تحولات منطقه

آن‌گونه که منابع خبری گزارش داده‌اند کشتی حامل ۲۹ میلیون لیتر سوخت (گازوئیل) جمهوری اسلامی ایران که چندی پیش توسط تجار لبنانی خریداری شده بود، پس از ورود به بندر «بانیاس» سوریه، محموله آن آماده حمل به سمت لبنان است.

مهندسی نفت در مدیترانه
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

این اقدام را باید به فال نیک گرفت. حرکت نفتکش ایرانی به سوی لبنان آن هم در بیخ گوش رژیم‌صهیونیستی، در چند روز اخیر سر و صدای زیادی به پا کرده و بسیاری از تحلیگران آن را رودست ایران، سوریه و حزب‌الله به آمریکا و ایادی منطقه‌ای‌اش تعبیر کردند. سید هاشم صفی الدین رئیس شورای اجرایی حزب‌الله نیز با اشاره به همین موضوع گفته بود: «با این حرکت، محاصره اقتصادی ایران، سوریه و لبنان درهم شکسته و این نخستین قدم است و این گام را با گام‌های دیگر کامل می‌کنیم». به همین بهانه در گفت‌وگو با علی فروزنده شهرکی تحلیلگر مسائل منطقه که همین دو روز پیش به‌عنوان مدیرکل روابط عمومی وزارت نفت نیز انتخاب شده، ابعاد اهمیت اقدام ایران را به بحث گذاشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

چرا باوجود رجزخوانی مکرر، رژیم صهیونیستی در مقابل حرکت این نفتکش هیچ واکنشی از خود نشان نداد؟

من فکر می‌کنم دو دلیل عمده و محکم برای این موضوع وجود داشت. نخست موازنه وحشت و منفی ای بود که حزب الله مقابل رژیم صهیونیستی ایجاد کرد. نصرالله هنگام اعلام حرکت نفتکش ایرانی به سوی لبنان این نفتکش را بخشی از خاک این کشور خوانده و آسیب زدن به آن را خط قرمز خواند. صهیونیست‌ها به خوبی می‌دانند سید حسن به وعده‌هایش صادق است. همین موضوع تل آویو را از هرگونه ماجراجویی بازداشت. نکته بعدی هم این بود که موضوع سوخت مستقیماً با زندگی مردم لبنان در ارتباط بود و آسیب به آن وجهه صهیونیست‌ها را در افکار عمومی بی‌اعتبارتر از امروز می‌کرد و همین مسئله مانع واکنش آن‌ها شد.

 در صورت ارسال نفتکش‌های بعدی باز هم رژیم صهیونیستی همین‌گونه عمل خواهد کرد؟

من تصور می‌کنم تا وقتی معادلات به صورت کنونی است تغییری در رفتار صهیونیست‌ها اتفاق نخواهد افتاد. ما در سوختی که برای ونزوئلا فرستادیم معادله کشتی در برابر کشتی را برای آن تعریف کردیم و به‌خاطر این موضوع کسی وارد چالش با این ایران نشد. درباره لبنان که از سوی حزب‌الله معادله واضحی تعریف شده که همان اعلام نفتکش به عنوان خاک این کشور بود. من تصور می‌کنم تا وقتی این معادله برقرار باشد و تغییری در آن حاصل نشود موضع رژیم غاصب هم تغییر نخواهد کرد.

یکی از رویکردهایی که ایران به جد دنبال می‌کند حذف دلار از مبادلات بین‌المللی و همچنین تشکیل بلوک کشورهای ضد تحریمی است. فروش نفت به لبنان چقدر در این راستا مهم است؟

اکنون قراردادهای بسیاری بین اقتصادهای بزرگ دنیا برای مبادلات با پول ملی دو طرف بسته شده است. به‌طور نمونه چین و ژاپن به عنوان اقتصاد دوم و سوم دنیا چنین قراردادی دارند. دلیل آن هم این است که ایالات متحده به علت جهان‌روایی دلار عملاً هزینه چالش‌های اقتصادی و تورم خود را به کشورهایی که از دلار استفاده می‌کنند سرریز می‌کند. به همین دلیل کشورها علاقه‌مند هستند تا جای ممکن از ارز دلار فاصله بگیرند و شیوه‌های مختلفی را هم برای آن در پیش می‌گیرند. ایران هم سال‌هاست که استفاده از دلار را در مبادلات خارجی خود به حداقل رسانده است. فروش مواد سوختی به لبنان با لیر هم جدا از همین بحث نیست. البته باید توجه کرد حذف دلار از مناسبات جهانی راحت نخواهد بود، با این وجود پیش‌بینی کارشناسان اقتصادی این است که حداقل در آسیا طی چند سال آینده ما شاهد این خواهیم بود که یوان چین تا حد زیادی جایگزین دلار در مبادلات شود.

در مورد بخش دوم پرسشتان هم باید بگویم آمریکا به دلایل مختلف در حال از دست دادن سنگرهای اقتصادی خود در دنیاست و تلاش دارد با تحریم، جنگ‌های تعرفه‌ای و امثال این جایگاه خود را حفظ کند. با توجه به این رویکرد تحریم مداوم که کشورهای کوچکی هم هدف آن نیستند من‌جمله روسیه و چین، بسیاری از کشورها ترجیح می‌دهند که مبادلات مستقل خود را توسعه دهند و نیازهای دو طرف را تأمین کنند. این مسئله هم به دور شدن از دایره تحریم‌پذیری کمک می‌کند و هم کمک می‌کند به اینکه اقتصاد آن‌ها سرپا بماند. ارسال نفت به لبنان هم می‌تواند یک گام مهم در این زمینه باشد، ولی این گام می‌تواند بزرگ‌تر باشد و تنها در مسئله سوخت باقی نمانده و به این منجر شود که ایران در دریای مدیترانه به موضوع اکتشاف و استخراج نفت لبنان کمک کند، همان‌گونه که ممکن است در سوریه این اتفاق بیفتد. ما برای اینکه بتوانیم چنین باشگاهی را شکل دهیم به هیچ وجه نباید در فروش محصول متوقف شویم، بلکه باید وارد بازارها شده و معادله برد – برد شکل دهیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.