با آغاز مرحلهای دیگر از مذاکرات برجامی در وین، ما شاهد تلاش برخی دولتهای عربی برای ورود به این ماراتن و یا اثرگذاری بر روند آن هستیم.
در آخرین مورد همین چند روز پیش گردهمایی وزیران خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس با همتای انگلیسی در لندن با محوریت این موضوع اتفاق افتاد. وزرای خارجه بار دیگر ایران را به انجام آنچه «فعالیتهای ویرانگر» خوانده میشود متهم کرده و مدعی شدهاند که این موضوع موجب «نگرانی جدی» آنهاست.
این قبیل موضوع گیریها چیز جدید و عجیبی نیست. با این وجود تقلای اعراب و درخواست آنها برای مشارکت در مذاکرات تاکنون با بی تفاوتی محض و واکنش منفی ایران مواجه شده است.
البته جمهوری اسلامی برای رفع نگرانی این دولتها تاکنون ایده همکاری جمعی و همچنین طرحهایی مانند «صلح هرمز» که در آن امنیت بر همکاری جمعی استوار است را پیشنهاد داده که از سوی همین کشورهای همیشه مدعی نادیده گرفته شده است.
البته این یک سر داستان است. یعنی اگرچه برخی رسانهها ممکن است حرف های خاصی را درباره روابط ایران و اعراب منعکس کرده و حتی شورای همکاری خلیج فارس را وادار به صدور بیانیه کنند، ولی واقعیت موضوع رابطه تهران و کشورهای عربی چیز دیگری است که کاملاً برعکس خواست دشمنان جمهوری اسلامی است.
موضعگیریهای دول عربی علیه ایران به نظر بیشتر جنبه رسانه ای دارد. یعنی آنها تلاش دارند از یک طرف تأثیرگذاری خود در مذاکرات برجامی را داشته و از سوی دیگر با طرح این سخنان آمریکا و رژیم صهیونیستی را راضی نگه دارند. اما همین کشورها همکاری با ایران را بر هر چیز ترجیح داده و به دنبال افزایش مبادلات اقتصادی با ایران هستند.
شاهد این مسئله هم آنجاست که ما می بینیم مقامات آمریکایی که در هفتههای اخیر و با هدف متقاعد کردن برخی طرفها در کاهش روابط اقتصادی تور منطقهای به خاورمیانه (ترکیه، عمان، امارات و ...) داشتند، کاملاً ناکام ماندند. هدف آنها جلب مشارکت اعراب در فشار بیشتر و جلوگیری از هرگونه ترمیم و گسترش روابط اقتصادی با ایران بود. اما در این امر ناکام ماندند و این شکست بدی برای آنها به حساب میآید.
به طور نمونه در سفر اخیر شیخ طحنون بن زاید آل نهیان، مشاور امنیت ملی و از چهرههای تأثیرگذار در صحنه تصمیم سازی شیخ نشین امارات عربی متحده به تهران شاهد بودیم ابوظبی به صراحت اعلام کرد فارغ از نتایج گفتوگوهای برجامی به دنبال توسعه روابط با همسایه شمالی خود است. این نکتهای بسیار مهم و بیانگر آن هست که آمریکاییها در مجاب کردن امارات برای کاهش رابطه با تهران موفق نبودهاند. علت اتخاذ این تصمیم از سوی ابوظبی شکست ایالات متحده و اسرائیل در دوران ترامپ و نتانیاهو برای به چالش کشیدن جمهوری اسلامی و عبور تهران از گردنه سخت تحریمهای ظالمانه بود. مقامات امارات ظاهراً دریافتهاند افزایش فشارهای دوباره بر ایران میتواند منطقه را بر لبه جنگ و تنش بیشتر قرار دهد.
از سوی دیگر دولتهای عربی با درک این موضوع که پس از فرار ایالات متحده از منطقه، تهران بازیگر اصلی منطقه غرب آسیاست، تغییر در سیاست خود را ضروری میبینند. با این رویه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از جمله قطر، کویت و غیره به دنبال اتخاذ رویکردی جدید در نحوه تعامل با جمهوری اسلامی هستند و ممکن است به سمت پیادهسازی الگوی روابط خارجی عمان حرکت کنند؛ الگویی که در آن توسعه مناسبات اقتصادی فارغ از تحولات سیاسی بر هر چیز ارجحیت دارد.
نظر شما