به گزارش قدس آنلاین، پدرام سلطانی، نایبرئیس اتاق بازرگانی ایران اخیرا در یادداشتی با عنوان «۶ عامل سیاسی تجارتبرانداز» ادعا کرده است که ۶ عامل «ایران هستهای»، «حمایت از گروههای انقلابی»، «موضوع تخاصم با رژیمصهیونیستی»، «مساله آمریکا و دنبالکردن رویکرد غربستیزی»، «تحرکات نظامی ایران در خلیجفارس» و «اختلاف دیدگاههای شیعه و سنی» عواملی هستند که روابط تجاری و اقتصادی ایران با کشورهای همسایه را تحتتاثیر قرار دادهاند و بههمینخاطر، روابط اقتصادی و تجاری ایران با کشورهای همسایه و بسیاری از کشورهای دنیا، رو به بهبود نیست.
این درحالی است که اولا آمارها رشد ۹۶ درصدی تجارت با همسایگان در هشتماه اول دولت رئیسی را نشان میدهند و در ثانی، در این یادداشت خواهیم دید مشکل اصلی تجارت خارجی ما اتاق بازرگانی سیاستزده، ناکارآمد و آلوده به فساد است، نه آن ۶ عامل.
دنیای هستهای
سلطانی درحالی هستهای بودن ایران را مانع تجارت میداند که در سناریوی کربنزدایی آژانس بینالمللی انرژی، برنامه این است که تا سال ۲۰۵۰ تولید برق هستهای، ۷۵ درصد رشد کند. همچنین اخیرا بوریس جانسون، نخستوزیر بریتانیا اعلام کرده است که ساخت رآکتورهای هستهای را از «هر ۱۰ سال یک رآکتور» به «سالی یک رآکتور» تغییر میدهد.
بنابراین آینده دنیا، هستهای است و «ایران غیرهستهای» اساسا توسعهیافته نخواهد بود. او همچنین درحالی «حمایت از گروههای انقلابی» منطقه را مانع تجارت میداند که برآوردها در بالاترین حالت نشان میدهند ایران در اوج مبارزه با داعش، پنج درصد از درآمدهای نفتی خود را خرج تامین امنیت از طریق ایجاد عمق استراتژیک در منطقه کرده است.
همچنین سلطانی در نظر نمیگیرد که اگر حضور پرقدرت منطقهای جمهوری اسلامی نبود و داعش، دولت خود در عراق و سوریه را تشکیل میداد صادرات به عراق (که اولین مقصد صادراتی میان همسایگان ماست و تنها در هشتماه پس از روی کارآمدن دولت سیزدهم، هفتمیلیارد دلار به این کشور صادر کردهایم)، احتمالا به صفر میرسید.
تجربه مصر
این ادعا که «تخاصم با رژیمصهیونیستی»، تجارتبرانداز است نیز بسیار جالب است. کافی است نگاهی به اوضاع نابسامان اقتصادی کشور مصر بیندازیم و بعد از خود بپرسیم چرا روابط دوستانه مصر و دولت آپارتاید رژیمصهیونیستی، نتوانسته فقر مطلق ۳۰ درصدی، رتبه ۱۱۵ در شاخص توسعه انسانی، رتبه ۱۳۱ در تولید ناخالص داخلی سرانه و درنهایت، رتبه ۶۶ در صادرات را بهبود ببخشد؟ این درحالی است که پس از یک دهه تحریم، در کشور ما فقر مطلق ۱۸ درصد، رتبه شاخص توسعه انسانی ۶۰، رتبه تولید ناخالص داخلی سرانه ۹۴ است و در صادرات، در رتبه ۳۶ قرار داریم.
غربستیزی بهعنوان عامل بعدی معرفی شده است؛ درحالیکه این غرب –و بهطور خاص آمریکا- است که ایرانستیزی میکند. سابقه برجام پیشروی ماست و روشن است که کدام کشور از توافق خارج شد. نایبرئیس اتاق بازرگانی همچنین طوری از «تحرکات نظامی ایران در خلیجفارس» سخن میگوید، انگار خلیجفارس هزاران کیلومتر از کشورمان دور است و ما به آنجا لشکرکشی کردهایم!
علاوه بر این، آمارها نشان میدهند در هشتماه اول دولت جدید، صادرات به کشورهای عمان و اماراتمتحدهعربی به ترتیب ۱۳۸ و ۱۶۲ درصد افزایش داشته است. بنابراین سیطره نظامی ایران بر مرزهای جنوبی، نمیتواند مانع تجارت با کشورهای همسایه جنوبی باشد. در یادداشت مذکور همچنین ایران به تشدید شکاف میان شیعه و سنی در منطقه متهم شده و این شکاف، بهعنوان مانع تجارت معرفی شده است. این درحالی است که ایران همواره به انسجام و وحدت میان شیعه و سنی تاکید کرده است. بهنظر میرسد منظور سلطانی اختلاف رویکرد ایران با کشورهایی نظیر عربستان و ترکیه در مساله داعش باشد که ربطی به اهلسنت ندارد. همچنین باید توجه داشت که رقابت ایران با عربستان و ترکیه در منطقه، بر سر منافع ملی است نه اختلافات مذهبی.
سیاستزده، فاسد و ناکارآمد
نایبرئیس اتاق بازرگانی درحالی ادعا میکند این ۶ عامل، مانع تقویت تجارت با همسایگان است که اتفاقا مرکز پژوهشهای این اتاق در گزارشی که اوایل سال جاری منتشر شد، گفته است: «تمرکز تجاری ایران بر منطقه، بیفایده است!» این تناقض در اظهارنظر بازوی پژوهشی اتاق بازرگانی با نایبرئیس این نهاد، نشان میدهد یادداشت پدرام سلطانی بیش از آنکه منعکسکننده نظر فنی(و البته غلط) اتاق بازرگانی باشد، نشاندهنده سیاستزدگی در اظهارات مسئولان این نهاد است. دیگر مشکل اتاق بازرگانی، مساله عدمشفافیت و فساد گسترده است.
ساخت ساختمانهای لاکچری، خرید خودروی ضدگلوله برای رئیس اتاق بازرگانی، وجود اسامی برخی مسئولان و اعضای اتاق بازرگانی درمیان ابربدهکاران بانکی و فساد در صدور کارت بازرگانی(که تا سال گذشته دراختیار این نهاد بود) تنها بخشی از مفاسد موجود در اتاق بازرگانی است. شرکت زیرمجموعه پدرام سلطانی تنها در یکسال، معادل یکمیلیون دلار ارز ۴۲۰۰ تومانی دریافت کرده بود. تعداد زیادی از مسئولان این نهاد، ارز ۴۲۰۰ تومانی دریافت کردهاند و امروز نیز حاضر نیستند این ارزها را به قیمت روز، تسویه کنند.
مانع اصلی تجارت
بنابراین بهنظر میرسد مانع اصلی تجارت در کشور، نه آن ۶ عامل که نایبرئیس اتاق بازرگانی میگوید بلکه سه عامل «سیاستزدگی»، «فساد» و «ناکارآمدی» در اتاق بازرگانی است که باعث شده این نهاد از انجام وظایف قانونی خود باز بماند. مطابق ماده پنج قانون اتاق بازرگانی، «ارتباط با اتاق سایر کشورها»، «تشکیل نمایشگاههای تخصصی و بازرگانی داخلی و خارجی» و «کوشش در راه شناسایی بازار کالاهای صادراتی ایران در خارج از کشور و تشویق و کمک به موسسات مربوطه جهت شرکت در نمایشگاههای بازرگانی داخلی و خارجی» بخشی از وظایف اتاق ایران است. این درحالی است که این نهاد عملا هیچ یک از این وظایف را به درستی انجام نمیدهد.
ایران در بهترین حالت تقریبا ۶ رایزن تجاری داشته است، درحالیکه سوئد، چین و آلمان به ترتیب ۲۳۵، ۲۲۱ و ۲۱۳ رایزن در سایر کشورها داشتهاند. امروز دولت در راستای تقویت همکاریهای اقتصادی منطقهای تلاش میکند و نتایج آن را نیز شاهد هستیم؛ اما بهنظر میرسد مانع اصلی تقویت تجارت، خود اتاق بازرگانی ایران باشد و تا زمانی که شفافیت و کارآمدی در این نهاد تقویت نشود و مسئولانش وقت خود را برای نوشتن یادداشتهای ژورنالیستی سیاستزده صرف کنند، اقتصاد ایران نمیتواند از زمینههایی که دولت فراهم میکند استفاده بهینه داشته باشد.
نویسنده: امیرحسین طالقانی، پژوهشگر اقتصاد
منبع: فرهیختگان
نظر شما