این هجومها اغلب برای غارت آبادیها و شهرهای خراسان و به ویژه روستاهای اطراف مشهد که محل عبور زائران بود، انجام میشد. دفاع در برابر این حملات پرشمار که با گروههای کمتعداد صورت میگرفت، کار سادهای نبود. در سالهای مورد اشاره ما، حاکم خراسان حاجی حسینخان شهابالملک؛ یکی از اُمرای توپخانه ارتش ایران بود.
تأسیس «ساخلو» پساکوه
ایجاد پادگانهای منطقهای یکی از طرحهای شهابالملک برای مهار ترکمانتازی بود؛ طرحی که البته ابتکار او به حساب نمیآمد؛ اما چون پیشتر با موفقیت اجرا شده بود، مورد توجه قرار گرفت. بر همین اساس، حاکم خراسان دست به ایجاد و تقویت پادگان – یا به تعبیر آن دوران «ساخلو» - در برخی نقاط سوقالجیشی زد. یکی از این نقاط مهم که اتفاقاً محل عبور دائمی مهاجمان شمرده میشد، «پساکوه» بود؛ ناحیهای کوهستانی در ۷۵کیلومتری جاده مشهد به کلات. شهابالملک عدهای از سربازان شجاع خود را برای حفاظت از سرحدات و حفظ امنیت مسیر مواصلاتی مشهد به کلات به «پساکوه» فرستاد. انتخاب پساکوه از هر نظر مناسب بود. طولی نکشید که پادگان این منطقه، مرکز بیشتر موفقیتهای نظامی شهابالملک علیه ترکمانان شد. نظامیان شجاع ایرانی که عمدتاً از اهالی خراسان بودند، توانستند در مدت کوتاهی مسیر تردد مهاجمان را سد کنند و پیروزیهای چشمگیری بدست آورند.
نخستین ضرب شست
اینکه پادگان پساکوه از چه زمانی مستقر و ایجاد شده، دقیقاً معلوم نیست؛ اما به دلیل آنکه بین سالهای ۱۲۵۰ تا ۱۲۵۱ توانست محل شکلگیری ضدحملات سنگین علیه ترکمانان و اجرای عملیاتهای غافلگیرانه باشد، احتمالاً در همان ایام شکل گرفته است. طبق گزارش اعتمادالسلطنه در کتاب «تاریخ منتظم ناصری» (جلد۳، ص ۱۹۲۵) نخستین بار در سال ۱۲۵۰ش، حملات ترکمانان توسط پادگان پساکوه دفع و امنیت در مسیر مشهد برقرار شد. ظاهراً در آن زمان، سهامالدوله که فرماندهی لشکر خراسان را داشت، از سوی شهابالملک به این مأموریت خطیر فرستاده شد. اعتمادالسلطنه مینویسد: «حیدرقلیخان سهامالدوله، ایشان (نام و لقبی ترکمانی است)، سردار ترکمان را با ۷۰۰ نفر ترکمان خیوه (خوارزم) که به عزم دستبرد حدود خراسان آمده بودند، مقتول نمود» ظاهراً سهامالدوله را از آن رو برای مأموریت دفع تهاجم ترکمانان فرستاده بودند که چند ماه پیش از آن هم، با دستیاری حسامالسلطنه، یکی از سرداران دوره قاجار توانسته بود تهاجم آنها را در نزدیکی مشهد سرکوب کند.
پیروزی طلایی
با این حال، نقش پساکوه در دفاع از مشهد و اطراف آن در سال ۱۲۵۱ خورشیدی پررنگتر شد. در این سال شخصی به نام «قوجه سردار» ترکمانان منطقه خوارزم را برای هجوم به مناطق جنوبی رودخانه اترک برانگیخت و از آنجا که در حملات پیشین با اردوی قدرتمند پساکوه روبهرو شده بود، تصمیم گرفت با نیروهای بیشتری دست به حمله بزند. به این ترتیب ۲هزار سوار او را برای هجمه به مناطق اطراف مشهد و نواحی شمالی خراسان همراهی کردند و از آنجا که سرعت عمل برایشان مهم و ضروری بود، مسیر پساکوه را برای حمله انتخاب کردند. اما پادگان پساکوه، بیدی نبود که با این بادها بلرزد؛ هر چند که تعداد سربازان این پادگان کمتر از مهاجمان بود، اما آنها افزون بر تجربه نبردهای پیشین به دلیل دفاع از مشهدالرضا(ع)، انگیزهای مضاعف برای دفاع و جانبازی داشتند. با رسیدن خبر حمله «قوجهسردار» و نزدیک شدن مهاجمان، پادگان پساکوه آماده دفاع شد. اینکه همه ترکمانان با استفاده از اسبهای چابک دست به حمله میزدند و در میان آنها پیادهنظام وجود نداشت، کار دفاع را سختتر میکرد. اما هر طور بود، مدافعان پادگان پساکوه که از حمایت مردم محلی نیز برخوردار بودند، پس از دو روز پایداری توانستند نتیجهای درخشان بدست آورند. اعتمادالسلطنه مینویسد: «قوجهسردار ترکمان که با ۲هزار سوار ترکمان به عزم تاخت و تاز به سرحدات خراسان آمده بود، خود و اکثری از همراهانش مقتول و اسیر سپاه منصور شدند». محمدیوسف ریاضی هروی در کتاب «عین الوقایع» (ص ۸۵)، این خبر را تکمیل میکند و مینویسد: «در نواحی پساکوه مغلوب ساخلویان ایرانی شده، خود قوجهسردار و جمعی از همراهانش به قتل رسیدند». پساکوه در سالهای بعد نیز نقش مهمی در دفاع از شمال خراسان و به ویژه مشهد و آبادیهای اطراف آن ایفا کرد؛ آن گونه که میتوان این پادگان مهم را دژ مدافعان مشهدالرضا(ع) نامید.
نظر شما