«محمد خزاعی» مدیر خوشنام سینمایی که این روزها سکاندار سازمان سینمایی است و به تازگی کارش را در دولت آغاز کرده دست به تغییرات بنیادی در ساختار سینما، سیاستگذاریهای کلان و بازنگری در برخی قوانین کهنه و ناکارآمد آن زده است. یکی از این تغییرات که در روزهای گذشته از سوی روابط عمومی سازمان سینمایی اعلام شد ادغام جشنوارههای ملی و جهانی فیلم فجر پس از پنج دوره برگزاری مجزا از یکدیگر است که از سال آینده به صورت یکپارچه عملی خواهد شد. برگزاری نخستین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر به سال ۱۳۶۱ بازمیگردد، اوایل دهه ۹۰ زمزمه جدایی جشنواره ملی و جهانی فجر شنیده شد و پس از ۳۳دوره، «جشنواره جهانی فیلم فجر» در سال ۹۵ فعالیت خود را به صورت مستقل از بخش ملی آغاز کرد.
موافقان و مخالفان چه میگویند؟
از زمان حذف گزاره «بینالمللی» از جشنواره فیلم فجر و انفکاک آن به دو جشنواره ملی و جشنواره جهانی فجر صف مخالفان و موافقان این تصمیمگیری روبهروی هم قرار گرفتهاند. مخالفان این تقسیمبندی معتقدند اساساً پدیدهای به نام جشنواره جهانی در ایران قابلیت اجرایی شدن ندارد و این جشنواره هم به تبع شرایط موجود فاقد مؤلفههای لازم در برگزاری یک جشنواره اصولی و برابر با استانداردهای روز جشنوارههای دنیاست. از سویی دیگر انگشت اتهام به سوی برگزارکنندگان این جشنواره و انتقادهایی مبنی بر ایجاد یک محفل و دورهمی برای برخی سینماگران و خرج پولهای بیحساب و تشریفات بینتیجه وجود داشته است.
در عین حال طرفداران این جداسازی همواره بر ضرورت این تفکیک تأکید داشتهاند و معتقدند برپایی جشنواره جهانی فجر فوایدی دارد که اثرات آن در کوتاهمدت قابل رؤیت نیست و حداقل آن حضور ایران در بازارهای جهانی است که باید برای به ثمر رسیدن این نهال قدری طاقت و تحمل داشت تا بتوانیم در سالهای پیش رو میوههای آن را برداشت کنیم و برگزاری بازار بینالمللی فیلم و برنامههای تلویزیونی ایران امکانی عالی برای خرید و فروش حقوق، تولید مشترک، حمایت از تولید آثار و نمایش ویژه فیلمهای جدید ایرانی به وجود میآورد. از سویی دیگر حضور آثاری از سینمای جهان که البته به صورت گزینشی به جشنواره جهانی فجر راه پیدا میکنند امتیاز دیگری است که برای موافقان این جشنواره به تعبیری تعامل و ارتباط سازنده با سینمای جهان معنا دارد.
ثبت جهانی جشنواره فیلم فجر و یک ابهام
با این حال اما برپایی پنج دوره جشنواره جهانی فجر با خود ثمراتی هم به همراه داشته که مهمترین آن ورود به یک باشگاه جهانی و ثبت جشنواره جهانی فیلم فجر به عنوان یکی از جشنوارههای الف دنیا در کنفدراسیون بینالمللی تهیهکنندگان فیلم «فیاپف» است.
اما در اینجا دو پرسش مهم مطرح میشود؛ نخست اینکه آیا هنوز هم اهداف مورد نظر در جشنواره جهانی، ذیل جشنواره بینالمللی فجر قابلیت تحقق خواهد داشت یا خیر و آیا این یکپارچهسازی در راستای انسجام سینمای ملی و جهانی قابل بهرهبرداری و به سود سینماست؛ نکته مهمتر که این روزها به یک ابهام مهم پیش روی جشنواره جهانی فجر تبدیل شده این است که تکلیف وضعیت ثبت جهانی در فیاپف چه خواهد شد؟ پرسشی که متولیان برپایی جشنواره جهانی و شورای سیاستگذاری آن تا این لحظه و با وجود پیگیریهای فراوان خبرنگار قدس آن را بیپاسخ گذاشتهاند.
با این حال یزدان عشیری، مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی در اظهارنظری تازه و در واکنش به بازتاب خبر ادغام این دو جشنواره و به کار بردن تعبیر انحلال در برخی رسانهها عنوان کرده جشنواره جهانی فجر منحل نشده و نخواهد شد و تغییر تقویم زمانی جشنواره با حفظ عضویت در فیاپف، قابل پیگیری است.
عشیری تأکید کرده جشنواره بینالمللی فیلم فجر از سال ۱۴۰۱ با برنامهریزی دقیقتر و در مقیاس بزرگتر و با در نظر گرفتن راهبردهای ملی و جهانی برای تقویت سینمای ایران و بازاریابی منطقهای و بینالمللی برگزار میشود.
در ایران جشنواره جهانی نداریم
اما واکنش اهالی سینما به تصمیم تازه رئیس سازمان سینمایی چیست؟ ابوالفضل جلیلی، کارگردان سینما که سابقه حضور در بسیاری از جشنوارههای دنیا را دارد با تأیید این تصمیم و ادغام این دو جشنواره با یکدیگر میگوید: ما اصلاً نمیتوانیم در ایران جشنواره جهانی داشته باشیم و آن را اجرایی کنیم. جشنواره بینالمللی مانند آنچه در دنیا میبینیم قواعد استانداردی دارد که اینجا قابلیت اجرا ندارد. البته پیش از انقلاب جشنواره جهانی فیلم تهران وجود داشت که بزرگان سینمای جهان از ویلیام وایلر و برتولوچی گرفته تا کوروساوا و... به ایران میآمدند.
این کارگردان و فیلمنامهنویس سینما با بیان اینکه بهتر است جشنواره جهانی حذف شود، ادامه میدهد: به نظرم در ایران چنین جشنوارهای یک اسم است و باید برای آن از سالهای قبل فرهنگسازی میشد و اجازه میدادیم فیلمسازان مسلمان درباره فرهنگ اسلامی فیلسوفانه و اندیشمندانه فیلم میساختند و آنها را در جشنواره بینالمللی شرکت میدادیم.
جلیلی معتقد است؛ آنچه ضرورت جشنواره بینالمللی را توجیه میکند فیلم خوب است. اوایل انقلاب ناصر تقوایی پیشنهاد شکلگیری مدرسه ملی فیلم را داد و معتقد بود باید فیلمسازان فیلسوف تربیت کنیم. او معتقد بود همان طور که باید فیلمساز خوب تربیت کرد تماشاگر خوب هم باید تربیت شود، اما من معتقدم باید فیلمساز خوب تربیت کنیم؛ چراکه وقتی فیلم خوب ساخته شد بیننده خوب هم تربیت میشود.
وی ادامه میدهد: جشنواره فجر هم از این قاعده مستثنا نیست و به نظرم برای تحقق آن کمی دیر شده است و ۳۰ سال پیش باید به آن پرداخته میشد. ما باید بر مبنای یک اندیشهای سینما را جهت میدادیم و سینمای اندیشمند ایجاد میکردیم در حالی که امروز پرسش این است که چند فیلمساز مثبتگرای اسلامی داریم؟
اهداف جشنواره جهانی فجر بر زمین میماند
اما جواد نوروزبیگی، تهیهکننده سینما و از رکوردداران حضور در ادوار مختلف فجر نظر دیگری دارد و مخالف این ادغام است. او میگوید: جشنواره جهانی فجر در این سالها توانسته جایگاهی در سینمای جهان پیدا کند، هزینه بسیاری برای آن شده و سیاستهای کلانی در برگزاری آن وجود داشته اما میبینیم ناگهان منحل میشود. به نظرم باید به این ابهام پاسخ دهیم که آیا روند سیاستگذاری در سینما طی ۱۵-۱۰ سال اخیر اشکال داشته یا اکنون در حال اصلاح است؟
نوروزبیگی با توضیح اینکه جشنواره جهانی فجر اتفاق درستی بود و به طور مستقل خوب پیش میرفت، ادامه میدهد: اما امروز تصمیم بر انحلال جشنواره جهانی فجر گرفته شده و به نظرم با ادغام آن دیگر نمیتوان آنچه مدنظر بود را بهرهبرداری کرد.
این تهیهکننده با اشاره به اینکه جشنواره جهانی به بازار فروش ایران کمک بسیاری میکرد و کاملاً روی آن متمرکز شده بود، تأکید میکند: برای ثبت جهانی جشنواره فجر تلاش بسیاری شده بود که ظاهراً بینتیجه ماند و وضعیت تغییر کرده است. فکر میکنم این تصمیمگیری بیشتر یک نظریه فردی بود تا جمعی!
سینما نصیبی از جشنواره جهانی نداشته است
مسعود اطیابی، کارگردان سینما نیز که این روزها پرفروشترین فیلم ۱۴۰۰ را بر پرده سینماها دارد و همواره به ریخت و پاشها و دستگاه عریض و طویل سازمان سینمایی انتقادهای جدی داشته با استقبال از تصمیم خزاعی نسبت به ادغام جشنواره ملی و جهانی فجر میگوید: سینما نصیبی از جشنواره جهانی نداشته و نتوانستیم فیلمی را به واسطه این جشنواره در دنیا اکران کنیم، ضمن اینکه حتی نتوانستیم در ایام سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در جشنواره خودمان میهمانان خارجی داشته باشیم تا آنها را با روحیه انقلابی مردم آشنا کنیم.
به گفته این فیلمساز؛ این در حالی است که حضور فیلمسازان در جشنواره جهانی محدود به چند فیلمساز میشود و سیاستها به گونهای نبوده که همه سینماگران بتوانند شانس حضور داشته باشند. البته در این شرایط جشنواره ملی هم خاصیت چندانی جز اکران چند فیلم و اهدای جایزه نداشت و اتفاقاً جشنواره بینالمللی فیلم فجر هم در آخرین دورههای برگزاریاش آنچنان استاندارد نبود و رویکرد بدون نقصی نداشت.
اطیابی با بیان اینکه در انفکاک جشنوارهها بودجه سنگینی مصرف میشود که فاقد کارایی است، میگوید: آقای خزاعی تصمیم بجا و کارشناسانهای گرفت، ایشان تجربه برگزاری جشنوارههای زیادی را دارند و امیدوارم در برنامهریزیهای جشنواره فجر به رویکرد درستی برسیم که محصولش حمایت از مردم باشد. ما نباید سینما را بدون مخاطب در نظر بگیریم، فیلمی که برای ساخت آن چه در بخش خصوصی و چه دولتی میلیاردها تومان هزینه شده باید مخاطب زیادی داشته باشد؛ به همین جهت رویکرد جشنواره فجر باید جذب مخاطب و ساختار هنری فیلم باشد.
تمرکز بر خریداران جهانی و منطقهای
این سینماگر در پایان درباره وضعیت بازار بینالمللی در ادغام این دو جشنواره میگوید: وقتی جشنواره به صورت بینالمللی برگزار شود فیلمهای خارجی بیشتری جذب این جشنواره خواهند شد و باید روی دعوت از خریداران فیلم تمرکز کنیم. اگر غرض حضور فیلمها در جشنواره است که این اتفاق بدون حضور فیزیکی صاحبان آثار هم میسر است اما بازاریابی کار اصلی جشنواره است. همان طور که در جشنواره کن نمایش فیلمها بخش کوچکی را به خود اختصاص داده، هدف اصلی در سالنهای خریداران اتفاق میافتد و آنجاست که مخاطبان اصلی سینما حضور دارند و خریداران فیلمها را عرضه و مخاطب جذب میکنند. بنابراین یکی از رویکردهای اصلی ما باید دعوت از خریداران و پخشکنندگان جهانی و منطقهای به جشنواره و تماشای آثار سینمای ایران باشد.
گرچه هنوز بحث میان سینماگران درباره ادغام این دو جشنواره به قوت خود باقی است، با این حال سازمان سینمایی این تصمیم را نتیجه مطالبات صنوف و اهالی سینما عنوان کرده و به نظر میرسد باید صبر کرد و دید آیا جشنواره فیلم فجر در اوج سالهای پختگیاش به ثبات خواهد رسید و بنا به گفته خزاعی آیا این اتفاق میتواند سینمای ملی را در مسیر اعتلا، ایجاد گفتوگوهای میان فرهنگی و تقویت حضور در بازارهای منطقهای و جهانی با ترسیم سیاستهای کلیدی و راهبردی مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب قرار دهد.
نظر شما