به گزارش قدس آنلاین، مخالفت با قانون تنفس جنگل از فردای اجرای آزمایشی آن در سال ۹۵ و با اتمام قرارداد نخستین شرکت های بهره بردار به بهانه بیکار شدن کارگران شاغل در آنها کلید خورد. وقتی مشخص شد که در قانون برای به کارگیری این کارگران در قالب نیروهای حفاظتی تدابیر لازم اندیشیده شده و مجریان قانون هم قرار نیست با این بهانه ها عقب نشینی کنند، بهانه کمبود مواد اولیه برای کارخانه های چوببر رونمایی شد.
اگر چه توسل به این بهانه هم با یادآوری راه های جایگزین پیش بینی شده در قانون از جمله زراعت چوب و استفاده از چوب وارداتی چندان دوام نیاورد، جنگل خواران با حربه گرانی چوب های وارداتی پوست کنده و درخواست واردات چوب با پوست وارد جنگ با قانون تنفس شدند. سازمان جنگل ها تن به واردات چوب با پوست نداد چون واردات با این روش به معنی استقبال از انواع و اقسام آفات برای جنگل های کشور و حتی بخش کشاورزی بود.
مخالفان اما پس از این مرحله هم از پای ننشستند و این بار کاهش تولید به خاطر کمبود مواد اولیه را بهانه قرار دادند تا پای بیکار کردن کارگران صنایع چوب بر را به میان بکشند. البته در بعضی از کارخانه ها آن را عملی کردند تا شاید مدافعان قانون را در برابر احساسات کارگران و معیشت آنان قرار دهند. مجربان قانون اما در مقابل این حربه نیز کوتاه نیامدند و در نهایت با تامین بخشی از نقدینگی مورد نیاز کارخانه های بزرگ راه خرید مواد اولیه از طریق واردات چوب بدون پوست و یا خرید درختان غیرجنگلی را پیش پایشان گذاشتند.
دور زدن قانون
مخالفت با قانون تنفس جنگل همزمان با ورود اجرای آن به چهارمین سال تشدید شد. علت آن هم خلع ید تمامی شرکت های بهره بردار در مهلت سه ساله اول اجرای قانون بود. قانونگذاران برای این که با اجرای قانون خللی در فعالیت صنایع چوب بر ایجاد نشود، بندی را گنجانده بودند که طبق آن سازمان جنگل ها باید در یک بازه زمانی سه ساله به فعالیت شرکت های بهره بردار خاتمه می داد. تعیین دوره گذار سه ساله هم به خاطر این بود که هیچ شرکتی قبل از پایان قراردادش از جنگل بیرون رانده نشود. به عبارتی قانونگذار تاکید داشت که از آغاز اجرای قانون تنفس جنگل هیچ قرارداد جدیدی نباید با شرکت های بهره بردار منعقد شود و هر شرکتی که قراردادش پایان یافت باید از جنگل خارج شود.
گنجاندن همین بند زیرکانه در قانون تنفس جنگل بود که سبب شد تا مخالفان نتوانند بهانه منطقی برای ایستادگی مقابل اجرای قانون بیابند و به همین دلیل هم به دنبال بهانه های دیگری رفتند که تاکنون برایشان عایدی نداشت.
با همه این ناکامی ها، اما طی ماه های اخیر زمزمه اصلاح قانون تنفس جنگل در حال تبدیل شدن به همهمه و فریادی است که به اعتقاد کارشناسان حوزه جنگل و دوستداران محیط زیست بیش از آن که رنگ و بوی کارشناسی و دلسوزی نسبت به جنگل های هیرکانی را داشته باشد، خواسته یا ناخواسته دارای جهت گیری برای تامین منافع جنگل خواران است.
افرادی که خواستار اصلاح قانون تنفس جنگل هستند، می گویند که قصد دارند از این طریق راه را برای خارج کردن درختان خشک و افتاده از داخل جنگل باز کنند، کاری که با اعتقاد آنها هم به نفع جنگل است و هم مواد اولیه مورد نیاز صنایع چوب بر را تامین می کند. مخالفان اما می گویند که این کار به معنای دور زدن قانون تنفس جنگل است و استدلال می کنند که ورود دوباره به جنگل دیگر تنها به خارج کردن درخت خشک و افتاده ختم نمی شود و جنگل های هیرکانی را به جولانگاه جنگل خواران تبدیل خواهد کرد.
مخالفان در ادامه استدلال خود تاکید می کنند که وجود درختان افتاده و خشک داخل جنگل آن هم تنها پنج سال بعد از اجرای قانون تنفس نه تنها در حد و اندازه ای نیست که تهدیدی برای جنگل محسوب شود، بلکه برای به ثمر نشستن نتایج اجرای قانون یعنی احیای جنگل لازم است. آنها البته این را هم اضافه می کنند که تاکنون هیچ کارشناس شناخته شده حوزه جنگل یا دوستدار متخصص محیط زیست خارج کردن درختان افتاده و خشک از جنگل را ضروری ندانسته و تمامی افرادی که به دنبال اجرایی شدن این کار از طریق تغییر قانون هستند، افراد غیرکارشناس با وجهه سیاسی و اجرایی هستند.
بازگشت کابوس
جنگل خواری و از بین بردن پوشش گیاهی در شمال کشور داستان و حکایت غمباری دارد. طی سالیان گذشته سودجویان با شگردهای مختلف بخشی از این منابع مهم ملی را تخریب کردند. بر اساس داده های مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، در ۱۲ سال گذشته وسعت جنگلهای شمال با کاهش ۱۶ هزار هکتاری مواجه شد. همچنین طبق آمار مدیرکل دفتر زیستگاهها و امور مناطق سازمان محیط زیست، در هر یک ثانیه، ۳۵۰ متر مربع جنگل و مرتع کشور نابود میشود؛ جنگلهایی که با نابودی آنها، مازندران و دیگر استانهای کشور را هر لحظه به بیابان شدن نزدیکتر میکند. خسارت سالانه بیابانی شدن کشور بیش از یک هزار میلیارد تومان برآورد شده است.
برکسی پوشیده نیست که جنگلهای شمال با قطع بیرویه درختان، چرای بی رویه ۳.۵ میلیون راس دام سبک و سنگین، جاده سازی پی در پی، تغییر کاربری گسترده جنگلی، دفن غیراصولی زباله، قاچاق چوب، و ده ها موارد دیگر در سالهای گذشته در آستانه نابودی قرار گرفته بود تا اینکه با ساز و کار قانونی و تصویب قانون تنفس جنگل قرار شد برای حفاظت از این عرصه های طبیعی اقدام موثری صورت گیرد.
طرح تنفس جنگل یکی از الزامات قانونی است که ممنوعیت برداشت و هرگونه بهره برداری از جنگلهای شمال در آن تاکید شده تا با اجرای آن جنگلهای شمال به خود پالایشی برسد و بار دیگر بر مدار سرسبزی حرکت کند.
پنج سال از اجرای قانون طرح تنفس ۱۰ ساله جنگل که در سال ۱۳۹۵ در کشور با هدف مقابله با تخریب یک میلیون و ۱۵۰ هزار هکتار از جنگلهای شمال در دستور کار قرار گرفت، می گذرد و فعالان و متخصصان محیط زیست هم اجرای دقیق این طرح را گامی موثر برای احیاء درختان پهن برگ و هیرکانی شمال قلمداد میکنند و خواستار اجرا و حتی تمدید این طرح بعد از زمان مقرر هستند.
صاحبنظران می گویند، زیاده خواهی شرکتهای بهرهبردار چوب و تولیدکنندگان این حوزه از دلایل عمده اجرای قانون طرح تنفس جنگل بود و در این قانون آمده است که هرگونه بهرهبرداری اقتصادی در قالبهای تجاری و صنعتی از چوبهای جنگلی شمال ممنوع است. در یکی از تبصرههای این قانون، جمعآوری و بهرهبرداری با هدف بهداشت، حفاظت و پرورش جنگل از درختان پیر، خشک سرپا، افتاده، آفتزده و غیرقابل احیاء تنها با مجوز سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور مجاز اعلام شده و کارشناسان میگویند که این تبصره قانونی موجب شده که برخی از اشخاص با سوء استفاده و نه از سر ترحم این بند قانونی را غنیمت شمرده و با نگاه سودجویی خواهان ورود دوباره به جنگلها شوند تا با دور زدن قانون بار دیگر نسبت به قاچاق چوب و تخریبدنباله دار جنگلهای شمال اقدام کنند.
کارشناسان حوزه جنگل بر این باورند که حتی این اواخر افراد سودجو خود را به هر دری زدند که مسوولان را قانع کنند تا دولت لایحهای را برای اصلاح لایحه تنفس جنگلهای شمال به مجلس بفرستد تا با این کار، حضورشان در عرصههای جنگلی گلستان، مازندران و گیلان از سرگرفته شود.
بسیاری از فعالان محیط زیست میگویند باید با وضع قوانین سختگیرانه ترو با هوشیاری مسوولان جلوی دسیسههایی که تنها هدف نبودی جنگل های شمال است را گرفت.
فراموشی طرح جایگزین
با وجود منع قانون برای بهرهبرداری چوبی از جنگلها، دولت در قید وبند قانونی اشاره دارد که فعالان اقتصادی باید به سمت طرحهای جایگزین مانند زراعت چوب و واردات بروند، اما چون بهره برداری از جنگل برای سودجویی نسبت به زراعت و واردات چوب راحت تر است باعث شده این افراد با روش های نادرست به جان بند و تبصره های قانونی تنفس جنگل بروند تا روند نابودی جنگل های شمال را تسریع کنند.
عضو هیات مدیره جمعیت دیده بان طبیعت در مازندران میگوید : در ماههای گذشته و بویژه با نزدیک شدن به واپسین سال برنامه ششم توسعه، دور جدیدی از تاختنها به قانون تنفس جنگلهای شمال کشور آن هم با رویکردی مشخص با نام طرح جایگزین برای جنگلهای رها شده نمایان گردیده که که باید به طور حتم جلوی آن را گرفت.
فرید گلزار نژاد افزود: قانون پش بینی کرده است که افرادی که تا قبل از سال ۱۳۹۷ از جنگلهای شمال بهره بردای اقتصادی می کردند و مجوز داشتند باید برای ادامه فعالیت خود به سمت کارهای جایگزین مانند زراعت یا واردات چوب بروند، اما افراد که خود را فعال اقتصادی هم می دانند، با سرک کشیدن در بندهای قانونی و لابی با مسوولان خواستار اصلاح کل قانون طرح تنفس جنگل هستند تا راحتتر به امیال اقتصادی خود با غارت جنگل برسند.
وی خاطر نشان کرد: متاسفانه برخی از نمایندگان مجلس هم متاسفانه با پذیرفتن اظهار نظرهای غیرکارشناسی این افراد سودجو، خواهان اصلاح قانون تنفس جنگل شدند و اگر رمز گشایی از این اقدامات شود خواهیم دید که لشگرِ پنهان اما سازمان یافته برای رسیدن به امیال خود که همان تاراج جنگل های شمال است به صف شدند.
عضو هیات مدیره جمعیت دیده بان طبیعت در مازندران اضافه کرد: افرادی که به جنگلهای شمال جزء منفعت اقتصادی نگاه دیگری ندارند این روزها به سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری هم فشار میآورند تا مجوز جمع آوری درختان آفت زده و خشک شده در هزاران هکتار از عرصههای جنگلی شمال را اخذ کنند اما از مسوولان امر میخواهیم در مقابل این فشارها استقامت کنند.
وی تصریح کرد: بسیاری از کارخانهها چوب در مازندران با برگزاری جلسات متعدد با مسوولان در قالب نیاز ضروری صنایعشان به چوب، خواهان ورود به جنگلهای شمال هستند و مطمئن هستم که اگر دولتمردان مجوز این کار را به این افراد بدهند به طور حتم در آینده سوء استفاده هایی زیادی از جنگل های شمال خواهد شد.
غیرکارشناسی و منفعت طلبانه
مدافعان قانون تنفس جنگل معتقدند هر آنچه که در باره ضرورت اصلاح این قانون گفته می شود، غیرکارشناسی و خواسته یا ناخواسته منفعت طلبانه است. هادی کیادلیری عضو هیات علمی دانشگاه آزاد ساری یکی از این مدافعان است. او که اخیرا اظهارات یکی از نمایندگان مازندران در مجلس شورای اسلامی را در باره ضرورت اصلاح قانون تنفس جنگل شنیده، ابراز تاسف می کند و می گوید : درخواستم از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی بویژه نمایندگان استان های شمالی این است که به دیدگاه های غیرکارشناسی و مُخرب بها ندهند و با کارشناسان دلسوز مشورت کنند.
وی گفت : بسیاری از نمایندگان کنونی مجلس شورای اسلامی با شعار احیاء و حفاظت از عرصههای جنگلی شمال نظر مردم را جلب کردند و در جلسات تخصصی و هم اندیشی بارها حمایت خود را از طرح تنفس جنگل اعلام داشتند، اما نمیدانیم در ماههای گذشته چه اتفاقی افتاده که آنان به دنبال اصلاح این قانون برآمده اند.
کیادلیری افزود : مجوز ورود بهره برداران برای جمع آوری درختان خشک و آفت زده جنگلها، رویکردی است که به ورود آسان به عرصه های جنگلی و دستبرد راحت تر و بی دردسر به جنگل های هیرکانی منجر خواهد شد.
وی توضیح داد : سودجویان به محض ورود به جنگلهای هیرکانی راهکارهای نابودی جنگل ها را با کت زدن درختان(زخمی کردن پوست درخت) بلد هستند و اگر مجوز اجرای این طرح داده شود، حداکثر تا پنج سال آینده حددود ۵۰۰ هزار هکتار از عرصههای جنگلی کشور نابود خواهد شد.
کیادلیری گفت: کل جنگلهای شمال را هم اگر افراد سودجو بهرهبرداری کنند با توجه به ظرفیت تولیدی که آنان دارند باز هم کم است و ۱۰ درصد ظرفیت مواد اولیه این واحدها را هم تکمیل نخواهد کرد.
وی تاکید کرد : ۱۲ واحد تولیدی چوببر در مازندران اگر در سالهای گذشته زراعت چوب را در دستور کار خود قرار می دادند به مراتب می توانستند صنعت خود را سرپا نگه دارند.
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد ساری تصریح کرد: به صراحت میگویم که نمایندگان مجلس نباید نگاه کوتاه مدت به جنگلهای شمال داشته باشند و همراهی با سودجویان و بهره برداران جنگلها میتواند آسیب های زیادی را به همراه داشته باشد.
کیادلیری گفت : برخی از افرادی که در فضای مجازی و روزنامهها می گویند که درختان خشکیده باعث آتش سوزی جنگل میشود، حرف های آنان به طور کامل اشتباه است. تمامی تحلیل های افرادی را که خواهان کسب مجوز دولت برای جمع آوری درختان خشک از دل جنگل ها هستند، مطالعه کرده ام. تمامی این حرف ها توجیهی برای رسیدن به هدف شوم است و بیش از ۹۹ درصد علت آتش سوزی جنگل در مازندران و دیگر نقاط کشور عامل انسانی است و حتی این آتش سوزیها در فصل بهار که درختان سرسبز هستند بیشتر است، بنا بر این بیان این حرف ها غیرکارشناسی و هدف های شومی پشتسر خود دارد.
وی اضافه کرد: جمعآوری درختان شکسته جنگلهای شمال، حتی یک هزارم درصد از ظرفیت تولید کارخانههای چوب را هم جوابگو نیست و انجام این کارها و لابی ها تنها برای دستبرد و دستکاری جنگل است به گونهای که به بهانه جمع آوری درختان شکسته و افتاده وارد جنگل شده و بعد به تمام درختان سرپا نیز دسترسی آسان خواهند داشت.
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی گفت : برخی افراد میگویند که با جمع آوری درختان خشک، جنگل راحتتر نفس میکشد در حالی که این حرف هم بیربط است و وقتی میخواهیم سلامتی اکوسیستمها را توضیح دهیم باید به مفاهیم زیادی توجه کنیم چرا که تعریف سلامتی و شاخصهای آن در سطوح مختلف، متفاوت است و یک زمانی شما در ارتباط با یک تک درخت می خواهید توضیح بدهید، می گویید شاخه اش شکسته، برگش پوسیده و مریض است، اما یک زمانی میخواهید درباره سلامتی جنگل حرف بزنید که باید شاخصهای متعددی را در نظر بگیرید.
غیرقابل کنترل، غیراقتصادی
در کنار موافقت فعالان محیط زیست در ارتباط با مانعت مسوولان از اجرای طرح جمعآوری درختان پوسیده و خشک، اما برخی از صاحبنظران هم میگویند هیچ ضمانت اجرایی وجود ندارد که برخی افراد در شکل قانونی برای جمع آوری درختان خشک وارد جنگل ها شوند و کل جنگل را نابود کنند، چرا که با کَت زدن و کندن پوست درختان به راحتی می توان درخت سالم را به درخت خشک تبدیل کرد.
عباس محمدیان یکی از فعالان محیط زیست گفت: هیچ ضمانتی وجود ندارد که فردی که به عنوان بهرهبردار چوب در قالب جمعآوری درختان خشک و پوسیده به جنگلها میرود، اقدام به کت زدن درختان نکند.
وی تصریح کرد: در کنار کت زدن، هزاران راه غیرقانونی از جمله آتشسوزیهای عمدی هم وجود دارد و با آتش روشن کردن پای درختان، بعد از مدتی درخت خشک میشود و یا اینکه برخی افراد سودجو پای درختان اسید می ریزند و این موضوعات در بهرهبرداری غیرقانونی از جنگلهای شمال پیش آمده و مصداق های آن وجود دارد.
این فعال محیط زیست ادامه داد: طرح جمع آوری درختان خشک و پوسیده تنها برای دور زدن قانون است و مساله دیگر این است که آقایان موافق جمع آوری درختان پوسیده از کجا پیش بینی می کنند که درخت افتاده در کدام نقطه از عرصه های جنگلی وجود دارد؟
محمدیان گفت : سرمایه گذاری روی درخت های شکسته و پوسیده هیچگونه رویکرد اقتصادی هم ندارد چون اصلا به صرفه نیست که مثلا برای پیدا کردن یک درخت خشک و آوردنش به کناره راه جنگلی و انتقالش به کارخانه ان همه هزینه کرد مگر این که پشت این ادعا هدف دیگری نهفته باشد.
مجلس پیگیری میکند
در کنار بررسی دیدگاههای کارشناسی فعالان زیست محیطی، یک نماینده مجلس در مازندران هم میگوید مخالف اجرای طرح ورود به جنگلهای شمال کشور به بهانه جمع آوری درختان خشک و پوسیده است.
کمال علیپور، نماینده مردم شهرستانهای قائمشهر، سوادکوه، سوداکوه شمالی، سیمرغ و جویبار در مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با ایرنا گفت: در جلسه اخیری که با رییس جمهوری داشتیم بنده به نمایندگی از فعالان محیط زیست مخالفت خود را با اجرای طرح جمع آوری درختان خشک و پوسیده از جنگلها که بهانهای برای دور زدن قانون است اعلام داشتم و چند نماینده دیگر از مازندران و سایر استانها هم مخالف اجرای این طرح هستند.
وی اضافه کرد: اما برخی از نمایندگان مجلس که موضع و هدفگذاری آنها مشخص نیست میخواهند در ارتباط با قانون تنفس جنگل اصلاحاتی صورت گیرد که به شخصه در مقابل این نمایندگان با بهرهبرداری از نگاه کارشناسان و فعالان محیط زیستی ایستادگی خواهم کرد.
این نماینده مجلس تصریح کرد: به طور حتم اجرای ناقص طرح تنفس جنگل باعث نابودی جنگل ها میشود و باید طبق قانون طرحهای اجرایی برای جنگلهای شمال پیش برود و عَلم کردن نگاه های جدید که به طور عمده غیرکارشناسی است معنا ندارد و با جدیت مخالف بهره برداری از جنگل های شمال به بهانه جمع آوری درختان پوسیده و خشک هستم.
منبع: ایرنا
انتهای خبر/
نظر شما