با این حال این روزها اوضاع کمی فرق کرده و دیگر از آن جنگ گسترده شهری و داخلی در سوریه خبری نیست. تنها قسمتهایی در شمال و شرق تحت اشغال ترکیه و نیروهای کرد مورد حمایت ایالات متحده قرار دارد که آنها هم دیر یا زود مجبور خواهند شد حاکمیت دمشق بر این مناطق را به رسمت بشناسند.
حال همانهایی که در گذشته به جنگ علیه دولت بشار اسد دامن زدند با توجه به واقعیتهای منطقه تغییر رویه داده و برای بازگشایی مراکز دیپلماتیکشان در دمشق به صف شده اند. مهمترین نمونه از این دست اقدامات، سفر کم سابقه «عبدالله بن زاید» وزیرخارجه امارات متحده عربی (۱۸ آبان) به دمشق بود. در آخرین مورد هم روز گذشته «گیر پدرسون» نماینده سازمان ملل در امور سوریه پس از دیدار با فیصل المقداد وزیر امور خارجه این کشور از تمایل کشورهای عربی، اروپایی و آمریکا به گشایش روابط با دمشق خبر داد. این تحولات از آغاز یک فصل جدید در ماجرای شام آن هم در آستانه سال جدیدی میلادی حکایت دارد. درباره این موضوع با حسن داناییفر، سفیر سابق کشورمان در عراق گفتوگو داشتیم که می خوانید.
پیشبینی شما از آینده روابط سوریه با کشورهای عربی چیست؟
پرسش بسیار مهم و بهجایی است. تغییر نگاه در رابطه با حکومت بشار اسد و سودای بازگشت به دمشق یکی از موضوعات جدی است که در طول یکی دو سال گذشته روی میز کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس بوده. این فضا پس آن ایجاد شد که همه توطئه و سرمایه گذاریها برای سقوط دولت دمشق از طریق گزینه نظامی به بن بست رسید. در پی آن کشورهای مختلف از جمله اردن، عمان، لبنان و عراق به مناسبتهای مختلف ضمن ارسال پیامهایی به دمشق، تلاش کردند فضا را برای احیای روبط فراهم کنند. همین یک هفته پیش «رمطان لعمامره»، وزیر خارجه الجزایر هم به صراحت از ضرورت بازگشت دمشق به اتحادیه عرب سخن گفت. در این بین امارات از کشورهایی بوده که به دلیل قطب بندیهایی که در درون کشورهای عربی وجود داشته (رقابت با عربستان سعودی) در این امر پیشتاز است. همچنین با توجه به تحرکات منفی ترکیه در قبال سوریه امروز حساسیت بیشتری در کشورهای عرب برای باز کردن دریچه ارتباطی با دولت دمشق احساس شده و همه این عوامل میتواند بستری را برای احیای هرچه زودتر روابط فراهم آورد. این موضوعی است که ایران هم خواهان آن است؛ چراکه به هم افزایی کشورهای منطقه کمک خواهد کرد.
چه موانعی بر سر بازگشت دوباره سوریه به اتحادیه عرب وجود دارد؟
مهمترین آن زیاده خواهی و تقاضاهای غیر معقول عربستان سعودی از دمشق است. انتظاراتی مانند دوری سوریه از جمهوری اسلامی ایران هیچ گاه رنگ واقعیت به خود نخواهد گرفت، پس بهتر است ریاض به واقعیتها تن داده و بیش از این راه غلط گذشته را نرود. یک مسئله دیگر هم هست. نباید از یاد برد کشورهای مذکور در سالیان اخیر چه بلایی سر سوریه آوردند. آنها چیزی حدود ۳۷۰ میلیارد دلار هزینه کردند برای اینکه حکومت بشار اسد را سرنگون کنند و در این راه از هیچ دسیسه نظامی، سیاسی، فرهنگی و رسانه ای هم فروگذار نکردند. آنها هرچند اکنون واقعیتها را درک کردهاند، ولی تغییر این رویه و چرخش تند به سمت سوریه هم منطقی نبوده و زمانبر بودن این پروسه قابل پیش بینی به نظر می رسد.
با توجه به نکات گفته شده می توان انتظار بازگشت سوریه به اتحادیه عرب در سال آینده را داشت؟
اتحادیه عرب در نوامبر سال ۲۰۱۱ تحت تأثیر القائات غربی – عبری و فشار سعودی قرار گرفته و در حرکتی نسنجیده عضویت دمشق در این اتحادیه را تعلیق کرده بود. برگشت سوریه به این اتحادیه هم تاکنون به دلایل واهی رد شده، ولی حالا و با توجه به تحولات اخیر شاهد تغییر این روند هستیم. نشست آتی اتحادیه عرب در ماه مارس سال ۲۰۲۲ در کشور الجزایر برگزار میشود. با توجه به روندهای اخیر و همچنین موضع وزیر خارجه الجزایر بازگشت دوباره سوریه به اتحادیه ممکن است و انتظار چنین گامی دور از ذهن نیست.
در نهایت اینکه اتفاقات درباره سوریه در یک پازل بزرگتری قابل دیده شدن بوده و آن هم زوال هژمونی و هیمنه ایالات متحده است. آمریکا اثرگذاری و یکه تازی خود را نه در خاورمیانه بلکه در سرتاسر جهان از دست داده است. بر این اساس است که کشورهای عربی در چرخشی واقع بینانهتر به دنبال ترمیم پل های شکسته با سوریه و ایران هستند. البته در برخی حوزهها هم دارند راه خطا می روند. بهطور نمونه روز گذشته شاهد سفر نفتالی بنت نخست وزیر رژیم صهیونیستی به امارات بودیم. ابوظبی به خیال خام خود سعی دارد با پروژه عادی سازی، امنیت خود را حفظ کند، غافل از آنکه رژیمصهیونیستی که بیش از همه نیازمند طرفی است که برایش امنیت بیاورد، بیش از آنکه بتواند برای آنها امنیت بیاورد، امنیتشان را به هم خواهند زد، اما خود کرده را تدبیر نیست.
نظر شما