و تباهی را قبول نداشته باشد برای همین هم در دعای افتتاح، دولت کریمه را طلب و آرزو می‌کند: «اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ». با این تفسیر و در چنین انتظاری، دست روی دست گذاشتن معنایی ندارد. از این رو، در تعبیر روایات از انتظار به افضل اعمال و حتی به جهاد تعبیر می‌شود؛ لازمه جهاد آن است که انسان معطل نمانده و برای رسیدن به وضع آرمانی تلاش کند. اما زمانی این انتظار نتیجه‌بخش خواهد بود که بر مدار حجت و ولی خدا باشد نه منیت‌ها و مشغله‌های دنیایی نظیر انتظار کوفیان که درنهایت آن فجایع تلخ را رقم زد.

 متأسفانه برخی بر این باور هستند برای آنکه ظهور رخ دهد و امام مهدی(عج) بیایند، دعا و ذکر و مناجات کافی است و برای همین هم دست روی دست می‌گذارند و کاری نمی‌کنند، در حالی که برای فرج باید تلاش در عمل داشت؛ این انتظار اصیل و استاندارد است که ما را به ظهور و یاری امام زمانمان متصل می‌کند.

برای اینکه روحیه انتظاری از این دست در منتظران شکل بگیرد، ابتدا باید عواملی را که موجب جدایی مردم از امام می‌شود تبیین کنیم، از سوی دیگر حقوق امام(عج) و وظایفی که مردم نسبت به آن حضرت(عج) دارند نیز باید مشخص شود؛ در کنار این، ویژگی‌ها و خصایص اصحاب عاشورایی سیدالشهدا(ع) همچون بریر و زهیر و بالاتر از همه حضرت ابوالفضل(ع) را بیان کنیم که تا پای جان در رکاب امام خویش باقی ماندند و به آن مراتبی که می‌دانیم دست یافتند.

از این رو، باید در مجالس عزای حسینی برای نسل جوان و آینده بگوییم انتظار فرج عمل است نه حالت قلبی صرف، باید نگاه‌ها را از صرف احساس و شور و ذکر و مناجات به فضای معرفتی و شناخت به امام زمان(عج) و بصیرت عملی سوق دهیم تا همگان در همه حالات و در هر منصب و شغل و جایگاهی امام زمان(عج) را ناظر و شاهد بر اعمال خود بدانند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.