تحولات لبنان و فلسطین

بیست و سومین روز از ربیع‌الاول در تقویم ایران و تشیع مفتخر به سالروز ورود حضرت فاطمه معصومه(س)، کریمه اهل بیت(ع) به قم است؛ ورودی که با تدبیر و اراده الهی تاریخ را متأثر کرده است و پس از قرن‌ها همچنان نه فقط تشیع و ایران بلکه اسلام و بشریت را مرهون برکات خود دارد.

رسالتی برای دختر ولی خدا

به مناسبت فرا رسیدن این روز و به منظور بررسی برکات بی‌شمار این هجرت و حضور، با حجت‌الاسلام والمسلمین علی‌محمد باقی، کارشناس مذهبی و استاد حوزه گفت‌وگویی ترتیب داده‌ایم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می‌شود.

آیا هجرت حضرت فاطمه معصومه(س) به ایران و حضور ایشان در قم اتفاقی و صرفاً به‌منظور دیدار خواهر و برادری بوده یا این هجرت و حضور فلسفه‌ای دیگر را در خود نهان داشته است؟

ورود حضرت معصومه(س) به قم اتفاقی نبوده که ایشان بدون برنامه و راهبرد در پی برادرشان به ایران آمده باشند و در قم از دنیا بروند و در آنجا دفن شوند؛ بلکه امام صادق(ع) ده‌ها سال پیش از ولادت حضرت فاطمه معصومه(س) به وجود این بانو و دفنشان در قم اشاره کرده و می‌فرمایند: «برای خداوند حرمی است که مکه باشد و برای رسول خدا(ص) حرمی است که آن مدینه باشد و برای امیرمؤمنان(ع) حرمی است که آن کوفه باشد و برای ما اهل بیت(ع) حرمی است که قم باشد. به زودی فرزندم به نام فاطمه در آن دفن می‌شود. کسی او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می‌شود». راوی گفت: این سخن را حضرت صادق(ع) وقتی فرمودند که هنوز فرزندشان امام کاظم(ع) به دنیا نیامده بود!

از این رو، با این تصریح و بیان امام معصوم(ع)، ورود حضرت معصومه(س) به قم تصادفی و از سر بخت و اقبال مردم قم نبوده بلکه چنین مقرر شده با این حضور تحولاتی شگرف در این منطقه رخ دهد که چنین شد و ثابت کرد اراده الهی بر آن بوده این بانو از فرزندان موسی‌بن جعفر(ع) در قم نزول اجلال کنند.

با این نگاه، چه اهدافی برای حضور حضرت معصومه(س) در قم در نظر گرفته شده و چه میزان از این اهداف تحقق یافته است؟

قطعاً اهدافی بر این ورود مترتب بوده است؛ هر اتفاق برنامه‌ریزی شده‌ای سه لایه از اهداف را دنبال می‌کند: اهداف اولیه، اهداف ثانویه و اهداف متعالی؛ در لایه اهداف اولیه، این ورود برای تجمیع و عزت یافتن شیعیان بوده است به طوری که شیعه در کنار امامزاده‌ای که شأنی بسیار عظیم دارد، قدرت یافت و شیعیان قم در پرتو ورود کریمه اهل بیت(ع) به شهر خود، مأمن و پناه یافتند. در بعد اهداف ثانویه، این ورود و حضور درصدد ایجاد پایگاه علمی برای شیعیان بوده است یعنی در کنار اینکه قم مأمن و پناه شیعیان و مؤمنان قرار گرفت، به مرکز صدور تشیع نیز تبدیل شد؛ به عبارت بهتر، حضرت معصومه(س) وارد این شهر و در آن دفن شدند تا روزی این شهر محل ارتزاق فکری نه فقط تشیع بلکه اسلام در سراسر هستی شود؛ امری که محقق شد و امروز چشم همه دنیا به قم است؛ چنان‌که انقلاب اسلامی ایران از قم شکل گرفت و سپس دنیا را به لرزه انداخت. تمام کتاب‌های مذهبی که امروز در سراسر جهان منتشر و پخش می‌شود به برکات علمای بزرگ قم است که مرکز اولیه علم تشیع به شمار می‌رود.

اما در لایه برکت متعالی و هدف غایی ورود حضرت معصومه(س) به قم که دیگر اهداف ذیل آن تعریف می‌شود، بحث ظهور حضرت صاحب‌الامر(عج) قرار دارد، یعنی قرار است قم پایگاه زمینه‌سازی برای ظهور شود. در روایات متعددی به این مسئله اشاره شده، چنان‌که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «مردمی از مشرق قیام می‌کنند و زمینه حکومت مهدی(عج) را فراهم می‌آورند». از این منظر و با این نگاه متعالی، زمینه‌سازی برای ظهور نه فقط هدف حضور حضرت معصومه(س) در قم بلکه هدف غایی هجرت امام رضا(ع) به ایران نیز بوده است.

اگر پیش از انقلاب، امام مهدی(عج) ظهور می‌کردند عِده و عُده‌ای برای ایشان فراهم نبود اما امروز اگر ایشان بخواهند ظهور کنند، هم عِده یعنی نیروی انسانی و هم عُده یعنی تجهیزات نظامی برای ایشان و قیام آن حضرت(عج) فراهم شده است. به برکت امام خمینی(ره) که از قم برخاست و به برکت نهضت انقلابی که از قم آغاز شد و به مدد اسلامی که از قم صدور یافت هزاران رزمنده آماده جهاد در رکاب امام زمان(عج) هستند و این‌ها همه از برکات این هجرت و ورود و دفن شدن حضرت معصومه(س) در قم است. به عبارت دیگر، اگرچه مأمون عباسی مکر کرد با ولایتعهدی و هجرت اجباری امام رضا(ع)، اهل بیت(ع) را تضعیف و تحدید کند اما خداوند مکرش را خنثی نمود و تحقق اهداف بزرگ خود را در دل این هجرت قرار داد؛ چنان که در زیارت حضرت معصومه(س) می‌خوانیم: «أَسْأَلُ اللّٰهَ أَنْ یُرِیَنا فِیکُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ؛ از خدا خواستارم به ما درباره شما خوشحالی و گشایش بنمایاند»؛ این شادی و فرج با ظهور امام مهدی(عج) حاصل می‌شود.

چرا در بین امامزادگان متعدد و نیز فرزندان پرشمار حضرت موسی‌بن جعفر(ع)، حضرت معصومه(س) چنین جایگاه و مقاماتی دارند؛ این صرفاً به دلیل نسبت خانوادگی است یا رازی دیگر دارد؟

قرآن کریم می‌فرماید: «اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ» یعنی خدا خوب بلد است رسالت خود را در کجا قرار دهد. خیلی‌ها فرزند امام صادق(ع) بودند اما یکی از آن‌ها امام کاظم(ع) شد و همه یکسان و دارای جایگاه یکسان نیستند. اینکه چرا در نظام خلقت به حضرت معصومه(س) چنین جایگاهی اعطا شده، به چند دلیل بازمی‌گردد. نخست آماده‌سازی ظرفیت‌های شخصی؛ یعنی تا فرد آماده نشود آن رسالت در وی قرار داده نمی‌شود؛ برای مثال دانش‌آموز باید به حدی از رشد دست یابد تا معلم، او را انتخاب و در آزمون‌های بالا شرکت دهد. حضرت معصومه(س) در خود آمادگی‌هایی را ایجاد کردند که به این مقام شفیعه و بنت ولی‌اللهی رسیدند: «السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللّٰهِ» این تصریح به دختر ولی خدا بودنِ حضرت معصومه(س) یعنی مقامات ولی خدا را به ارث برده‌اند؛ همچنین است مقامات حضرت فاطمه زهرا(س)؛ کراماتی که برای ایشان بیان شده در وجود حضرت فاطمه معصومه(س) نیز هست. زمین باید آمادگی داشته باشد باغبان در آن به کاشت و داشت بپردازد؛ حضرت معصومه(س) با تبعیت محض از امام زمانشان این آمادگی را در خود ایجاد کرده بودند. یکی از جهات سلام به انبیا و ائمه(ع) در زیارت نامه ایشان آن است که این‌ها همگی به زیارت آن بانو در حرمشان آمده‌اند و این نیست جز به دلیل تبعیت محض از ولی خدا. به عبارت دیگر، این‌طور نیست که خدا بی‌دلیل به کسی لطف و عنایت داشته باشد، این‌ها به حسب ظرفیت وجودی انسان است. چنان‌که درباره حضرات معصومان(ع) هم همین امر صادق است و این لطف بی‌دلیل نیست بلکه به دلیل گوهر وجودی گرانبها، آن حضرات(ع) از هر رجس و پلیدی پاک شده و به مقام عصمت دست یافته‌اند.

در لسان و تصریح روایات چه جایگاهی برای حضرت معصومه(س) و زیارت ایشان آمده است که زائران را توصیه و تشویق به این زیارت می‌کند؟

چهار امام معصوم(ع) درباره ایشان سخن گفته‌اند، امام صادق، امام کاظم، امام رضا و جوادالائمه(ع) از ایشان تعریف و تمجید کرده‌اند؛ علاوه بر این حضرت معصومه(س) دارای زیارت مجزا از لسان امام معصوم(ع) هستند که این نیز مقامی منحصربه‌فرد است. امام رضا(ع) زیارت خواهرشان را همپا و هم‌درجه زیارت خود یعنی امام معصوم(ع) به عنوان خلیفه الله دانسته‌اند و می‌فرمایند: «کسی که معصومه(س) را در قم زیارت کند، مانند آن است که مرا زیارت کرده است». علاوه بر این، زیارت ایشان بهشت را برای زائر ضمانت می‌کند و در روایت است چند در از درهای بهشت در قم باز می‌شود. همچنین در روایت از امام صادق(ع) آمده همه شیعیان با شفاعت این بانو باید وارد بهشت شوند و این مقامی بس عجیب است.

به تعبیر رئیس مذهب، حضرت فاطمه معصومه(س) قم را به حرم اهل بیت(ع) تبدیل کرده‌اند یعنی با زیارت این بانوی مکرمه همه اهل بیت(ع) را زیارت می‌کنیم چنان که در زیارت‌نامه‌شان هم به انبیا و ائمه(ع) سلام می‌دهیم. بزرگان و علما هم به زیارت ایشان تأکیدی ویژه دارند؛ مرحوم علامه مصباح یزدی می‌گفت: اگر مردم شأن این بانو را می‌دانستند همه خاک اطراف حرم را می‌بردند! یا آنکه نقل است مرحوم علامه طباطبایی(ره) روزه می‌گرفت و بعد با بوسیدن حرم فاطمه معصومه(س) افطار می‌کرد و در و دیوار را می‌بوسید تا به ضریح برسد و می‌گفت: اگر مردم من را سرزنش نمی‌کردند جای پای زائران حضرت معصومه(س) را هم می‌بوسیدم.

تأکیدی که بر «عارفا بحقه» در زیارت حضرت معصومه(س) شده به چه معناست و این عرفان و شناخت در بهره‌مندی از برکات زیارت کریمه اهل بیت(ع) چه تأثیری دارد؟

قاعده‌ای در فلسفه هست که می‌گوید علت و معلول باید هم‌سنخ باشند؛ زائر و مزور (فرد زیارت شونده) نیز باید هم‌سنخ یکدیگر باشند. کسی که می‌خواهد از زیارت حضرت معصومه(س) بهره ببرد باید عارف به حق ایشان باشد این معرفت برای هم‌سنخ شدن است.

 باید توجه داشت معرفت به شناخت شناسنامه‌ای و حسب و نسب نیست بلکه بدین معناست که خود را شبیه امام(ع) و امامزاده کنیم و این راه استفاده حداکثری از زیارت حضرت معصومه(س) است. اگر از نظر اخلاقی و رفتاری هم‌سنخ ایشان نباشیم استفاده حداقلی از زیارت می‌بریم اما هر مقدار شباهتمان با ایشان بیشتر باشد بهره‌ بیشتری خواهیم داشت. هر چه آینه زلال‌تر باشد نور بیشتری بر آن می‌تابد هر چه آینه دل زائر هم زلال‌تر باشد نور امام و معصوم در او بیشتر اثر می‌کند.

البته از یک سو باید شبیه حضرت معصومه(س) شویم تا از زیارت بهره ببریم و از دیگر سو هر چه هم به این زیارت اهتمام داشته باشیم، دلمان صاف می‌شود یعنی ارتباط دوسویه است. این‌طور نیست معطل خوب ماندن بمانیم و زیارت نرویم. برای همین است در روایات توصیه شده حتی با گناه و خطا هم به زیارت برویم چراکه همنشینی و انس با معصومان(ع)، خلق و خوی آدمی را به‌تدریج اصلاح می‌کند، چنان که صلوات بر ائمه(ع) به تصریح زیارت جامعه کبیره سبب طهارت و تزکیه نفس انسانی می‌شود: «وَ جَعَلَ صَلاَتَنَا (صَلَوَاتِنَا) عَلَیْکُمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وِلاَیَتِکُمْ طیِباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَة لِأَنْفُسِنَاوَ تَزْکِیَة لَنَا وَ کَفَّارَة

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.