تحولات لبنان و فلسطین

بیوک میرزایی معتقد است به فصل سوم سریال «روزگار جوانی» بی‌توجهی شده، تا آن‌جا که بسیاری نمی‌دانند این سریال از شبکه پنج تلویزیون در حال پخش است.

حتی برخی نمی‌دانند «روزگار جوانی» روی آنتن است

به گزارش قدس آنلاین، کار خود را با بازی در مجموعه «آینه خیال» شروع کرد. البته او چند دهه است که در رادیو فعالیت می‌کند و احتمالا همه ما یک‌بار مخاطب برنامه «صبح جمعه با شما» با صدای بیوک میرزایی بوده‌ایم. نقش‌های او در فیلم‌های  «نار و نی»، «ابلیس»، «عشق شیشه‌ای»، «خانه روشن»، «واکنش پنجم» و «کلاه پهلوی» زوایای مختلفی از توانایی های او را در زمینه بازیگری نشان می‌دهد، هرچند خودش معتقد است در عرصه تصویر به آنچیزی که دوست داشته نرسیده اما خوشحال است که بخش زیادی از زمانش را به رادیو اختصاص داده است.

او که پس از ۲۳ سال در فصل سوم سریال «روزگار جوانی» با کارگردانی اصغر توسلی  ایفای نقش کرده است، از کم‌توجهی به این سریال می‌گوید که در ادامه می‌خوانید.

بازخوردهایی که از سریال «روزگار جوانی» گرفتید چگونه بود؟

فکر می‌کنم سریال «روزگار جوانی» نسبت به دیگر سریال‌ها بازخورد مثبت‌تری داشته است، اما تا کنون هیچ شبکه‌ای درباره آن تبلیغ انجام نداده، رسانه‌ها توجه زیادی به سریال نداشتند، حتی خیلی‌ از افراد از پخش سریال خبر ندارند و فقط عده معدودی که تلویزیون را دنبال می‌کنند در جریان پخش این برنامه هستند.  

 به عنوان بازیگری که در هر سه فصل سریال حضور داشتم معتقدم، فصل سوم، بازیگران بسیار مستعد و توانمندی دارد که باید به آن‌ها زمان داد تا خودشان را نشان دهند.

گفتید که کم‌تر به سریال «روزگار جوانی» توجه شده، شاید به این دلیل است که فصل سوم این سریال با دو فصل ابتدایی آن مقایسه می‌شود و مخاطبان می‌بیند که فصل سوم این سریال به اندازه دو فصل قبلی جذابیت ندارد و از لحاظ فیلمنامه هم کمی ضعیف‌تر از قبل است. شما موافق این موضوع هستید؟

در سری قبل سریال هم بازیگران چندان شناخته شده نبودند فقط امین حیایی بود که نسبت به دیگر بازیگران چهره شناخته شده‌تری داشت. بقیه بازیگران چندان شناخته شده نبودند. در حال حاضر هم بازیگران فصل سوم این سریال بسیار بازیگران توانمند و مستعدی هستند. آن‌ها از میان بازیگران تئاتر انتخاب شده‌اند و این مسائلی که در سریال وجود دارد دغدغه‌های خودشان هم هست. موضوعاتی که در سریال به نمایش گذاشته شده نیز موضوعات جدید و به روزی است. اینکه سریال در ابتدا مورد توجه قرار نگیرد، خیلی طبیعی است، چون مانند هرکاری در انتظار پذیرفتن داستان و بازیگران جدید کمی سخت است اما پس از گذشت چند قسمت برقراری ارتباط با آن بسیار ساده است.

فکر می کنید وجه اشتراک فصل اول سریال که ۲۳ سال قبل ساخته شده، با فصل سوم آن که در سال ۱۴۰۰ ساخته شده است در چیست؟

 در هر سه سری به معضلات و مشکلات جوانان پرداخته شده، اما در سری جدید، این موضوع بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. البته باید این موضوع را هم در نظر گرفت که قبلا تنها سه شبکه در تلویزیون داشتیم اما در حال حاضر بیش از ۳۰ شبکه داخلی داریم ضمن اینکه شبکه نمایش‌خانگی نیز فعالیت گسترده‌ای انجام می‌دهد. نکته بعدی این‌که هر سه فصل سریال بازیگر چهره نداشته و به جوانانی که مستعد هستند توجه کرده است.

شما پیشکسوت این عرصه هستید و در دو فصل قبل هم جایگاه خود را در سریال داشتید،  چرا پذیرفتید با تعدادی جوان که خیلی شناخته شده نیستند همبازی شوید؟

نمی‌توانیم اسم این کار را ریسک بگذاریم، در حرفه بازیگری با گذشت زمان نیروهای جوان‌تر روی کار می‌آیند این‌که آدم بتواند همگام با جوانان پیش برود و آن‌ها نیز آن فرد را بپذیرند بسیار مهم است. ضمن اینکه ما بازیگر تئاتر هستیم و باید خودمان را با هر شرایطی تطبیق دهیم.  من بارها به همین جوانان گفتم که در حال حاضر موقعیت خوبی دارید اما کار برای زنان کمی سخت است بازیگرانی که در فصل اول و دوم این سریال بازی کردند به قدری کارشان را خوب انجام دادند که هنرشان به مردم معرفی شد شما نیز باید تلاش کنید تا به همین درجه برسید، چون اگر خوب بازی نکنید و در مخاطب باور پذیر را ایجاد نکنید آن‌ها شما را پس می‌زنند.

عباس آقای کدام فصل برای شما جذاب‌تر است؟

در دو فصل قبلی، عباس آقا حضور پررنگ‌تری داشت، در سری جدید حضور عباس‌آقا برای چند قسمت است اما در هر دو برای نمایش دادن این شخصیت می‌توان یک کارهایی انجام داد من هم مانند هر بازیگر دیگری دوست دارم که نقش‌های متفاوتی به من پیشنهاد شود، نقش‌هایی که پر چالش باشد و تخت نباشد و مردم آن را باور کنند.  

یکی از نقش‌های بسیار متفاوتی که از شما دیدیم در سریال «کلاه پهلوی» بود، آن نقش را پرچالش و متنوع می‌دانید؟

 بله، «کلاه پهلوی» یک سریال کلاسیک بود و برای رسیدن به شعبون بی‌مخ زحمت زیادی کشیدم چون مصداق آن در حال حاضر وجود ندارد، اما عباس آقاهای زیادی دور و اطراف ما وجود دارند و برای رسیدن به چنین شخصیتی نیاز نیست که خیلی تلاش شود. کارهایی مثل «کلاه پهلوی»، «مدارصفردرجه»، «کیف انگلیسی» و... سریال‌های کلاسیکی هستند که بازیگران برای رسیدن به شخصیت‌ها باید تلاش زیادی انجام دهند چون الگوی دست یافتنی وجود ندارد اما برای به نمایش درآوردن شخصیتی مانند عباس آقا، زحمت زیادی لازم نیست.

فکر می‌کنید چرا کارگردان‌ها به تعدادی از بازیگران نقش‌های تکراری پیشنهاد می‌دهند؟

ما بازیگران تئاتر هستیم و باید خودمان را به چالش بکشیم و نقش‌های متفاوت را بازی کنیم. کارگردان باید بر این باور باشد که بازیگر را را به چالش بکشد. در این صورت نقش‌ها همش کلیشه‌ای می‌شود، اگر به صورت مقطعی و همراه با خلاقیت این تکرار انجام شود اصلا بد نیست اما اگر طولانی مدت شود زیبا نیست.  

درواقع کارگردان باید دل و جرأت داشته باشد زمانی که ما می‌گوییم بازیگر، یعنی کسی که هر نقشی را ارائه دهد و فقط در یک قالب بازی نکند. یک کارگردانی ریسک می‌کند، نقش را به ما می‌دهد ما آن را بازی می‌کنیم مردم می‌بینند از آن استقبال می‌کنند از آن به بعد همه کارگردان‌ها همان نقش را به آن بازیگر پیشنهاد می‌دهند، در صورتی که بیوک میرزایی می‌تواند معتاد باشد، مهندس، دکتر و وکیل هم می‌تواند باشد.

در حال حاضر مشکل اصلی سریال‌سازی ما مسائل مالی به شمار می‌آید؟

سازندگان سریال همیشه بر سر دستمزد با بازیگران چانه می‌زنند. به طور مثال الان حدود سه ماه است که دستمزد بچه‌های سریال «جشن سربرون» پرداخت نشده است، معاونت سیما نیز اعلام کرده است که ما هزینه‌ها را پرداخت کرده‌ایم تهیه کننده هم می‌گوید که ما هیچ هزینه‌ای دریافت نکرده‌ایم، دستمزد عوامل دست امور مالی مانده و آن را پرداخت نمی‌کنند. در حالی که ما بازیگران، بسیار عاشقانه و دلی کار می‌کنیم. این حقمان نیست که دستمزد ما را پرداخت نکنند. آقای نجاریان تهیه‌کننده سریال هم انسان شریفی است که دنبال این ماجرا است اما هنوز به نتیجه‌ای نرسیده است.

زمان ساخت سریال «کلاه پهلوی» رقم دو میلیارد تومان کمی زیاد بود اما برای ساخت چنین سریال‌هایی مثل «مدار صفر درجه» و  «کلاه پهلوی» این رقم‌ها به چشم نمی‌آید چون هم دکورهای پرهزینه و زیادی دارند هم طراحی لباس سنگینی دارند به همین دلیل این رقم‌ها چندان زیاد نیست و به چشم هم نمی‌آید.

دو میلیارد تومان رقمی نیست، در حال حاضر برآورد هزینه سریال «جشن سربرون» ماهی دو میلیارد و دویست میلیون تومان است. «جشن سربرون» یک سریال درام کلاسیک است که نزدیک دو سال و نیم پیش ضبط آن آغاز شده است.

کارهایی که حسن فتحی و داوود میرباقری انجام می‌دهند کارهای الف ویژه است. «جشن سربرون» نیز جزو همین گروه است و مطمئنم که در نهایت پول را پرداخت می‌کنند اما این پرداخت‌های با تاخیر زندگی ما را با مشکل روبرو کرده است چون ما از این طریق گذران زندگی می‌کنیم.  

می‌توانیم بگوییم شما به‌خاطر توجه زیاد به تئاتر و رادیو از عرصه تصویر عقب ماندید؟

بله شاید بتوانیم این را بگوییم. من بازیگر تئاتر، تلویزیون، سینما و گوینده رادیو هستم در همه جای دنیا هرکسی یکی از این مهارت‌ها را داشته باشد مولتی میلیاردر است اما اینجا این‌گونه نیست و هنرمندان دلی کار می‌کنند و یک درآمد اندکی هم به دست می‌آورند.  

شاید در عرصه تصویر آن چیزی که به دنبالش بودم را به دست نیاوردم و این برای یک بازیگر اصلا خوب نیست.  اما از این که زمان زیادی را به رادیو اختصاص دادم اصلاً ناراحت و پشیمان نیستم به این خاطر که رادیو دائم ما را به روز می‌کند مجبور می‌شویم هر روز نمایشنامه‌های تازه بخوانیم روی صدایمان کار کنید به سلامت جسم‌مان اهمیت دهیم همین موضوع ما را آماده نگه می‌دارد، رادیو نمی گذارد که ما کهنه شویم.

آن زمان برنامه‌هایی مانند «صبح جمعه با شما» ساخته می‌شد، برنامه‌هایی که منوچهر اسماعیلی، منوچهر والی‌زاده، مرتضی احمدی و منوچهر نوذری در آن صحبت می‌کردند. کسی مانند آقای نوذری به قدر توانمند بود که یک تنه می‌توانست یک برنامه را پیش ببرد. برنامه «صبح جمعه با شما» برنامه پر شنونده‌ای بود چون بازیگران قدرتمندی در آن حضور داشتند در حال حاضر جای این هنرمندان خالی است. این‌ها عجوبه‌هایی بودند که هیچ‌کس نمی‌تواند جای آن‌ها را بگیرد.

در عرصه تصویر هم جمشید مشایخی، داوود رشیدی و محمدعلی کشاورز غول‌هایی بودند که رفتند. خدا علی نصیریان را حفظ کند، اما دیگر چنین هنرمندانی نخواهیم داشت.

منبع: خبر آنلاین

انتهای خبر/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.