به گزارش قدس آنلاین، اشاره ۲۵۷۶ روز از آغاز حمله عربستان به یمن میگذرد جنگی که قرار بود دو هفتهای با تصرف صنعاء پایتخت و نابودی انصارالله و بازگرداندن «عبد ربه منصورهادی» رئیسجمهور فراری و مستعفی یمن به قدرت به سرانجام برسد؛ حالا بعد از گذشت ۷سال و ۱۹ روز با استعفای رئیسجمهور مستعفی- بخوانید برکناری- و آتشبس ۲ ماهه میرود که سرانجام دیگری پیدا کند.
این جنگ که قرار بود به سکوی پرتاب عربستان به یک قدرت منطقهای تبدیل شود به مهمترین صحنه شکست استراتژیک آلسعود از جبهه مقاومت تبدیل شد.پیشبینیها درست بود عربستان در باتلاق جنگ یمن گیر کرد و یمن به ویتنامی برای سعودیها تبدیل شد. ژئوپلیتیک منطقه حالا دیگر با بازیگر قدرتمندی به نام انصارالله روبهرو است که هر زمان اراده کند به راحتی میتواند امنیت شیشهای آلسعود را به مخاطره اندازد. آلسعود که تا پیش از شروع جنگ در تمامی شئون یمن مداخله میکرد حالا دیگر خود باید نگران مداخلات یمنیها در شئون داخلی خود باشد. در این گزارش مروری میکنیم به روندهای طی شده در این جنگ ۷ ساله و همچنین مهمترین تحولات روزهای اخیر یمن.
جنگ دو هفتهای!
بامداد پنجشنبه(۶ فروردین ۹۴) سفیر عربستان در آمریکا از آغاز عملیات «توفان قاطع» برای تجاوز نظامی به یمن خبر داد. فرمان حمله را نیمه شب ۶ فروردین «محمد بن سلمان» ولیعهد کنونی عربستان صادر کرد و قول داد که ظرف ۲ هفته کار را یکسره کند. نکته بسیار عجیبی که با شروع جنگ یمن ذهن تحلیلگران را به خود مشغول کرد این بود که این جنگ با اجماع معنیدار و یک ائتلاف طبیعی بین آمریکا، اروپا، رژیم صهیونیستی و حتی گروههای تروریستی وابسته به القاعده آغاز شد.
حمله به یمن با چراغ سبز جناح غربی شورای امنیت انجام شد و این تجاوز نظامی دو روز بعد از پایان سفر «فیلیپ هامون» وزیر امور خارجه وقت انگلیس به ریاض آغاز شد. وی آخرین مقام غربی بود که با مسئولان سعودی پیش از حمله به یمن دیدار کرده بود. مقامات آمریکایی اعلام کردند که واشنگتن در جریان این حمله بوده و با عربستان همکاری اطلاعاتی و لجستیکی داشته است.
باراک اوباما، رئیسجمهور اسبق آمریکا نیز در یک تماس تلفنی با پادشاه عربستان، از تجاوز هوایی این کشور به یمن حمایت کرد.«دیوید کامرون» نخستوزیر اسبق انگلیس نیز در تماس تلفنی با ملک سلمان تأکید کرد« انگلیس تمامی آنچه در توان دارد را برای حمایت از عربستان انجام خواهد داد». یک مقام آمریکایی نیز اعلام کرد که این کشور، اهدای هواپیماهای سوخترسان و ردیاب به عربستان برای شرکت در حملات هوایی علیه یمن را بررسی میکند. دیپلماتهای فرانسوی، آمریکایی و انگلیسی در کنار دیپلماتهای عرب نیز در سازمان ملل به شدت مشغول رایزنیهای دیپلماتیک بودند تا در کنار حمله نظامی به یمن با وضع قطعنامه، تحریم اقتصادی و تسلیحاتی فشارها به ملت مبارز یمن را تشدید کنند.
در کنار اروپا، آمریکا، اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس گروههای تروریستی متحد القاعده و داعش نیز از حامیان این جنگ بودند.گروه تروریستی تکفیری موسوم به «جیشالاسلام» در صفحه اختصاصی خود در پایگاه اجتماعی توییتر همان زمان اعلام کرد «در حمله به یمن در کنار عربستان قرار دارد». «زهران علوش» سرکرده این گروه تروریستی اعلام کرد« ۵ هزار جنگجو به یمن برای جنگ با حوثیها اعزام کرده است».
این گروه تروریستی تکفیری تاکید کرد اعزام این تعداد تروریست به یمن به درخواست رسمی عربستان صورت گرفته است. «حسن زید» دبیرکل حزب «الحق» یمن نیز گفت نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی در این تجاوز نظامی به یمن شرکت دارد. حسن زید در صفحه فیسبوک خود نوشت: «این اولین بار است که یهودیهای صهیونیست در ائتلافی مشترک با عربها، عملیاتی مشترک اجرا میکنند.
از طرف دیگر تجاوز نظامی عربستان به یمن چند هفته پس از آن صورت گرفت که «نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی در سخنانی در مراسم معرفی «گادی آیزنکوت» به عنوان رئیسستاد مشترک ارتش این رژیم از اینکه حوثیها بر باب المندب تسلط پیدا کنند ابراز نگرانی کرده و در واقع یکی از ماموریتهای وی را مقابله با آن اعلام کرده بود.
روزنامه عبری زبان «یلی» نیز به نقل از «امیر ایشیل» فرمانده نیروی هوایی رژیم صهیونیستی فاش کرد که «یک اسکادران از جنگندههای اسرائیلی به کشورهای عربی برای سیطره بر یمن کمک کرده و به اهدافی در این کشور عربی حمله میکنند.» براساس برخی گزارشهای درز کرده از منابع اطلاعاتی منطقه نیز پیش از حمله نظامی به یمن، کارشناسان نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی مدلی جامع از چگونگی حمله و حواشی آن را از طریق سعود الفیصل به عربستان منتقل کرده بودند. در مدل رژیم صهیونیستی، به ضعف مفرط ارتش آلسعود اشاره و مروری بر رویارویی ارتش سعودی با حوثیها در سال ۲۰۰۹ شده بود که در آن، شکست سنگینی را عربستان متحمل شد بر همین اساس پیشنهاد شد که از ارتشهای منطقه که با عربستان نزدیک هستند از جمله مصر، پاکستان و اردن در این حمله مشارکت داشته باشند.
اهداف آلسعود از حمله به یمن
دولت سعودی همزمان با آغاز جنگ چند هدف را برای آغاز این تجاوز نظامی به خاک یمن اعلام کرد، اول؛عربستان و ائتلاف تحت امر آن بنا به درخواست «منصورهادی» رئیسجمهور مستعفی و متواری یمن تصمیم به مقابله با حوثیها و بازگرداندن رئیسجمهور قانونی!! یمن به قدرت گرفتهاند.دوم؛«هدف از حمله نجات مردم یمن از دست گروه انصارالله است». سوم؛ هدف از حمله تامین ثبات و امنیت در مرزهای جنوبی عربستان است که توسط انصارالله به مخاطره افتاده است.چهارم؛ یمن به اشغال نظامی ایران!! درآمده و ائتلاف تحت رهبری عربستان مجبور به مداخله نظامی شده است.
اما همان زمان بسیاری از تحلیلگران اعلام کردند عربستان از این لشکرکشی اهداف دیگری را دنبال میکند؛ اول،بسیاری معتقدند از دلایل مهم و اصلی عربستان از حمله به یمن استیصال سعودیها در مقابل ایران و جبهه مقاومت بود. بر اساس این تحلیل رسانههای غربی و عربی، ایران کنترل چهار پایتخت اصلی منطقه یعنی بیروت، دمشق، بغداد و صنعا را به دست گرفته است و به همین دلیل باید هر چه سریعتر اقدامی صورت میگرفت تا مانع از گسترش نفوذ ایران شود.
جنگ یمن نیز از این منظر و به عنوان جنگ نیابتی بین ایران و عربستان تحلیل میشود. «نشنال اینترست» در یادداشتی در این رابطه نوشت: «در حالی که مهمترین نگرانی سیاست خارجی برای عربستان سعودی، ایران است؛ اما عربستان سعودی حتی در لیست نگرانیهای مهم ایران وجود ندارد ایران به عربستان سعودی بیاعتنا است. اهمیت استراتژیک یمن برای تهران، کم است اما اهمیت بالای یمن برای عربستان سعودی، سبب میشود که این کشور تبدیل به یک روش کمهزینه برای فرو کردن انگشت در چشمان ریاض بشود». آلسعود به شدت از این وحشت داشت که در داخل یمن نیز به تأسی از گفتمان مقاوت جنبش انصارالله تبدیل به مدل دیگری از حزبالله لبنان شود.
اشتباه بزرگ آلسعود این بود که فکر میکرد این روند را میتواند با مداخله نظامی متوقف کند. از این منظر عملیات نظامی عربستان در یمن برای ایجاد ثبات در این کشور نبود بلکه عملیاتی بود که بناداشت غرور فرسوده شده سعودیها در برابر قدرت رو به رشد ایران و محور مقاومت در منطقه را به آنها بازگرداند. دوم، برخی تحلیگران نیز تحولات داخلی پادشاهی سعودی را دلیل اصلی حمله عربستان به یمن عنوان کردند.
کنار زدن منسوبین و فرزندان شاه سابق از ساختار سیاسی به شدت سنتی و قبیلهای عربستان و انتقال قدرت به محمد بن سلمان و نسل دوم از شاهزادگان سعودی موجب شد که این شاهزادگان برای مانور قدرت و اثبات کارآمدی به چنین قمار خطرناکی دست بزنند از این منظر جناح به قدرت رسیده سلمان و فرزندش میخواست از جنگ یمن و پیروزی در آن برای تثبیت جایگاه خود در داخل و کنار زدن شاهزادگان مدعی استفاده کند.
سوم، برخی توهم سعودیها را دلیل آغاز جنگ یمن میدانند بر اساس این تحلیل آمریکا در پرتو رویکرد پاسیفیکگرایی، غرب آسیا را رها کرده و به سراغ شرق آسیا رفته بود لذا سعودیها به دنبال استفاده از این فرصت و پر کردن این خلأ با یک سیاست خارجی تهاجمی و ماجراجویانه خود بودند و یمن مکان خوبی برای آزمون و بسط سیاست خارجی جدید عربستان بود.
غافل از اینکه رسیدن به جایگاه هژمونیک در منطقه الزاماتی دارد که سعودیها بسیاری از این الزامات را نداشتند. چهارم، برخی از کارشناسان ترکیبی از ترس، عصبانیت و جاهطلبی را در زمره علل حمله عربستان به یمن عنوان کرده و میگویند «سعودیها نسبت به ظهور هر دولتی در یمن که تحت کنترل آنها نباشد، بدگمان هستند به ویژه اگر قرار باشد شیعیان نیز در آن نقشی ایفا کنند.
ترس آنها از این است که مبادا دست یافتن شیعیان یمن به چنین توفیقی منجر به آن شود که جمعیت شیعه عربستان نیز سهم سیاسی بیشتری را مطالبه کنند. علاوهبر این، سعودیها همواره نسبت به ایران و نقش آن در منطقه بدگمان بوده و فکر میکنند که پررنگتر شدن نقش شیعیان در دولت یمن به افزایش نفوذ ایران در این کشور دامن میزند.
پنجم، برخی ژئوپلیتیک را دلیل اصلی حمله آلسعود به یمن میدانند. از این منظر عربستان دچار یک تنگنای ژئوپلیتیکی است که تصرف یمن یا تجزیه آن میتواند این تنگنا را حل کند. عربستان از یک طرف با خلیجفارس و از طرف دیگر با دریای سرخ مرتبط است اما استفاه از این آبراهها مستلزم عبور از تنگه هرمز و باب المندب است. با توجه به اینکه ایران بر تنگه هرمز و یمن نیز بر تنگه باب المندب اشراف دارند عربستان همواره از موقعیت آسیب پذیر خود نگران بوده است.
تسلط انصارالله بر تنگه باب المندب موجب میشد که هر دو تنگه استراتژیک جهان که رگ حیات آلسعود به این ۲ تنگه وابسته است و بخش اعظم صادرات نفت عربستان نیز از این ۲ تنگه است در اختیار ایران قرار بگیرد و این همان مسئلهای بود که عربستان به شدت از آن هراسان بوده است. با توجه به این معضل ژئوپلیتیک عربستان در طول چند دهه گذشت همواره به دنبال تسلط بر تمام یا بخشهایی از یمن بوه است.
شکست همهجانبه آلسعود
امروز ۲۵۷۶ روز از جنگ یمن میگذرد، جنگی که دو هفتهای قرار بود با نابودی انصارالله تمام شود حالا به گونهای دیگر رو به اتمام است.آمریکا، اروپا و اعراب پشت عربستان را خالی کرده و حاضر نیستند شریک شکست فضاحتبار بن سلمان در این جنگ باشند؛ هر چند آنها شریک همه جنایتهای سعودیها در کشتار دهها هزار زن و کودک و پیر و جوان یمنی هستند و نمیتوانند شراکت خود در این جنایت را انکار کنند. منصورهادی نیز که قرار بود توسط عربستان به صنعا بازگردانده شود به اشاره سعودیها کنار رفته است و آلسعود مجبور شده است اقتدار انقلابیون یمنی را بپذیرد.
۱.شکست سیاسی
سعودیها اعلام کرده بودند که هدف از این جنگ نابودی انصارالله، حذف این جنبش از تحولات سیاسی یمن و بازگرداندن دولت منصورهادی بر سر قدرت است؛ اما به وضوح تحولات کنونی یمن نشان میدهد که هیچ یکی از این اهداف محقق نشده است و نه تنها منصورهادی به قدرت بازنگشته بلکه وی تحت فشار سعودی و برای پیشبرد مذاکرات با انصارالله مجبور به استعفا شده است.
از سوی دیگر جنبش انصارالله یمن نیز بعد از گذشته ۷ سال از جنگ با ائتلاف سعودی خود را به عنوان یک بازیگر قدرتمند سیاسی و نظامی به اثبات رسانده و ثابت کرد که این جنبش ریشه در تاریخ یمن دارد و قابل حذف یا نادیده گرفتن نیست. جنبشی که قرار بود طی دو هفته جنگ از بین برود حالا تبدیل به یک بازیگر قدرتمند غیر قبال حذف از تحولات یمن شده است و در هر مذاکره سیاسی آتی نیز به طور قطع و یقین باید طرف اصلی مذاکره باشد.
۲.شکست اخلاقی
عربستان قبل از اینکه جنگ را در زمین ببازد جنگ را در اخلاق باخت. عربستان که طی سالهای گذشته با ژست خادمین حرمین شریفین و خیرخواه امت اسلامی سعی میکرد وجههای را برای خود دست و پا کند با کشتار هزاران زن و کودک یمنی نه تنها این وجهه تصنعی از بین رفت بلکه کار به جایی رسید که حتی سازمانهای مدافع حقوق بشر غربی نیز هماکنون سعودیها را به جنایات جنگی در یمن متهم میکنند و از آمریکا، انگلیس و فرانسه به دلیل فروش سلاح به این رژیم انتقاد میکنند. عربستان همواره خود را مدافع امت اسلامی نشان میداد؛ اما تجاوز نظامی به یمن و سپس انتشار گسترده تصاویر کشتار زنان و کودکان یمنی و ادامه حملات در ماههای حرام مشروعیت سنتی آلسعود را به عنوان خادمین حرمین شریفین و عمق استراتژیک جهان اسلام از بین برد.
بمباران کورکورانه مناطق مسکونی، تأسیسات زیربنایی و کارخانهجات و حتی بیمارستانها و مدارس و مساجد یمن به همگان ثابت کرد که آلسعود در ردیف رژیم صهیونیستی در کشتار زنان و کودکان مسلمان قرار داد. به گفته یحی سریع طی ۷ سال گذشته ۲۷۴ هزار و ۲۴۳ حمله از سوی ائتلاف سعودی به یمن ثبت شده است و در نتیجه این حملات هزاران زن و کودک یمنی به شهادت رسیدهاند.
در این حملات ۱۵ فرودگاه، ۱۶ بندرگاه، ۳۱۲ نیروگاه تولید برق، ۵۵۸ شبکه مخابراتی، ۲۵۴۲ مخزن و ایستگاه آب، ۱۹۹۴ تاسیسات دولتی و ۵۷۴۹ راه و پل هدف قرار گرفته شده است. متجاوزان همچنین ۳۹۸ کارخانه، ۳۶۵ تانکر سوخت، ۱۱ هزار و ۵۴۹ موسسه تجاری، ۴۷۷ مرغداری و دامداری، ۸۴۸۳ وسیله حملونقل و ۴۷۶ قایق ماهیگیری را هدف قرار دادند. متجاوزان سعودی همچنین ۹۴۶ انبار مواد غذایی، ۴۰۵ پمپ بنزین، ۶۸۹ بازار و ۸۸۴ کامیون مواد غذایی را بمباران و ۵۷۹ هزار و ۹۵۴ منزل، ۱۸۰ دانشگاه، ۱۴۷۸ مسجد، ۳۷۱ موسسه گردشگری و ۳۹۲ بیمارستان و مراکز درمانی و بهداشتی را ویران کردند. متجاوزان سعودی همچنین ۱۱۲۸ مدرسه و مرکز آموزشی، ۸۳۲۶ مزرعه، ۱۳۶ مرکز ورزشی، ۲۵۰ مکان باستانی و ۵۰ مرکز رسانهای را ویران کردهاند.
۳.شکست نظامی
سعودیها طی ۷ سال گذشته در جبهه نظامی شکست بسیار سختی متحمل شدند سعودیها در این جنگ هزاران سرباز و مزدور خود و صدها پهپاد، بالگرد، جنگنده، نفربر وتانک خود را از دست دادند. به گفته «یحیی سریع» سخنگوی نیروهای مسلح یمن که اوایل فروردین در یک نشست خبری ابراز داشت مقاومت مردم یمن طی ۷ سال گذشته یک دستاورد تاریخی محسوب میشود.
به گفته وی طی این مدت نیروهای یمنی بیش از ۱۳ هزار عملیات نظامی انجام دادهاند که شامل عملیاتهای هجومی، دفاعی و دفع حملات دشمن بوده است.وی با اشاره به اینکه در جریان عملیات نیروهای یمنی، بیش از ۱۰ هزار سرباز ارتش سعودی و بیش از هزار و ۲۰۰ نفر از سربازان اماراتی کشته شدند، افزود: «بیش از ۲۵۳ هزار نفر از خائنان و منافقان نیز طی هفت سال گذشته کشته و زخمی شدند.»
سخنگوی نیروهای مسلح یمن با بیان اینکه بیش از ۱۷ هزار جنگافزار نظامی از جمله نفربر وتانک را منهدم کردهاند، گفت که نیروهای یمنی طی هفت سال گذشته، صدها عدد خودروی زرهی و سلاح سنگین، نیمه سنگین و سبک را به غنیمت گرفتهاند.
سریع در ادامه به قدرت موشکی نیروهای یمنی و توسعه این فناوری اشاره کرد و گفت: «قدرت موشکی، ۱۰۰درصد مبتنی بر توانمندی یمنی است. یگان موشکی یمن، هزار و ۸۲۶ عملیات انجام داد که هزار و ۲۳۷ مورد از آن، مقرهای دشمن را در داخل یمن هدف قرار داده و ۵۸۹ مورد نیز به عمق سعودی و امارات شلیک شده است.»
وی درباره قدرت پهپادی یمن هم تصریح کرد: «یگان پهپادی، ۲ هزار و ۱۷۶ عملیات در داخل یمن و ۹۵۳ عملیات هم در عمق کشورهای متجاوز انجام داد. یگان پهپادی در سال اخیر، دایره عملیاتهای شناسایی خود را گسترش داد و همه اراضی سعودی و امارات را پوشش میدهد.» این فرمانده یمنی با اشاره به موفقیت پدافند هوایی این کشور و انجام هزار و ۹۷۱ عملیات سرنگونی و دو هزار و ۲۵۰ عملیات مقابله و رهگیری، خبر داد، پدافند هوایی یمن، ۱۳ جنگنده، ۱۰ بالگرد، ۱۵۸ جنگنده شناسایی و ۹۵ هواپیمای شناسایی و جاسوسی را سرنگون کرده است.
همچنین ۳۴ پهپاد متعلق به نیروی هوایی آمریکا را ساقط کرده است. طی ۷ سال گذشته تاسیاست مهم و حیاتی سعودیها نیز هدف حملات موشکی و گسترده سعودی قرار گرفته است که آخرین مورد «عملیات سوم شکست محاصره» بود. جمعه شب ۵ فروردین انصارالله یمن در بیانیهای از عملیات گسترده نظامی با عنوان «عملیات سوم شکست محاصره» خبر داد که در آن ۱۸ هدف در جنوب و مرکز عربستان را مورد حملات پهپادی و موشکی قرار داده است.
طبق این بیانیه انصارالله طی چند مرحله تاسیسات شرکت آرامکو در جده و اهداف حیاتی در ریاض را با موشکهای کروز، پالایشگاههای رأس التنوره و رابغ و شرکت آرامکو در نجران و جیزان را با چند فروند پهپاد انتحاری و اهداف حیاتی و مهم دیگری در جیزان، ابها، خمیس مشیط و ظهران الجنوب را با چند فروند موشک مورد حمله قرار داد.
یحیی سریع سخنگوی نیروهای مسلح یمن درخصوص این حملات گفت: «تاسیسات آرامکو در جده و تاسیسات حیاتی عربستان در ریاض پایتخت این کشور را هدف قرار دادیم و نام این عملیات، عملیات سوم شکست محاصره علیه عربستان است.»
وی با اشاره به بمباران اهداف مهم و حیاتی در جیزان، ظهران، أبها و خمیس مشیط که با استفاده از موشکهای بالستیک صورت گرفت تاکید کرد: «حملات بیشتری به عمق خاک سعودی انجام خواهد شد و این حملات تا زمانی که جنگ و تجاوز علیه یمن متوقف شود، ادامه خواهد داشت.» این عملیات در سالروز حمله ائتلاف سعودی به یمن اتفاق افتاد و به نوعی پیام تغییر موازنه قوا از سوی نیروهای یمنی به ائتلاف سعودی بود.
همچنین این عملیات از نظر میزان خسارت برای عربستان بسیار زیان بار بوده است. به گونهای که ۷۰ درصد تولیدات آرامکو متوقف شده و خط تولید این شرکت تخریب شد. همچنین مخازن نفتی جده که هدف قرار گرفتند، بیش از یک چهارم ذخایر سوخت عربستان را در خود جای داده بودند. از سوی دیگر این حمله هم از نظر وسعت جغرافیایی و هم از نظر مناطق عملیاتی بیسابقه بود.
از نظر وسعت جغرافیایی چیزی نزدیک به ۱۸ هدف نظامی مورد حمله قرار گرفت و برخی مناطق با یمن چیزی نزدیک به هزار کیلومتر فاصله داشتند. از نظر مناطق عملیاتی، تمرکز این حمله صرفا بر مناطق نظامی نبود، بلکه مناطق زیرساختی و حیاتی عربستان بود. در واقعپیام اینحمله به عربستان این بود که با هدف قراردادن زیرساختهای یمنی، زیرساختهای عربستان نیز مورد حمله قرار خواهد گرفت.
در ارزیابی اولیه برخی کارشناسان بر این باور بودند به دلیل عدم توازن شدید قوا و بودجههای کلانی که عربستان طی دهههای گذشته صرف بهبود و ارتقای توان نظامی خود کرده جنگ با یک گروه شبه نظامی و نابودی آن کار سختی نخواهد بود اما بر خلاف انتظارها این جنگ نزدیک بیش از ۷سال طول کشید و هیچ یک از اهداف اعلانی عربستان در این جنگ محقق نشد.
به نوشته القدس العربی «دولت عربستان با بودجه نظامی ۷۰ میلیارد دلاری در سال ۲۰۱۹ پس از آمریکا و چین در رده سوم جهان قرار داشت و از لحاظ نسبت بودجه نظامی به کل درآمد ملی رتبه اول دنیا را دارد به طوریکه ۹ الی ۱۰ درصد درآمدش برای مخارج نظامی صرف میشود». با این وجود سعودیها نتوانستند به کمک این تجهیزات و حمایت قاطع آمریکا، اروپا، رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی و آفریقایی در جنگ پیروز شوند و حالا خروج بدون آبروریزی از این جنگ تبدیل به معمایی برای سعودیها شده است.
تجاوز نظامی به فقیرترین کشور منطقه غرب آسیا از سوی ثروتمندترین کشور منطقه و جهان اسلام که سالانه میلیاردها دلار صرف خرید و ارتقای توان نظامی خود میکند و سپس شکست سنگین در این جنگ نابرابر همگان را به این واقعیت رهنمون کرد که عربستان غیر از فروش نفت و خرید جنگافزار و انبار آن هیچ هنر دیگری ندارد و با آن میزان از جنگافزارهای مدرن حتی قادر نیست از پس یک کشور به لحاظ نظامی به شدت ضعیف برآید.
آتشبس دو ماهه
به دنبال حملات ویرانگر اخیر به عمق خاک عربستان بود که آلسعودی مجبور به پذیرش آتشبس دو ماهه با انقلابیون یمن شد. «هانس گروندبرگ» فرستاده سازمان ملل در امور یمن از موافقت طرفهای یمنی با طرح آتشبس دو ماهه در این کشور خبر داد و اعلام کرد که این آتشبس از ۲آوریل(۱۳ فروردین) از ساعت ۷ به وقت محلی آغاز میشود و قرار است به کشتیهای سوخت نیز اجازه ورود به بندر الحدیده داده شود. فرستاده سازمان ملل در امور یمن همچنین از امکان برقراری پروازهای محدود از فرودگاه صنعا خبر داد و خاطرنشان کرد که این آتشبس با توافق طرفین قابل تمدید است.
محمدعلی الحوثی عضو شورای عالی سیاسی یمن در توئیتی با بیان اینکه آتش بس اعلامی از سوی فرستاده سازمان ملل اعتبار خود را با اجرایی شدن به دست خواهد آورد، از ملت یمن خواست هوشیار باشند و جانب احتیاط را رعایت کنند.
از سویی «محمد عبدالسلام»، رئیستیم مذاکرهکننده انصارالله از اعلام آتشبس از سوی سازمان ملل استقبال کرد و افزود که به موجب این آتشبس عملیات نظامی متوقف میشود، فرودگاه بینالمللی صنعا بازگشایی میشود و همچنین امکان ورود تعدادی کشتی به بندر الحدیده برای سوخترسانی در طول دو ماه آینده مهیا میشود.
مفاد آتشبس شامل توقف تمامی عملیات نظامی هوایی، زمینی و دریایی در داخل یمن و خارج از آن، امکان ورود ۱۸ کشتی حامل مشتقات نفتی به بندر الحدیده، راهاندازی دو پرواز تجاری در هفته به فرودگاه صنعا و از فرودگاه مذکور به دو کشور اردن و مصر است. این آتشبس با موافقت طرفین قابل تمدید است. همچنین طرفین افسران رابطی را برای همکاری با دفتر فرستاده ویژه دبیرکل در امور یمن در تمامی جنبههای آتش بس از جمله جنبههای نظامی، برای حمایت از رعایت و احترام به آتشبس تعیین خواهند کرد.
اگر چه هیچ نظارت مستقلی وجود نخواهد داشت اما دفتر نماینده سازمان ملل در امور یمن، هماهنگی مورد نیاز طرفین برای کمک به اجرای آتشبس را به عمل خواهد آورد. با وجود برقراری آتشبس آلسعود تا کنون دهها بار این آتش بس را نقض کرده است ولی این مسئله نیز تغییر در اصل موضوع که همان تغییر موازنه به نفع انقلابیون یمن میباشد ایجاد نمیکند.
استعفای رئیسجمهور مستعفی!
بازداشت خانگی منصورهادی و کنارهگیری وی از قدرت در یمن تحت فشار آلسعود جدیدترین تحول جنگ یمن میباشد که باز نشانهای دیگر از پذیرش شکست توسط آلسعود در این جنگ ۷ ساله حکایت دارد. رایزنیهای برخی گروههای سیاسی دستچین در ریاض از ۳۰ مارس(۱۰ فروردین) آغاز شد و تا هفتمآوریل (۱۸ فروردین) ادامه داشت، نشستی که خبری از «منصورهادی» در آن نبود و البته انصارالله یمن نیز حضور در این نشست و هرگونه نشستی خارج از یمن را رد کرده بود، سرانجام بامداد پنج شنبه هفتمآوریل(۱۸ فروردین) منصورهادی از انتقال تمامی اختیارات خود به یک شورای هشت نفره خبر داد و همزمان «علی محسن الاحمر» معاون خود را نیز برکنار کرد و گفت که این اقدام را در راستای تکمیل مرحله انتقالی طبق قانون اساسی و طرح کشورهای حاشیه خلیج فارس موسوم به «المبادره الخلیجیه» انجام داده است.
هفته گذشته رسانههای همسو با ریاض نوشتند که دولت سعودی تصمیم گرفته «عبد ربه منصورهادی» را که مدتهاست در ریاض زندگی میکند از سمتش برکنار کند و حتی رایزنیهای نشست ریاض هم در همین چارچوب است. این منابع به نقل از مقامات سیاسی در ریاض نوشتند که «محمد آل جابر» سفیر عربستان در یمن در این مدت هرگونه دیدارهای سیاسی با منصورهادی را ممنوع کرده و حتی اجازه نداده است او در برابر رسانهها حاضر شود ضمن اینکه از جانب ریاض، به او اجازه داده نشده است تا تماسهای منطقهای و بینالمللی داشته باشد. در همین مدت تدابیر امنیتی در محل اقامت او در ریاض نیز شدت یافته است.
«انیس منصور» رئیس مرکز پژوهشهای «هنا عدن» در این باره در صفحه توئیتر خود نوشت که منصورهادی مجبور به امضای تمامی تصمیمات گرفته شده سعودیها شده تا تمامی اختیارات خود را به گروههای وابسته به امارات واگذار کند.
«علی المحیمید» مجری شبکه المهریه، نیز در توئیتر خود نوشت: «آنچه که یک نفر در طول سالها نتوانسته انجام دهد، چگونه افرادی با سلایق مختلف سیاسی میخواهند در مدت کوتاهی انجام دهند. این کارهای خبیثانه فقط برای این است که دولت قانونی در یمن از بین برود و در روزهای آتی مشخص میشود که کدام طرفها به دنبال چنین هدفی بودهاند» منابع یمنی مطلع و حاضر در ریاض در این خصوص به روزنامه الاخبار گفتند که استعفای منصورهادی در واقع کودتای آرام و بیسر و صدای ریاض علیه وی بود.
به گزارش فارس به گفته این منابع افرادی که اکنون عضو شورای ریاستی هستند، از ساعت یازده شب تا یک بامداد پنجشنبه هفته گذشته با محمد بن سلمان دیدار کردهاند، دیداری که «منصورهادی» از آن بیخبر بود. بن سلمان دیداری نیز با منصورهادی داشت که ۴۵ دقیقه طول کشید؛ به گفته این منابع، ولیعهد سعودی در این دیدار قاطعانه از منصورهادی میخواهد تا سند تشکیل شورای ریاستی را امضاء کند، اما او از انتقال اختیارات خود امتناع کرده و پیشنهاد داده بود تا یک یا دو معاون برای او تعیین شود؛ اما بن سلمان تصمیم نهایی خود برای پایان دادن به عمر سیاسی منصورهادی را گرفته بود. الاخبار در ادامه نوشت که منصورهادی پس از خروج از اتاق بن سلمان با مأموران سازمان اطلاعات سعودی مواجه میشود و آنها او را وادار میکنند تا طی یک سخنرانی ضبط شده، قدرت و اختیارات خود را واگذار کند. شاید از همین رو بود که «احمد صالح العیسی» مدیر دفتر سابق منصورهادی در صفحه توئیتر خود نوشت که ریاض از او نیز خواسته بود تا در شورای ریاستی عضو شود، اما نپذیرفته است.
احمد العیسی نوشت: «در شورای ریاستجمهوری انتخاب شدم، اما نپذیرفتم. هرگز در فروش حاکمیت و اختیار کشور شریک نخواهم شد. تشکیل این شورا با فشار سعودیها صورت گرفته است.»منابع یمنی مطلع و حاضر در ریاض به روزنامه الاخبار گفتند که استعفای منصورهادی در واقع کودتای آرام و بیسر و صدای ریاض علیه وی بود.
«خطاب الروحانی» پژوهشگر و روزنامهنگار مطرح یمنی نیز در صفحه توئیتر خود روایت قابل توجهای از چگونگی برکناری «منصورهادی» نوشته و گفته است که برکناری منصورهادی و تشکیل شورای ریاستی و همه اتفاقات بدون اطلاع و آگاهی گروههای یمنی و شخص منصورهادی گرفته شده است. الجزیره نیز در گزارشی در همین زمینه نوشت مقامات عربستان سعودی از شورای رهبری ریاست جمهوری یمن که خود آن را تشکیل دادهاند خواستهاند تا مذاکرات با انصارالله را تحت نظارت سازمان ملل متحد آغاز کند.
در این راستا خبرگزاری رسمی سعودی(واس) نوشته که دولت سعودی از شورای ریاستی خواسته است تا تحت اشراف سازمان ملل مذاکره با «حوثیها» را آغاز کند تا به یک راهحل فراگیر و نهایی برای ورود به مرحله انتقالی منتهی شود. مجتهد افشاگر مطرح عربستانی نیز درباره پشت پرده استعفای منصورهادی نوشت: محمد بن سلمان ولیعهد سعودی و حاکم بالفعل این کشور، از بیش از یک سال پیش کانال ارتباطی با «حوثیها» در مسقط پایتخت عمان ایجاد کرده و بدون اطلاع دولت مستعفی و شخص منصورهادی با هیئت دولت صنعا وارد رایزنی و گفتوگو شده است.
بن سلمان در این گفتوگوها از هیئت دولت صنعاء خواسته تا در قبال امتیازاتی، آنها نیز امتیاز بدهند و با ادامه حملات به خاک عربستان، سعودیها و اماراتیها عقبنشینی کرده و با تمامی درخواستهای هیئت صنعاء از جمله غرامت ۱۰۰ میلیارد دلاری موافقت کردهاند، اما در نهایت خواستهاند تا به این توافقات پوشش یمنی بدهند و توافق نهایی را به گفتوگو با یک تیم یمنی واگذار کردهاند.»
مجتهد سپس نوشت که محمد بن سلمان چون عقیده داشت که منصورهادی برای اجرای این سناریو مناسب نیست و احتمالا با توافق وی با دولت صنعاء مخالفت کند، به دنبال ایجاد یک شورای ریاستی و جایگزینی آن با منصورهادی افتاد، شورایی که ضمن دست نشانده بودن، از اختیارات اجرایی و قانونگذاری برخوردار باشد و بتواند توافق صورت گرفته میان بن سلمان با دولت صنعاء را امضا کند.
از این رو مذاکرات نمایشی ریاض را راهانداخت و تعدادی از گروهها و احزاب همسو با خود را به آنجا کشاند تا به اصطلاح برای ترسیم مرحله گذار و دوره انتقالی با یکدیگر گفتوگو کنند.تمامی تحولات جنگ یمن نشان میدهد که سعودیها دیگر چارهای ندارند جز اینکه جنگ یمن را پایان دهند؛ اما این پایان ماجرا نخواهد بود. پایان جنگ یمن آغازی برای تولد یک بازیگر قدرتمند منطقهای به نام انصارالله خواهد بود. این مجاهدین سلحشور یمنی در کنار سایر انقلابیون با تشکیل دولت به بازیگر قدرتمند منطقه تبدیل خواهند شد و در حالی که تا قبل از جنگ سعودیها همواره در شئونات داخلی یمن مداخله میکردند بعد از این با پایان سلطه سعودی بر یمن آنها باید نگران عدم مداخله یمن در امور داخلی خود باشند.
منبع: کیهان
نظر شما