تحولات منطقه

آیت الله العظمی مظاهری تصریح کرد: خصوصیتی که شیعه دارد و آن را از امام حسین (س) یاد گرفته است، این است که شیعه زیر بار ظلم نمی‌رود. شیعه حاضر است همه چیز خود را بدهد، اما ذلت نکشد.

شیعه زیر بار ظلم نمی‌رود
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، آیت الله حسین مظاهری به مناسبت سلسله مباحث پیرامون ماه محرم، به بیان بخش دیگری از ویژگی های و فضائل حضرت سیدالشهدا(ع) پرداخت و گفت: خصوصیتی که شیعه دارد و آن را از امام حسین(ع) یاد گرفته است، این است که شیعه زیر بار ظلم نمی‌رود. شیعه حاضر است همه چیز خود را بدهد اما ذلت نکشد و اینکه تابع ظالم باشد و زیر بار ظلم برود، در میان شیعه نیست.

متن کامل بیانات آیت الله مظاهری به این شرح است:

بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی‌

خصوصیتی که شیعه دارد و سنّی ندارد و این را از امام حسین «سلام‌الله‌علیه» یاد گرفته است، اینست که شیعه زیر بار ظلم نمی‌رود. شیعه حاضر است همه چیز خود را بدهد اما ذلت نکشد و اینکه تابع ظالم باشد و زیر بار ظلم برود، در میان شیعه نیست.

سقیفۀ بنی‌ساعده تشکیل شد و همه رفتند. سنّی رفت و صد و چهارده نفر به عنوان شیعه یک حزبی به نام حزب الله قرآن تشکیل دادند به نام شیعه. البته لفظ شیعه در زبان پیغمبر بود و بارها می‌فرمود: یا علی!

«أَنْتَ‌ وَ شِیعَتُکَ‌ هُمُ الْفَائِزُون» [۱]

«هَذَا وَ حِزْبُهُ‌ هُمُ‌ الْمُفْلِحُون» [۲]

و این صد و چهارده نفر در مقابل سقیفۀ بنی‌ساعده قد علم کردند. شدت عمل خیلی بالا بود. به اندازه‌ای که حضرت زهرای این شیعه را و  درِ خانه‌اش را آتش زدند و امیرالمؤمنین «سلام‌الله‌علیه» را به مسجد کشاندند و بالاخره زهرایش را کشتند. همینطور کشته داد، اما زیر بار ظلم نرفت. بنی‌امیه جلو آمد و فوج فوج می‌کشت. همین ابن زیاد که به کربلا لشکر فرستاد، به کوفه آمده بود و جانشینی در بصره قرار داده بود و تا خواست برگردد، چند هزار نفر از شیعیان را کشت. وقتی برگشت شادی می‌کرد. به او گفتند فکر نکردی یک نفر بی‌گناه باشد؟ گفت نه، دو برابر آن هم اگر شیعه بود می‌کشتم. اما نه تنها با سنّی کار نداشتند، بلکه همیشه تایید می‌کردند. آنها هرچه می‌کشتند، شیعه زیادتر می‌شد. در همین اواخر سلطان سلیم یک میلیون و دویست هزار نفر از شیعیان ایرانی را کشت. حال خدا بیامرزد، صفویه آمدند و جلوی آنها را گرفتند. صفویه خیلی به شیعه خدمت کرد. هر وقت روزنه‌ای پیدا می‌شد، شیعه کار خودش را می‌کرد. اما بالاخره شیعه زیر بار ظلم نرفته و نمی‌رود و خدا در آیات فراوانی و پیغمبر اکرم در روایات فراوانی گفته است این شیعه! حزب الله است:

«أَلا إِنَّ حِزْبَ‌ اللَّهِ‌ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» [۳]

«فَإِنَّ حِزْبَ‌ اللَّهِ‌ هُمُ الْغالِبُونَ» [۴]

یعنی به دست این شیعه و به رهبری امامش، پرچم اسلام روی کرۀ زمین افراشته می‌شود. این از سنّی نیست، بلکه شعار شیعه است: «هَیْهَاتَ‌ مِنَّا الذِّلَّةُ» [۵]. این امتیاز و روح شهادت طلبی از امام حسین «سلام‌الله‌علیه» گرفته شده است و امام حسین «سلام‌الله‌علیه» خیلی خدمت به شیعه و اسلام کرد. بالاخره همینطور که پیغمبر اکرم هم فرموده و بارها می‌فرمود:

«تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِکَ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ وَ التَّاسِعُ مَهْدِیُّهُمْ یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا» [۶]

به دست این شیعه و به رهبری امام زمان، اما زمینه را امام حسین «سلام‌الله‌علیه» درست کرده است. امام حسین زیر بار ظلم نرفت و بالاخره نتیجه اینکه دنیا گلستان می‌شود و نتیجه اینکه پرچم اسلام روی کرۀ زمین افراشته می‌شود و این اسلام جهانی می‌شود. این کار را سنّی نکرده، بلکه شیعه کرده است. همیشه بنی‌امیه را سنّی جلو آورد و بنی‌العباس را سنّی جلو آورد. مابقی سلاطین که ضدّ شیعه بودند، کتک‌ها زدند و زندان کردند. شیعه را دسته جمعی در زندان می‌بردند و به آنها چیزی نمی‌دادند که بخورند و آنها می‌مردند. قبر دسته جمعی برای شیعه درست می‌کردند. اما ناگهان می‌دیدند که مثلاً اگر شیعه یک میلیون بوده است، الان دو میلیون شده است.

حجّاج بن یوسف ثقفی می‌رفت و کسی پشت سرش گفت این کیست؟ برگشت و گفت من کسی هستم که صد و بیست هزار نفر مردم را به جرم شیعه‌گری کشتم. اما همین حجّاج بن یوسف ثقفی و اطرافیانش به درک واصل می‌شوند و ناگهان می‌بینند مثلاً شیعۀ ده میلیونی، بیست میلیون شده است. برای این شیعه همیشه زجر و شکنجه بوده است. هیچ کس به غیر امام حسین و یارانش نمی‌توانند در مقابل این ظلم‌ها قد علم کنند. ایران هیچ وقت زیر بار رضاشاه و محمدرضاشاه نرفت. همه از حسین و از صبر و استقامت و روح شهادت طلبی حسین «سلام‌الله‌علیه» است. بارها گفته شده که زجرها را بکشید اما بدانید که پیروزی دارد.

همین امروز و فردا زینب مظلومه «سلام‌الله‌علیها» وقتی دید امام سجاد «سلام‌الله‌علیه» روی شتر ناراحت است، همه چیز را رها کرد و آمد در مقابلش و گفت عزیزم چرا اینطور هستی و این حالت در تو چیست؟ شما می‌دانید اینجا فردا دل مردم باز می‌شود و اینجا گنبد و بارگاه می‌شود. شما می‌دانید اسم کربلا و اسم امام حسین «سلام‌الله‌علیه» مردم را می‌لرزاند. ما اگر شهید نشده بودیم و اگر این اسارت نبود، شیعه نبود و شیعه نابود می‌شد. [۷] امام سجاد «سلام‌الله‌علیه» هم به او می‌گفت بارک الله! تو عالمی و تو فهیمه هستی. [۸]

ائمۀ طاهرین «سلام‌الله‌علیهم» آن همه زجرها کشیدند. امروز عاشوراست، اما از یک جهت به راستی عید است. اگر امام حسین نبود مگر اسلام بود. اصلاً اینها آمدند که همین اسلام سنّی‌گری را هم نابود کنند. معاویه تصمیم داشت این اسلام سنّی‌گری را هم نابود کند چه رسد به شیعه. امام حسین در یک روز با این همه کار، اسلام را زنده کرد و تشیّع را جان داد. گفت همین عزاداری‌ها را بکن و روح شهادت‌طلبی در تو زنده می‌شود و هروقت دشمن جلو آمد، روح شهادت‌طلبی تو در مقابل دشمن می‌آید و آن دشمن را نابود می‌کند، مثل همین هشت سال جنگ. این روح شهادت‌طلبی از امام حسین است. این استقامت و صبر از امام حسین «سلام‌الله‌علیه» است. می‌گوید صبر کن، مسلّم به دست تو عالم رستگار می‌شود. امیدوارم در زمان ما باشد. در این چند روز گفتم من عقیده دارم وقتی امام زمان بیاید، این روضه‌ها از بین نمی‌رود. این روضه‌ها دل را حال می‌آورد و روح صبر و استقامت و انسانیت می‌دهد. کربلا یک اخلاق است و عاشورا یک کتاب اخلاق عملی است و نمی‌شود از بین برود. در زمان امام زمان «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف» نیز این روضه‌ها هست. امام حسین «سلام‌الله‌علیه» حکومت بر جهان می‌کند. علی اکبر و ابوالفضل «سلام‌الله‌علیهما» وزیرش هستند و عالم به دست اوست اما روضه‌های حضرت ابوالفضل را باید خواند. این عزاداری‌ها باید باشد و این درّ گرانبها برای ماست و موجب افتخار برای ماست.

می‌گفتم اگر از من بپرسند این عزاداری‌ها و این روح شهادت طلبی از بهشت بالاتر است یا نه؛ من می‌گویم بالاتر است. از بهشت بالاتر و از دنیا و آنچه در دنیاست، بالاتر است. این را امام حسین «سلام‌الله‌علیه» داده است. اگر ما عاشق حسین و شهادت طلبی هستیم، ‌ به خاطر امام حسین «سلام‌الله‌علیه» است.

و صلّی الله علی محمّد و آل محمّد

[۱]. امالی الطوسی، ص ۵۵۱.

[۲]. امالی الصدوق، ص ۴۹۱؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۸۹.

[۳]. المجادله، ۲۲: «حزب خداست که رستگارانند.»

[۴]. المائده، ۵۶: «حزب خدا همان پیروزمندانند.»

[۵]. اللهوف، ص ۹۷.

[۶]. کفایة الاثر، ص ۱۷۶.

[۷]. ر. ک: کامل الزیارات، ص ۲۶۱.

[۸]. ر. ک: الاحتجاج، ج ۲، ص ۳۰۵.

منبع: خبرگزاری حوزه

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.