افزون بر این، نقش آنها در مدیریت حوادث و وقایع زمانه و هدایت مردم در گردنههای خطرناک تاریخی، بیبدیل و ماندگار بوده است. برخی از این علما، در راه حفظ عقیده از جان خود گذشتهاند و تعدادی دیگر، تن به زندان و تبعیدهای طولانی دادهاند. ثمره آن مجاهدتها، بقای آموزهها، عقاید و فقه پویای شیعه در روزگار ماست.
در دو قرن اخیر، این نقش بسیار مهم به ویژه در مقابله با وقایعی که با طراحی و نقشه استعمارگران رقم میخورد، بیشتر به چشم میآید؛ علما مهمترین سد در برابر نفوذ استعمار در جامعه اسلامی بودهاند. با این حال، شناخت عمومی جامعه ما از این شخصیتها، چندان گسترده نیست و گاهی همه آشنایی ما با عالمان دینی درگذشته، تنها به ذکر نام آنها خلاصه میشود. امروز ۱۳ آبان ماه، سالروز درگذشت آیتالله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی است؛ یکی از همان علمایی که چه در عرصه فقاهت و مسائل علمی و چه در هنگامه بحرانهای اجتماعی و سیاسی جهان اسلام، با هدایت مدبرانه خود، نقش عمیقی در پایداری جامعه اسلامی ایفا کرد و باید از او به مثابه یک مرجع تقلید و عالم مبارز بسیار بزرگ در قرن حاضر یاد کنیم.
آغاز فقاهت، آغاز مبارزه با استعمار
آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی هنگامی زعامت شیعیان را بر عهده گرفت که خطرات و حملات گسترده از هر سو، جهان اسلام را گرفتار کرده بود؛ ابتدا مشکلات مربوط به جنگ جهانی اول، سپس گرفتاریهای مربوط به قیام مردم عراق علیه استعمار انگلیس و در نهایت، مصیبت ناشی از بروز جنگ جهانی دوم. آن عالم عالیمقام در سال ۱۲۴۶ خورشیدی در روستای «مَدیسه» از توابع لنجان اصفهان به دنیا آمد. خاندان او اصالتاً از سادات بهبهان بودند که نسبشان به امام موسی کاظم(ع) میرسید. آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی پس از فراگیری مقدمات علوم دینی در زادگاهش، به حوزه علمیه اصفهان رفت و در مدرسه مشهور «نیماورد» به فراگیری دانش پرداخت.
وی در سال ۱۲۶۹ خورشیدی، در ۲۳ سالگی راهی نجف اشرف شد و به سرعت در ردیف طلاب مورد توجه آخوند خراسانی قرار گرفت؛ شاگردی محضر میرزای بزرگ شیرازی را تجربه کرد و در درس مراجع نامدار نجف مانند سیدمحمدکاظم یزدی خوش درخشید. انتخاب سیدابوالحسن به عنوان یکی از علمای تراز اول برای نظارت بر مصوبات دومین مجلس شورای ملی ایران از سوی علمای نجف در سال ۱۲۸۹ خورشیدی نشان میدهد او هم در علوم دینی و هم در امور سیاسی از توانمندی ویژهای برخوردار بوده است. آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی در جریان انقلاب سال ۱۹۲۰م عراق که در آن، مردم علیه استعمار انگلیس به پا خاسته بودند، وارد میدان مبارزه شد و با صدور اعلامیهای به همراهی با قیام پرداخت: «بسم الله الرحمن الرحیم. سلام بر همه، به خصوص برادران عراقی. وظیفه دینی بر همه مسلمانان لازم میگرداند که در حفظ حوزه اسلام و بلاد اسلامی تا آنجا که قدرت دارند بکوشند و بر همه ما واجب و لازم است که سرزمین عراق را که مشاهد ائمه هدی(ع) و مراکز دینی ما در آنجاست، از تسلط کفار حفظ نموده و از نوامیس دینی آن دفاع کنیم. من شما را بر این موضوع دعوت کرده و ترغیب مینمایم. خداوند ما و شما را برای خدمت به اسلام و مسلمین موفق فرماید». آن مرحوم در حمایت از روحانیان و علمای مبارزی مانند شیخمهدی خالصی که در حال نبرد همهجانبه با استعمار و ایادی آن در عراق و سرزمینهای اسلامی بودند، از هیچ کوششی فروگذار نکرد و حتی وقتی انگلیسیها شیخمهدی را به حجاز تبعید کردند، با مدیریت آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی، ماجرای هجرت علما از نجف رقم خورد و انگلیس ناچار شد شیخمهدی را به جای حجاز، روانه ایران کند.
مرجعیت تامه
با رحلت آیات عظام سیدضیاء عراقی و نائینی، مرجعیت عام شیعه برعهده آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی گذاشته شد و او از سال ۱۳۲۰ خورشیدی تا زمان رحلتش، بار این مسئولیت را بر دوش داشت. این دوره تاریخی، مصادف با بروز جنگ جهانی دوم و حملات گسترده متفقین به خاورمیانه به ویژه ایران و عراق بود. با این حال، به دلیل سقوط دیکتاتوری رضاخان، شرایط برای گسترش فعالیتهای تبلیغی و آموزشی در حوزههای علمیه شیعه، بیشتر از قبل مهیا شد و علمای بزرگ همگی زعامت آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی را که توانسته بود در آن شرایط، با مدیریت ویژه خود اوضاع را سر و سامانی بدهد، پذیرفته بودند.
نقل است که از آیتالله العظمی بروجردی در همین زمان، خواستند که رساله عملیه منتشر کند؛ آن مرحوم گفته بود: «رساله دادن برای من آسان است، ولی شق عصای (دودستگی) مسلمین است. فعلاً پرچم اسلام در دست آیتالله اصفهانی است. ایشان، مرجع عموم هستند».
جهاد پس از وفات
با حضور نیروهای شوروی در آذربایجان، شرایط برای فعالیت کمونیستها فراهم شده بود. ضعف بنیه مالی مردم، از هم گسیختگی سامان کشور به دلیل جنگ و بیتفاوتی مسئولان امر به شرایط آذربایجان، هر لحظه بر وخامت اوضاع میافزود.
اما شاید مهمترین اتفاقی که سبب زنده شدن دوباره آذربایجان شد، در مراسم عزاداری مردم به مناسبت وفات آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی رقم خورد؛ به اعتراف مورخان و پژوهشگران هنگامی که در ۱۳ آبان سال ۱۳۲۵، آن مرجع عالیقدر و زعیم جهان شیعه، حیات را بدرود گفت، عزاداری مردم آذربایجان و انقلابات مذهبی در آن خطه، زمینه را بر حذف عناصر کمونیست فراهم کرد و به نفوذ دموکراتها در میان مردم خاتمه داد. به این ترتیب، آن عالم بزرگ حتی پس از رحلت نیز، منشأ خیر و برکت در میان مسلمانان بود.
پیکر مطهر آیتالله سیدابوالحسن اصفهانی را در حرم مطهر امیرالمؤمنین(ع) به خاک سپردند.
نظر شما