تحولات لبنان و فلسطین

بر صاحبان افکار روشن پوشیده نیست که یک تحلیلگر نکته سنج و دقیق برای بررسی افکار و عقاید هر جریان سیاسی-اجتماعی یا فرقه‌ای ناچار است نگاهی به دور از تعصب به منظومه فکری آن فرقه یا جریان سیاسی از منظر و یستر نمادشناسانه داشته باشد تا بتواند به افکار و عقاید ضاله مدعیان دروغین و پوشالی دستیابی به حقایق پاک و بی‌آلایش دینی را به راحتی نقد کند.

نقد و بررسی جریان مدعی یمانی در بستری نماد شناسانه

ناگفته پیدا است که جریان موسوم به مدعی دروغین یمانی یا فرقه احمد اسماعیل بصری نیز از این مقوله بر کنار نیست. برای دستیابی به یک تحلیل عاقلانه از مبحث نمادشناسی جریان تقریباً نوظهور مدعی یمانی موعود علی رحمانی خبرنگار و پژوهشگر حوزه فرق و مذاهب قدس آنلاین گفتگویی دارد با حجت السلام و المسلمین دکتر محمدرضا نصوری معاون تبلیغ و ارتباطات مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم تا با موشکافی نمادهای مورد استفاده این جریان نوری هر چند کوچک بر حقیقت این فرقه منحرف و به دور از حقیقت بتاباند.

قدس آنلاین: ضمن سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما استاد محترم و گران قدر از جناب عالی ممنونم که به من و مجموعه خبری قدس آنلاین این فرصت را دادید تا دوباره در خدمت شما باشیم و از دانش حضرت عالی در خصوص و فرق مدعی مهدویت بهره کافی و وافی را ببریم. به عنوان سؤال نخست لطفاً بفرمایید ما برای نماد شناسی و نشانه شناسی مدعیان مهدویت از نظر علمی باید به چه اصول و قواعدی توجه کنیم و به آنها پایبند باشیم تا بتوانیم تحلیل درستی از ماهیت واقعی این جریانها و به ویژه جریان احمد اسماعیل بصری داشته باشیم؟

نصوری: بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ابتدا باید بنده در این خصوص نکته ظریفی را عرض کنم و آن این است که نمادها از عواملی هستند که به دلیل استقاده از ابزار هنر می‌توانند بر فرهنگ جامعه اثر به سزایی بگذارند. نمادها از این طریق می‌توانند افراد زیادی را جذب خود کنند با توجه به این مسئله باید بگوییم نمادگرایی یکی از عناصر اصلی جنبشها و جریانهای مختلف از قدیم تا به امروز بوده است و این جریانها معمولاً سعی می‌کردند تفکرات یک فرد را با الهام از یک نماد در سطح عموم جامعه رواج دهند و معمولاً از فضای تطبیق نمادها با مسائل اعتقادی و رسوم اجتماعی استفاده می‌کنند و از این طریق سعی دارند نمادهایی را در ذهن مردم نهادینه کنند و برنامه‌های خود را به این شیوه در سطح جامعه تعمیق کنند. ما شاهد نمادهای زیادی از فرقه‌های ضد دینی در طول تاریخ بوده‌ایم و جریان مدعی یمانی نیز با همین نگاه از مقوله نماد و نشانه استفاده می‌کند. چرا که نشانه‌های آخرالزمان از جذاب ترین، پرطرفدارترین و در عین حال آسیب پذیرترین معارف مهدویت محسوب می‌شود به طوری که بخش عمده‌ای از روایات مربوط به مهدویت در رابطه با نشانه شناسی ظهور است. خوب این جذابیت از طرفی منجر به افزایش اقبال عمومی به مهدویت می شود اما از جانب دیگر اصل اندیشه مهدویت در معرض تهدید قرار می‌گیرد. به علاوه متأسفانه زمینه‌هایی در جامعه وجود دارد که موجب سوء استفاده و طمع شیادان و مدعیان دروغین و  به کار بردن ابزارهایی مانند جعل، تقطیع و تحریف روایات توسط آنها را دو چندان می‌کند. در اینجا ما می‌بینیم اینها از طریق نماد این حرکت را آغاز می‌کنند شما اگر جریان یمانی و داعش را ببینید متوجه خواهید شد که اینها عملاً دو روی یک سکه هستند و مشترکات  زیادی با هم دارند. این جریان منحرف وجوه اشتراک زیادی با فرقه ضاله بهائیت، وهابیت و حتی گروههای معاند دیگر دارد. این فرقه‌ها چه به صورت پنهان و چه به شکل آشکار این اقدامات را انجام می‌دهند تا بتوانند اهداف خود را دنبال کنند. لذا در بحث نماد معمولاً توجهات احساسی مردم نسبت به یک قضیه در اولویت قرار می‌گیرد تا فرقه ها بتوانند به این شیوه از ابزار هنر سوء استفاده نموده و افراد را به سوی خودشان دعوت کنند. تقریباً تمامی فرقه‌های انحرافی این اقدامات را انجام می‌دهند که جریان یمانی کذاب هم از این قاعده مستثنی نیست.

قدس آنلاین: مسئله دوم در خصوص فرقه یمانی مربوط می‌شود به پرچم و عبارت البیعة للّه است که تقریباً ما در هر جایی که اثر و نشانه‌ای از این فرقه می‌بینیم این عبارت به چشم می‌خورد نگاه شما به این نماد و عبارت از منظر روایی چگونه است و اساساً استفاده از این عبارت تا چه میزان به منابع روایی ما اتکاء دارد و به چه دلایلی این جریان دروغین از این نماد و نشانه استفاده یا سوء استفاده می‌کند تحلیل شما نسبت به این قضیه چیست؟

نصوری: درباره بحث سوءاستفاده از پرچم البیعة للّه باید گفت یمانی کذاب یا همان احمد اسماعیل بصری ادعاهای بسیاری دارد برای مثال وی خود را صاحب بیرق رسول الله(ص) می‌داند لذا از پرچم البیعة للّه استفاده می‌کند. در برخی از روایات اسلامی اعم از شیعه یا اهل تسنن این عبارت به عنوان شعار پرچم پر افتخار حضرت مهدی(عج) ذکر شده است. شیخ صدوق(ره) در کتاب کمال الدین و تمام النعمه جلد دوم صحفه ۶۵۴ این روایت را آورده است. در برخی از روایات دیگر آمده است که البیعة للّه ندایی از طرف جبرئیل فرشته مقرب درگاه الهی است که به گوش جهانیان می‌رسد. مرحوم شیخ مفید(ره) این روایت را از قول امام صادق(ع) نقل می‌کند. در این روایت آمده است:«جبرئیل از دست راست او ندایی سر می‌دهد که البیعة للّه پس در آن هنگام پیروان او از اقصی نقاط گیتی به سوی او می‌شتابند تا با وی بیعت کنند پس خداوند به وسیله او زمین را پر از عدل و داد می‌سازد همان گونه که پر از ظلم شده است.» این روایت در کتاب الأرشاد شیخ مفید جلد دوم صحفه ۳۷۹ آمده است. اما نکته‌ای که در خصوص این روایت وجود دارد این است که اولاً پرچم سازیهای گوناگونی از نگاره‌ها یا شعارهای مختلف وجود دارد و فرقه‌های مختلف نمادهای گوناگونی را در این خصوص مطرح می‌کنند مانند البیعة للّه  که به نوعی برگرفته از ادعای حاکمیت خدا توسط احمد اسماعیل بصری است در سخنانی که به او منتسب می‌شود گفته است:« علم به دین خدا و حقایق خلقت به تنهایی در داشتن پرچم البیعة للّه است» چند روایتی که این فرقه به آنها استناد می‌کند بیشتر در منابع اهل تسنن و از بزرگانی مانند اسحاق ابن عوفی است و احدی از این روایات به نقل از معصومین(ع) نیست. اما روایت مورد بحث ما که در کتاب کمال الدین مرحوم شیخ صدوق(ره) آمده است. می‌فرماید:« روی أنه یکون فی رایه المهدی(ع) البیعة للّه عزوجل» خوب همان طور که می‌بینیم مرحوم شیخ صدوق(ره) این حدیث را به نقل از ناشناس و به سند مرسل نقل کرده است. حدیث مرسل اصطلاحی در علم حدیث و درایه است و به ذکر نشدن نام روایان در سند یک روایت دلالت می‌کند. جمع کثیری از علمای شیعه قائل به عدم اعتبار روایات مرسل هستند. مرحوم مامقانی( ره) در مقباس الهدایه جلد ۱ صحفه ۲۵۶ در خصوص این قضیه مطالبی دارد. خیلی از فقها مانند محقق حلی، علامه حلی، شهید اول، شهید ثانی و آیت الله خویی(ره) احادیث مرسل را معتبر نمی‌دانند و برای این احادیث اصلاً اعباری قائل نیستند. با این اوصاف واضح است که ما نباید به این سخنان نادرست توجه کنیم. اما در اینجا برخی از پیروان احمد اسماعیل بصری در تدلیسی سلسه سند این روایت انجام می‌دهند و این روایت را همان سلسله سند روایت قبلی بیان می‌کنند تا مخاطب را به اشتباه بیاندازند. شیخ صدوق در روایت  قبلی از عبارت روی استفاده نموده است. این نشان می‌دهد که این سند فاقد اعتبار علمی است.

قدس آنلاین: درمورد استفاده پیروان اسماعیل از ستاره داوود به عنوان نماد و نشانه خویش چه می‌گویید زیرا هواداران این جریان انحرافی از آن به وفور استفاده می‌کنند با عنایت به این مسئله  چقدر می‌توان گفت چنین کاری حجیت شرعی دارد که یک جریان مدعی مهدویت از یک نشان مربوط به یهود استفاده کند نگاه شما به این قضیه چیست؟

نصوری: در مورد ستاره داوود بایستی به چند نکته اشاره کنم: اولاً این ستاره در عهد عتیق که کتاب مقدس یهودیان محسوب می‌شود سمبل قوم یهود به حساب می‌آید و در روایات یهودیان آمده است که این ستاره بر سپر حضرت داوود(ع) بود و ایشان به وسیله این ستاره در جنگها پیروز می‌شد. بعد از حضرت داوود(ع) این ستاره به حضرت سلیمان(ع) رسید و پس آن به حضرت مهدی(عج) می‌رسد و در هنگام ظهور ایشان این ستاره را به همراه خود می‌آورند. جالب است بدانید که این شش ضلعی در متون یهودی به عنوان نماد مقدس استفاده می‌شود و در درون فلسطین اشغالی یک نماد شش ضلعی در بیرون کنیسه الجلیل وجود دارد که مربوط به سده سوم یا چهارم پیش از میلاد است در کلیساها هم این نماد وجود دارد. نخستین استفاده از ستاره داوود مربوط به متون یهودی در سده ۱۱ میلادی است. امروزه هم استفاده از این نماد توسط یهودیان در بسیاری از نقاط دنیا مرسوم است و در طول تاریخ هم بسیار مورد استفاده قرار گرفته است. خود این ستاره که نماد جریان مدعی یمانی است در تبلیغات این فرقه ستاره داوود شش پر نیست بلکه شامل دو مثلث در کنار هم و یک دایره در وسط آن دو می‌شود. در درون دایره نام احمدالحسن آمده و به دور ستاره نیز یک دایره دیگر کشیده شده است. در این دایره دوم نیز کلماتی مانند هو، الله، الرحمن، الرحیم، الواحد، القهار نوشته شده بعد هر چه دایره به نام احمد نزدیک می‌شود نامهای علی(ع)، فاطمه(ص)، حسن(ع) و حسین(ع) آمده و در وسط نیز نام احمد الحسن آمده است یعنی به نوعی العیاذ بالله همه این بزرگواران را می‌خواهند فدای احمد اسماعیل بصری کنند. همچنین جالب است بدانید که این نماد و آرم تداعی کننده جریانهای فراماسونری، فرقه ضاله بهائیت ونیز برخی جریانهای معنویت‌گرای یهود است. این ستاره شش ضلعی در زبان لاتین پنتاگرام نامیده می‌شود که صهیونیستها از آن در پرچم منحوس خودشان به عنوان سمبل تسلط بر جهان استفاده می‌کنند. جریان یمانی کذاب هم در ابتدای کار خودش از این ستاره به عنوان نماد خودش استفاده می‌کرد. البته بعدها وقتی دیدند این نماد سند وابستگی اینها به صهیونیسم است آن را از تبلیغات خودشان حذف کردند. اما با استفاده از این نماد وابستگی خود را به جریان صهیونیسم آشکار نمودند.

قدس آنلاین: به عنوان سؤال آخر می‌خواهم بدانم از منظر جناب عالی به عنوان کسی که سالها است در حوزه جریانهای مدعی مهدویت در فرق و مذاهب گوناگون فعالیت می‌کنید نگاه صهیونیسم بین الملل به حوزه جریانهای مدعی مهدویت خصوصاً جریان مدعی دروغین یمانی چگونه است و از این جریان چه استفاده‌هایی در راستای اهداف خویش می‌کند و به طور کلی این جریان چه فایده‌هایی برای رژیم صهیونیستی دارد؟

نصوری: جریان یمانی کذاب و جریانهای مانند آن معمولاً مورد حمایت رژیم صهیونیستی هستند. اصلاً صهیونیستها از هر حرکتی را که در جامعه  اسلامی شکل بگیرد و به جمع مؤمنین و متدینین ضربه بزند و آبروی جهان اسلام را ببرد حمایت می‌کنند. مثلاً در فرصتی که پیش آمد به شدت از فرقه ضاله بهائیت حمایت کردند و حتی اینها را در آغوش گرفته و به آنها جا دادند. در عراق هم جریاناتی که به وجود آمده مانند جریان امام ربانی که رهبری آن را فردی به نام شیخ فاضل المرسومی برعهده داشت که قبل از سقوط صدام ایشان به نجف می‌آید و متأسفانه معمم می‌شود و نشریه‌ای هم با عنوان صیحه الظهور تأسیس می‌کند. یا جریان القزوینی که یک مؤسسه‌ای در آمریکا دارد و ارتباطات صمیمانه‌ای نیز با الصرخی دارد به نوعی جریان انحرافی دیگری ایجاد کرده است. جریان سلوکی هم در عراق فعالیتهایی دارد که معتقند به اباحه‌گری و فساد برای جلو انداختن بحث ظهور است و به نوعی مسائل غیر اخلاقی را زمینه ظهور می‌دانند. برخی از مریدان این جریان نیز پزشک و افرادی اثر گذار هستند. جریان حسنی صرخی نیز که از یک طایفه عرب غیر هاشمی است ولی ادعای سیادت دارد اینها هم به همین منوال معتقد به یکسری تفکرات انحرافی هستند. جریان مدعی دروغین یمانی نیز در کنار اینها قرار دارد که در دوره‌های زمانی مختلف ادعاهای گوناگونی را مطرح می‌کند و مردم را فریب می‌دهد. اگر به خصوصیات جریانهای انحرافی موجود در عراق توجه کنید خواهید فهمید که بسیاری از آنها مخالف حوزه، علمای حوزوی و فقها هستند. همین مسئله همسویی این جریانها با صهیونیستها را نشان می‌دهد این جریانها همچنین سعی دارند نگاه تخریبی و تحریفی خویش را در حوزه معارف مربوط به مهدویت رواج دهند. که این هم همان هدف صهیونیست‌ها است. جالب است بدانید بسیاری از جریانهای انحرافی مدعی مهدویت در عراق من جمله جریان یمانی به تشکیلات حزب بعث در نقاطی مانند دانشگاه معماری و هنر بغداد وابسته هستند. و صهیونیستها آنها را حمایت می‌کنند. همه این جریانات انحرافی موافق حضور آمریکا، انگلیس و متحدانشان در عراق هستند. جالب است بدانید که اینها همه با جمهوری اسلامی ایران و ولایت فقیه نیز دشمنی جدی دارند و اقدامات اینها هم بیشتر در کربلا، نجف، بصره و سایر مناطق شیعه نشین است. این یک نوع قرابتی است که بین این فرقه‌ها و صهیونیسم بین‌الملل وجود دارد. هرچند شاید برخی از این جریانهای انحرافی شکل و ظاهر اسلامی دارند اما اقدامات آنها مورد رضایت صهیونیسم بین الملل است و به همین دلیل قطعاً مورد حمایت آشکار و پنهان صهیونیسم بین الملل قرار می‌گیرند. مثل جریان القاعده و داعش در بین اهل تسنن وقتی یک حرکت انحرافی در بین شیعیان قرار می‌گیرد مورد حمایت جریانهای صهیونیستی قرار می‌گیرد زیرا این دو در اهداف خود اشتراکات بسیار زیادی با یکدیگر دارند.  

انتهای پیام

  

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.