وقتی عبدالباری عطوان یکی از معدود خبرنگارانی که موفق شد با رهبر جنایتکار و کاریزمای نسل اول تروریستهای تکفیری در غرب آسیا یعنی اسامه بن لادن دیداری داشته باشد. کتاب مشهور سازمان سری القاعده را به رشته تحریر درآورد در پایان این اثر مهیج به خوانندگان هشدار داد که پس از پایان عمر نسل اول القاعده در افغانستان دنیا به زودی شاهد تولد نسل جدیدی از تروریستهای تکفیری در گوشهای از اروپا خواهد بود. جنگ چچن و ظهور کسانی مثل ابو عمر الشیشانی نفر سوم داعش از دل این جنگها صحت پیش بینی فوق را برای جهانیان آشکار کرد.
با حمله نیروهای نظامی ایالات متحده به عراق در سال ۲۰۰۳م جهان شاهد رقم خوردن اتفاقاتی بود که از بطن آن ابتدا القاعده عراق به رهبری ابومصعب زرقاوی و پس از مدتی گروه تروریستی دیگری موسوم به دولت اسلامی عراق و شام(داعش) بیرون آمد ظهور و افول داعش به عقیده نگارنده شاهد غلبه خوانشی رادیکالتر از تفکر تکفیری در میان سلفیان منطقه به همراه فراز و فرود نسل سوم تکفیریها بود. جو بایدن دیشب با اعلام خبر مرگ رهبر ۴۵ ساله داعش و جانشین ابوبکر بغدادی یعنی ابوابراهیم القرشی یا همان حاج عبدالله قرداش همزمان خبر رقم خوردن صحفه جدیدی در تاریخ جنبشهای سلفی رادیکال را در غرب آسیا اعلام نمود.
جریاناتی که بر اساس تأیید ضمنی دونالد ترامپ رئیس جمهور پیشین ایالات متحد در دوران حکومت همتای دیگر بایدن یعنی باراک اوباما در قالب داعش موفق به تصرف بخش زیادی از عراق و سوریه و تشکیل امپراطوری وحشت داعش شدند. حمایتهای آمریکا با انتقال رهبران بلند پایه داعش از نقاطی مانند حلب به مناطق تحت اشغال داعش در خاک سوریه مانند بوکمال توسط نیروهای آمریکایی ادامه یافت. اما با تحقق وعده شهید حاج قاسم سلیمانی مبنی بر نابودی امپراطوری وحشت داعش در عراق و سوریه و به انزوا رانده شدن این گروه تروریستی امروز شاهد کشته شدن عبدالله قرداش در ادلب سوریه هستیم. با این اوصاف سؤال اصلی اینجا است که چه شد آمریکاییها از اواخر دوران ترامپ تا به امروز به یکباره از حمایت داعش دست کشیدند و نقش سوپرمن را در برابر داعش بازی کردند در پاسخ باید گفت: تجربه نشان داده آمریکاییها از ابتدای ظهور داعش تاکنون بیش از آن که در عرصه عمل به مبارزه واقعی با این گروه تروریستی بپردازند بیشتر از این جریان تروریستی در جهت منافع خویش استفاده سیاسی و تبلیغاتی کردهاند. این مسئله با کشته شدن بغدادی به دستور ترامپ و به وسیله نیروهای آمریکایی آن هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نمود بیشتری مییابد.
جو بایدن و سایر دموکراتها نیز برای تکمیل ژست دموکرات منشانه خویش و تحقق ظاهری شعار توخالی مبارزه ائتلاف آمریکایی با تروریسم دستور کشتن عبدالله قرداش را صادر نمودند.
تاریخ سیاست خارجی آمریکا در قبال گروههای تروریستی در سراسر جهان علاوه بر آن که بر پیش فرض تروریسم خوب و بد اتکا دارد. بر این اساس نیز استوار است که هیچ یک از گروههای تروریستی نباید آنقدر قوی شوند که بتوانند به منافع آمریکا در منطقه خسارتی وارد کنند. کشته شدن عبدالله قرداش در ادلب سوریه را نیز باید با اتکاء به همین اصل تفسیر نمود.
آن چنان که از اظهارات دیشب جو بایدن و سایر مقامات آمریکای مانند فرماندهی سنتکام، وزیر دفاع این کشور و دیگران بر میآید ایالات متحده با کشتن رهبر کنونی داعش علاوه بر تلاش برای تحقق عینی شعار مبارزه با تروریسم در سوریه سعی دارد خود را به حفظ جان غیرنظامیان این کشور نیز علاقمند نشان دهد.
با وجود سرمایه گذاری همه جانبه ایالات متحده جهت ارائه تصویری قهرمان گونه از سیاستهای نادرست خویش در قبال گروههای تکفیری به دلایلی که در ادامه خواهد آمد این کشور در آینده نه چندان دور در فرایند به کرسی نشاندن این استراتژی تبلیغاتی با شکست مواجه خواهد شد چرا که اولاً با وجود افشاگریهای متعدد مقامات گوناگون در خصوص حمایت مالی، اطلاعاتی و امنیتی آمریکا از تروریستهای تکفیری چه پس از حمله شوروی به افغانستان و چه بعد از این برهه زمانی دیگر حنای آمریکا برای افکار عمومی داخل و خارج و نیز کشورهای درگیر با سرطان تروریسم همچون عراق و سوریه رنگی نخواهد داشت.
به علاوه ایالات متحده در این راه رقبای قدرتمند و اهل عملی همچون ایران، روسیه و همچنین تمامی حلقههای محور مقاومت همچون عراق، سوریه و یمن را پیش روی خود دارد که به سادگی حاضر به خالی کردن میدان برای رقیب قلدری همچون آمریکا نیستند. با این همه نکته حائز اهمیت اینجا است که بر اساس تجربه تاریخی باید گفت: با سرعتگیری فرایند افول داعش و شکست نسل سوم پیکارجویان سلفی در سوریه و عراق هیچ بعید نیست که جهان در آیندهای نه چندان دور سربر آوردن نسل چهارم تروریستها را در گوشه دیگری از جهان تجربه کند.
در همین راستا و با توجه به در تنگنا قرار گرفتن تروریستهای تکفیری در سوریه و عراق در سال گذشته ما شاهد مهاجرت بسیاری از اعضای گروههای سلفی- تکفیری من جمله داعش، جیش الحر، کتائب سلطان مراد و... به اقضی نقاط جهان مانند قفقاز جنوبی، افغانستان و صد البته نیجریه بودهایم این مهاجرت همچنین شامل حال زنان عضو داعش نیز میشود. امواج مهاجرتی فوق الذکر به کشورهای شمال، غرب و شاخ آفریقا سرازیر شدهاند که احتمالاً جنین نسل چهارم تروریستها را نیز با خود حمل میکنند. حضور کشورهایی مانند فرانسه در غرب و شاخ آفریقا و وجود کشورهایی با اکثریت یا جمعیت قابل توجه مسلمان در این منطقه مانند مالی انگیزه لازم را به تروریستها و خانوادههای آنها برای حضور در آفریقا و شکل دادن به یک کلونی یا دارالهجره جهادی در یکی از کشورهای ثروتمند آفریقایی مانند مالی، نیجریه و یا سومالی میدهد. گزارش سازمان ملل مبنی بر وارد شدن بیشترین خسارت به آفریقا از جانب تروریستها در سال ۲۰۲۱م نیز مؤید این مسئله است.
نظر شما