«انفرادی» به کارگردانی سیدمسعود اطیابی این روزها در سینماهای کشور در حال اکران است، فیلمی کمدی که بیش از ۱۱میلیارد فروش را در کمتر از دو هفته رقم زده است. تجربه اکران موفق «دینامیت» سازندگان را به فروش بالای «انفرادی» هم امیدوار کرده است. با مسعود اطیابی که تجربه خوبی از اکران آثارش دارد و فروش فیلمهایش قابل پیشبینی است درباره دلایل موفقیت این فیلمها در گیشه و چرایی استقبال مخاطبان از این ژانر به گفتوگو نشستیم.
این فیلمساز درباره سختیهایی که از تولید تا اکران فیلمها وجود دارد میگوید و بهترین راه رسیدن به اشتراک میان مدیران فرهنگی، فیلمسازان و مردم را در تعامل و نقد سازنده میداند. مشروح این گفتوگو پیش روی شماست.
فیلمهای کمدی این روزها خوب میفروشند، به نظرتان چرا گرایش مخاطب به این ژانر بیشتر شده و با وجود فیلمهایی که روی پرده است، کمدیها همچنان یکهتازی میکنند؟
به نظرم این طور نیست و مردم دنبال فیلم خوب هستند. به هر حال قیمت بلیت سینماها گران شده، مردم به لحاظ اقتصادی در تنگنا هستند و باید این را پذیرفت که درآمدها با هزینهها همخوانی ندارد و مردم در استفاده از کالای اقتصادی، فرهنگی و... سختگیرتر شدهاند و اگر باورشان نشود فیلمی خوب است و خودِ مردم آن را تبلیغ نکنند به سینما نمیروند. یک دلیل دیگرش هم تبلیغات تلویزیون است که ظاهراً نتیجه معکوس میدهد. مردم بیعدالتی که در پخش تیزرها وجود دارد را میفهمند و خودشان ارزیابی میکنند. همه اینها دست به دست هم داده تا مخاطب در انتخاب سختگیر باشد.
حتی اگر فیلم تلخی خوب باشد قطعاً مردم برای دیدنش هجوم میبرند. اتفاقاً در حال حاضر مخاطب به جز فیلمهای کمدی به آثار روز و غیرکمدی بیشتر نیاز دارد و دنبالش میگردد اما شما هم بگردید تا یک فیلم مناسب غیرکمدی پیدا کنید. حالا استثنائاً امسال یک فیلمی مانند «موقعیت مهدی» را داریم اما متأسفانه همان کسانی که دم از دفاع و حمایت از این فیلم میزنند بلیت نمیخرند و دنبال این هستند که مجانی و با بلیتهای ارگانی فیلم را ببینند. ضمن اینکه ایراد اصلی در نوع تبلیغی است که برای فیلمها صورت میگیرد و ظلمی که به «موقعیت مهدی» میشود توسط تلویزیون اتفاق میافتد. ما باید بپذیریم مردم بیعدالتی را نمیپذیرند، حتی خود شهدا هم به بیعدالتی راضی نیستند.
فکر نمیکنید یکی از دلایلی که در سالهای اخیر موجب گرایش بیشتر مردم به کمدی شده گریز از فشارهای زندگی است و شاید کشش تماشای درامهای تلخ را ندارند؟
چرا مردم کشش ندارند؟! شما درام ایرانی خوب پیدا کنید مردم میبینند.
یعنی معتقدید که فیلم خوب نداریم؟
شما خودتان را جای مخاطب بگذارید، از بین فیلمهایی که اکران میشوند کدام فیلم را انتخاب می کنید؟!
احتمالاً انتخاب یک خانواده برای ساعات فراغتش تماشای یک فیلم سرگرمکننده است.
مخاطب به ژانر فیلم نگاه نمیکند. نباید فکر کنیم مردم برای رفع خستگی و اوقات فراغت فقط سراغ کمدی میروند بلکه هر فیلمی که حالشان را خوب کند میبینند. اگر امروز یک فیلم غیرکمدی و خوب اکران شود و حتی صدا و سیما هم تبلیغش نکند مردم میبینند.
پس از نظر شما مسئله کمبود فیلم خوب است؟
بله دقیقاً.
حالا چرا فیلمهای شما این قدر خوب میفروشند؟
شما فکر کنید شانسی است!
به نظر نمیآید فروش فیلمهایتان شانسی باشد، بیشتر کمدیهایی که ساختید فروش بالایی در گیشه داشتند و نکته اینجاست شاید همان تیم بازیگر در یک فیلم دیگر چنین خروجی در گیشه نداشته باشد.
از دید بسیاری قلم به دستان فیلم من، فیلم بدی است! همه فیلمهای من بد هستند و همین افراد همیشه یکی دو روز زودتر از اکران، فیلمهای من را میبینند. به نظرم این را باید بررسی کرد که چرا آثار من به نظر رسانهها فیلمهای بدی است در حالی که اگر فیلم من خوب باشد مردم مشتریان آن هستند. من مردم را به عنوان مشتریانی خوب و باهوش میبینم که در انتخابشان سختگیر هستند و خودشان انتخاب میکنند.
پیشداوریهای مغرضانه کار درستی نیست و من این را نقد میکنم. اتفاقی که در مورد «دینامیت» هم افتاد همین طور بود و به جای اینکه آن را نقد کنند و از فیلم برای اصلاح بخشی از رفتارهای اجتماعی استفاده کنند به آن حمله کردند و حاضر به نقدش نشدند. من دفاع کردن از فیلمم را نمیخواهم من نقد میخواهم.
یا به بنده، به عنوان فیلمسازی که در این کشور زندگی میکند اعتقاد دارید یا خیر. من در همین کشورم و دوپاسپورته هم نیستم و به این نظام و انقلاب هم پشت نکردم. من میخواهم مردمی که زیر سایه همین پرچم زندگی میکنند را با خانوادهشان جمع کنم که فیلمی ببینند و شاد شوند. این کاری است که من میکنم و عدهای هم میگویند این موفقیت شانسی بوده اما من میگویم خدا خواسته است. اما مردم میدانند وقتی تلویزیون به فیلم دینامیت یا انفرادی تبلیغ نمیدهد ظلم میکند. من معتقدم «موقعیت مهدی» حتی باید بیشتر از فیلم من هم تبلیغ شود حتی خودم نیز آن را تبلیغ میکنم اما شهید باکری هم راضی نیست که فیلم خوب و زیبایش تبلیغ شود و فیلم من تبلیغ نشود.
اما درون سینما و برخی همکاران خودتان هم انتقادهای زیادی به این نوع تولیدات دارند، در عین حال که فیلمهای کمدی فروش خوبی دارند و تا حدی رونق را به سینمای کرونازده بازگرداندهاند.
به نظرم آنها خودی نیستند و اگر به پرونده آنها مراجعه کنید میبینید که درآمدهای دیگری در خارج از کشور هم دارند. مگر سینما جزو تولیدات ملی نیست؟ سینمای کمدی هم بخشی از نیاز مردم را با تولید ملی تأمین میکند. اینها دوست دارند مردم برای تأمین نیازشان در تماشای فیلم سراغ تولیدات خارج از کشور بروند و سرگرمی و اوقات فراغتشان را با آنها پُر کنند، دلیلش فقط همین است.
آیا انفرادی هم مانند دینامیت درگیر ممیزی شد؟
بله در انفرادی هم دچار ممیزی شدیم اما گلایهای از آن ندارم چون میزان ممیزی و نوع برخوردی که با ما صورت گرفت متفاوت از سری قبل بود. دولت قبلی ممیزیهایی روی دینامیت اعمال کرد که وقتی مسئولان مربوط در دولت سیزدهم آن را شنیدند و خواندند به من گفتند میتوانی این بخشها را به فیلم برگردانی. اما من تعمداً بخشهای حذف شده را برنگرداندم چون اعتقاد دارم باید به چیزی که توافق کردم پایبند باشم. درباره انفرادی توافقاتی بر سر حذف برخی موارد داشتیم اما مانند فیلم قبلی گلایهای ندارم زیرا در مورد دینامیت اصلاً توافق و احترامی وجود نداشت!
به نظرتان این دولت با سینماگران همراهتر شده است؟
حداقلش این است که من برخورد بهتری دیدم. اما نوع سانسور را هم قبول ندارم گرچه زیاد نبود؛ مثلاً در فیلم دیالوگی وجود داشت که یکی از شخصیتها به شوخی میگوید: «صل علی محمد بوی توافق آمد». من اصرار داشتم این جمله بماند اما آنها محترمانه درخواست کردند حذف شود و من هم به احترام آنها از فیلم خارجش کردم به دلیل اینکه برخورد بسیار درستی داشتند و پیش از صورتجلسه تماس گرفتند و اجازه گفتوگو دادند. تلاششان برای قانع کردن و فرصت دادن به بنده قابل احترام است و این چیزی است که من میخواهم. ممیزی حق مردم است و آنها به عنوان نماینده مردم این حق را دارند که اعمالش کنند اما بهتر است دوستان قبل از آن فرصت دهند همدیگر را قانع کنیم؛ مانند اتفاقی که برای انفرادی افتاد، البته من توان قانع کردن دو تن از اعضای شورا برای حذف نشدن این جمله را نداشتم.
شما مشکلی با رسانهای شدن این بخش ندارید؟
نه اصلاً. به نظرم این دقیقاً همان گفتمانی است که باید وجود داشته باشد و مدنظر من است.
این روزها بحث قاچاق فیلمها نگرانیهای بسیاری برای صاحبان آثار به وجود آورده است. دغدغهای که احتمالاً شما هم درگیر آن هستید. به نظرتان برای این وضعیت چه باید کرد؟
واقعیت این است که باید فرهنگ عمومی بهبود پیدا کند. دینامیت یکی از مواردی بود که نشان داد اگر مردم متوجه باشند از فیلم قاچاق استفاده نمیکنند. زمانی که این فیلم اکران شد همزمان نسخه قاچاق آن در شبکههای ماهوارهای هم بود اما مردم تلاش کردند بلیت بخرند تا اینکه فیلم قاچاق تماشا کنند و حتی بسیاری از آنها من یا تهیهکننده را پیدا کردند و حلالیت طلبیدند و به نوعی جبران هم کردند.
به نظرم به جای اینکه با هم بجنگیم که مردم فیلم همکارانمان را نبینند آنها را هوشیار کنیم که دیدن فیلم دزدی درست نیست. این کار رسانه است و باید درباره آن حرف بزند. به یکدیگر حلال و حرام را یادآوری کنیم و البته جریمهها و مقابله با این مسئله هم باید جدیتر باشد. هزینههای تولید فیلم بسیار بالا رفته و کار سختتر از قبل شده و تلاش و انرژی مضاعفی از ما میگیرد. من همین الان در حال تولید فیلم هستم و اختلاف هزینهها نسبت به دو سال قبل بسیار زیاد است. همکاران من باید سختی زیادی را متحمل شوند که فیلم بسازند و مردم باید این را بدانند و به احترام همین مسئله از دیدن فیلم قاچاق خودداری کنند و در عین حال باید مسئله توزیع قاچاق بیش از پیش پیگیری شود.
نظر شما