در آن زمان، افرادی که برای بدست آوردن موقعیت اقتصادی مناسب و گرفتن وام از این بانکها، دست به تغییر تابعیت میزدند و پرچم اجنبی را بالای مغازهشان میآویختند، کم نبودند و مشهد هم از این قاعده مستثنا نبود. با این حال برخی از تاجران وطندوست که نمیخواستند زیر یوغ بیگانه بروند، به فکر افتادند که الگوهای جدید اقتصادی را بومی کنند و هر طور شده، از شر مزاحمتهای استعمارگران نجات یابند. یکی از این اقدامهای بسیار مهم، تلاش برای تأسیس بانک در ایران بود. حرف و حدیثها در این باره، تقریباً با پیروزی انقلاب مشروطه شروع شد و کار تأسیس تا تصویب چند قانون و حتی جمعآوری سرمایه اولیه هم پیش رفت، اما به دلایل مختلف از جمله دخالت بیگانگان و ضعف زیرساختهای کشور راه به جایی نبرد. حتماً باور خیلی از خوانندگان عزیز این است که این اقدامها عموماً در تهران صورت میگرفت و دیگر شهرها به خصوص مشهد از این فعالیتها برکنار بودند؛ در حالی که چنین نیست. شاید جالب باشد که بدانید میرزا علیخان مجللالتولیه، خادم کشیک سوم حرم مطهر و از دستاندرکاران آستان قدس رضوی در اواخر دوره قاجار، طرحی برای تأسیس بانک ایرانی ارائه کرد و حتی آن را تا مرحله ثبت هم رساند و به این ترتیب نخستین بانک ملی با تلاشهای او در مشهد پا گرفت.
فرجام نافرجام بانک در مشهد
میرزاعلیخان مجللالتولیه از ثروتمندان و افراد ذینفوذ شهر مشهد بود که به دلیل فعالیتهای عامالمنفعه محبوبیت فراوانی نزد مردم داشت. وی جزو نمایندگان هیئت متحده آستان قدس رضوی در اواخر دوره قاجار بود. گزارشهای تاریخی نشان میدهد که مجللالتولیه به دلیل فعالیتهای گسترده بازرگانی با داخل و خارج کشور، از تاجران عمده مشهد محسوب میشد و به دلیل ثروت هنگفتی که از فعالیتهای اقتصادی بدست آورده بود، تصمیم به تأسیس نخستین بانک ملی ایران گرفت. او این تصمیم را با برخی از بازرگانان و ثروتمندان مشهد مانند میرزا مصطفی سرابی هم در میان گذاشت تا بتواند از کمک آنها هم استفاده کند و بعد مقدمات کار را فراهم کرد. اما گویا به دنبال کودتای سیاه در سوم اسفند ۱۲۹۹، افتتاح و فعالیت بانک با مشکلات اساسی روبهرو شد. در این بین کنسولگری انگلیس، نقش مهمی در جلوگیری از فعالیت بانک ملی مشهد داشت. مجللالتولیه که پس از کودتای سیاه چند وقتی را در حبس گذراند، نتوانست آرزوی دیرینه خود را برای رونق تجارت بازرگانان ایرانی محقق کند.
مبارزه با مارکسیستها
ظاهراً میرزا علیخان مجللالتولیه اطلاعاتی هم درباره تفکرات اشتراکی و مارکسیسم داشت. او این اعتقادات را نه تنها مخالف دیانت، بلکه از بین برنده ریشههای فعالیت اقتصادی میدانست و معتقد بود نفی مالکیت، تبعات ناگواری برای کشور خواهد داشت. این مسئله موجب شده بود که معدود افراد چپگرای فعال در مشهد، دائماً به تهدید وی بپردازند و حتی به مجللالتولیه هشدار دادند که در صورت تداوم مخالفتها، او را ترور خواهند کرد. با این حال، وی بیمی به دل راه نداد و همچنان به مخالفت با فعالیت و عقاید مارکسیستها پرداخت. آنها که دیگر تحمل مخالفتهای بازرگان پرنفوذ و محبوب مشهدی را نداشتند، کمر به قتلش بستند و روز ۱۷ اسفند ۱۳۰۱، در حالی که مجللالتولیه از کوچه «آقازاده» عبور میکرد، او را هدف چند گلوله قرار دادند. مجللالتولیه در دم جان داد و ضاربان توانستند از مهلکه بگریزند. روز پس از ترور وی یعنی ۱۸ اسفند، تمام مغازههای مشهد تعطیل شد و جمعیت زیادی برای تشییع پیکر مجللالتولیه حاضر شدند. پیکر وی در مسیر بالاخیابان تا حرم مطهر تشییع و پس از اقامه نماز در صحن عتیق، در دارالسیاده حرم رضوی به خاک سپرده شد. مجللالتولیه را فردی خیّر و پیشگام در امور خیریه معرفی کردهاند. او موقوفاتی را به عزاداری و جشنهای مذهبی اختصاص داد و در فعالیتهای عامالمنفعه نظیر ساخت مسجد و تعمیر ساختمانهای عمومی، همیشه نقش فعالی ایفا میکرد.
خبرنگار: محمدحسین نیکبخت
نظر شما