مگسی که خیلی هم کثیف نیست و گاهی ادیبانه حرف میزند، قیمهخانمی که دستپختش حرف ندارد و برای همه مادری میکند، کتهای که هر میهمان مرد مجردی را نیمه گمشده سوار بر اسب سفید رویاهایش میبیند، دیجی و شاباشی که خیرمقدمهای جانانهای برای میهمانهای آقای طهماسب دارند و چند نفر دیگر که توی یک سالن عروسی مشغول هستند. ایرج طهماسب یا آقای مجری سابق به خانه جدیدی نقل مکان کرده که در همسایگی یک سالن عروسی قرار دارد. سالنی که چند شخصیت عروسکی بامزه دارد و هر بار که کسی به میهمانی آقای طهماسب میآید، سروکله این شخصیتهای بامزه پیدا میشود. ایرج طهماسب که هنرمند شناخته شدهای در عرصه تلویزیون است کارش را از دهه۶۰ با اجرا و برنامهسازی از قاب جادو شروع کرد و فردا سالروز تولد ۶۳سالگی اوست.
فرصتهای از دست رفته تلویزیون
تلویزیون بیش از یک دهه است که دیگر تلاشی برای نگه داشتن ساکنان و مخاطبانش ندارد و هنرمندانش در هر دورهای به دلیل تصمیمهای سلیقهای مدیران صدا و سیما دست به کوچ اجباری میزنند، عدهای سینما را برمیگزینند، عدهای دست از ساخت برنامه میشویند و عدهای هم فرصت شبکههای نمایش خانگی را غنیمت میشمرند. ایرج طهماسب و گروهش که مجموعه «کلاه قرمزی» را اواخر دهه ۸۰ راهی خانههای مردم کردند پس از وقفهای دوساله در ساخت مجموعه نوروزی این برنامه از تلویزیون کوچ کردند و شاید کمتر کسی پیشبینی میکرد که آقای مجری بدون کلاه قرمزی، پسرخاله، آقای همساده، فامیل دور و بقیه عروسکهای دوست داشتنیاش در قامت «طهماسب» اینچنین بدرخشد. او در «مهمونی» ایرج طهماسب است و عروسکها «طهماسب» صدایش میکنند گویی این عروسکپیشه و بازیگر عناوینی که تاکنون به او چسبیده بودند را در این برنامه از خود زدوده و ایرج طهماسبی روبهروی دوربین قرار گرفته که حرفها و خندههایش واقعی و دلنشین است. او خودش است، ایرج طهماسب خالی، بدون پیشوند و پسوند. اینکه آدم خودش باشد با یک اسم خالی و این قدر در دل مردم جا باز کند، در زمانهای که آدمها برای گرفتن پیشوند و پسوند حقیقی و حقوقی، به آب و آتش میزند، ستودنی و آموزنده است.
نبوغ در خلق عروسکهای جدید
«مهمونی» یک مجموعه نمایشی در ژانر عروسکی و گفتوگومحور به نویسندگی، کارگردانی و مجریگری ایرج طهماسب و تهیهکنندگی حسن خدادادی است که از نوروز ۱۴۰۱ هر هفته از رسانهٔ اینترنتی نماوا پخش میشود. در این مجموعه از شخصیتهای عروسکی جدید و متفاوتی رونمایی شده است و هوتن شکیبا، کاظم سیاحی، بهادر مالکی، سهیل مستجابیان، امیر ادیب، نازنین شعبانی و الی امامی از صداپیشگان عروسکها هستند. شاید قسمتهای اول این برنامه چندان برای بیننده دلچسب به نظر نمیرسید و دلشان پیش قهقهههای آقای همساده و حرص خوردنهای فامیل دور بود اما هر چه برنامه پیش رفت، برگ برنده عروسکهای طهماسب رو شد حالا تکیهکلام «بده بزنیم» پشه، حسابی فراگیر شده و قسمتهای کوتاه و دیدنی برنامه هم وایرال میشود و لبخند روی لب مردم میآورد. ایرج طهماسب، نبوغ ویژهای در خلق کاراکترهای عروسکی جذاب و موقعیتهای طنز و ماندگار دارد، او یک جامعهشناس ریزبین است که از دل مردم برخاسته و نسبت به محیط و آدمهای پیرامونش بیتوجه نیست. ایرج طهماسب مثل بچه کنجکاوی میماند که هر چیزی برایش تازگی دارد. روح کودکانه او در اثرش متبلور است و اگرچه برنامههایش مناسب گروه سنی کودک نیست اما لطافت و معصومیت کودکی در آثارش جاری است. جانبخشی به مشتی پارچه و نخ و دکمه، از یک خالق برمیآید و آقای مجری دیروز و طهماسب امروز، یک خالق محبوب و خندان است.
ریسمان محکم محبوبیت
روند خلق عروسکهای «مهمونی» هم جالب توجه و تأمل است، شاید در نگاه نخست، کاراکترهای عروسکی چندان ویژگی ظاهری خاصی نداشته باشند به ویژه عروسک «بچه» که پسربچهای با شمایلی معمولی است اما کنش و واکنش این عروسک چنان خلاقه و غیرقابل پیشبینی است که مخاطب را جذب میکند. خصوصیات اخلاقی «بچه» که گاهی قلدربازی یک آدم بالغ را دارد و گاهی سادگی یک کودک بازیگوش را، از او شخصیتی به یادماندنی در ذهن مخاطب میسازد. بگومگوهای ایرج طهماسب با این عروسک بامزه هم موقعیتهای طنزی را ایجاد میکند که تلاش زورکی برای خنداندن تماشاگر ندارد. تکیهکلام «پشه» هم که به هر کسی میرسد میگوید «بده بزنیم» از ایدههای کمنقص طهماسب و گروه سازنده این برنامه است که نشان میدهد نگاهی دقیق و نکتهسنج به موجوداتی دارد که در زندگی ما انسانها هستند و نگاهی کلیشهای به آنها داریم. اگرچه خلق این عروسکها به ظاهر برای ایجاد موقعیتهای طنز و شاد است اما در لایههای ناپیدای این عروسکها، نگاهی مردمشناسانه و آسیبشناسانه وجود دارد. ایرج طهماسب برخلاف بسیاری از مدیران فرهنگی دارای مدرک، آدم باسواد و بهروزی است. او میداند که برای ایجاد جذابیت و اثرگذاری حرفهایش باید شخصیتهایی بیادب، لاابالی، بینزاکت و سر به هوا خلق کند چون گوش مخاطب از پند و اندرز مستقیم پر شده است و دیگر منبر رفتن روبهروی دوربین جواب نمیدهد. شخصیت «بچه» یکی از بیادبترین و نافرمانترین شخصیتهای عروسکی طهماسب است که اتفاقاً آموزندهترین نکات را برای مخاطب دارد مثلاً وقتی در پاسخ میهمانی که از او نامش را میپرسد میگوید «توروسننه قربونت برم» و حرف دل کسانی را به زبان میآورد که دلشان میخواهد در مودبانهترین شکل ممکن به آدمهایی که توی زندگیشان سرک میکشند و تفتیششان میکنند این جواب را بدهند.
ایرج طهماسب که صداپیشه و عروسکگردان «دم باریک» در «مدرسه موشها» بود، بیشتر از چهار دهه است که عروسکهایی را برای مردم خلق کرده، عروسکهایی که برخی از آنها مثل «کلاه قرمزی» و «پسرخاله» برای بچههای دهه ۶۰، نوستالژیک هستند و برخی دیگر مثل «آقای همساده» و «فامیل دور» به یادماندنی. پیوند عاطفی که این کارگردان کاربلد بین مردم و عروسکهایش طی چند دهه ایجاد کرده، ریسمان محکمی دارد به نام محبوبیت.
خبرنگار: زهره کهندل
نظر شما