به گزارش قدس آنلاین، اگر با دید علمی به مقوله رشد، گسترش و فعالیت فرقههای انحرافی در درون جوامع بشری نگاه کنیم خواهیم دید که این جریانهای منحرف برای ادامه حیات ننگین خویش چارهای جز تمسک مذبوحانه به حربه تبلیغ ندارند. با عنایت به این مسئله مهم باید گفت با رشد و پیشرفت تکنولوژی و به تبع آن ظهور فضای مجازی در عرصه افکار عمومی و اهمیت روز افزون آن در دهکده جهانی سردمداران فرق انحرافی و جریانهای دروغین نیز دست به کار شده و از این ظرفیت به وجود آمده به واسطه فضای مجازی برای تبلیغ افکار تاریک خویش نهایت استفاده را میکنند.
در این بین پیروان گمراه جریان مدعی یمانی بنابه دستور رهبران کوردل خویش بیشترین استفاده را از این فضای نوین به منظور تبلیغ افکار به دور از حقیقت دجال بصری مینمایند تا نسل جوان مسلمان را از عقاید حقه مذهب قرآن و اهل بیت منحرف سازند. با توجه به اهمیت روز افزون لزوم بازشناسی شیوههای تبلیغی فرق انحرافی، طی گفت گویی ترتیب دادیم با حجت الاسلام والمسلمین دکتر حجت حیدری چراتی، محقق و پژوهشگر اندیشمند حوزه فرق انحرافی که در تلاش است تا شیوههای تبلیغی جریان یمانی را با نگاهی نسبتاً عمیق به این حوزه بازشناسی کند.
با شماره پنجم از سلسله بحثهای مربوط به جریان مدعی یمانی موعود با عنوان تبار شیطان خدمت حجت الاسلام والمسلمین دکتر حجت حیدری چراتی محقق، پژوهشگر و نویسنده حوزه جریانهای انحرافی هستیم. استاد عزیز اولاً از شما ممنونم که در این ضیق وقت فرصت ارزشمند خود را در اختیار ما گذاشتید. به عنوان سؤال نخست میخواهم کمی در مورد شیوه های تبلیغی فرق مدعی مهدویت و لزوم ورود دانش پژوهان به این حوزه صحبت بفرمایید؟
حیدری چراتی: بسم الله الرحمن الرحیم الحمدالله رب العالمین بنده هم خوشحالم و افتخار میکنم که بتوانیم در مسیر معرفت امام زمان(عج) گامی برداریم. و جامعه را نسبت به دشمنان آن حضرت واکسینه کنیم چون بزرگترین دشمن انسان جهل او است و به طور کلی عدم شناخت و معرفت نسبت به مؤلفههای منجر به شکلگیری فرقههای منحرف گوناگون میشود. این مسئله مخصوصاً در مورد حوزه مهدویت صادق است. از جمله تهدیدهای جدی که در طول تاریخ برای جامعه دینی وجود داشته است همین فرقهگرایی و ظهور جریانهای انحرافی است که به اسم دین اما بر ضد آن مشغول به فعالیت هستند. خطر این جریانها از جهتی بیش از جریانهای ضد دینی است. چون این جریانها سعی میکنند خودشان را با نام دین معرفی کنند و بر اساس فرهنگ دینی خودشان را بسیار موجه جلوه دهند.
امروزه هم متأسفانه این جریانهای شبه دینی دست مایه بسیاری از کشورهای استکباری و استعماری برای مبارزه با جامعه دینی شده است. اینها در کشورهای اسلامی و به ویژه در مورد ایران از این حربه استفاده میکنند. همان طور که در بالا عرض کردم در طول تاریخ وقتی جریان توحید مطرح میشود جریان دیگری نیز به نام مدعیان دروغین و به تعبیری بت پرستی به وجود میآید و در مرتبه بعد در کنار جریان اصلی نبوت مدعیان نبوت مانند مسیلمه کذاب هم شکل میگیرند یا در کنار امامت جریان سقیفه به وجودد میآید.
همچنین در مقابل آموزه اصیل مهدویت مدعیان دروغینی مانند مهدی سودانی، بابیت، یا قادیانیگری شکل میگیرد تا به امروز که با جریان مشهور به خراسانی و مدعی یمانی نیز مواجه میشویم. نکته مهمی که در مورد همه این جریانها وجود دارد این است که همه این جریانها برای این که به حیات و فعالیت خویش ادامه دهند باید افرادی را جذب کنند و در حقیقت برای جریان انحرافی خود نیروهایی داشته باشند.
این جریانها برای رسیدن به این مقصود از روشهای مختلفی استفاده میکنند. هر فرقه اگر چه برای خودش شگردهای خاصی دارد اما نقاط مشترکی نیز بین بیشتر این فرقهها وجود دارد که من امروز به خواست خدا این نقاط مشترک را بیان خواهم نمود. یکی از مؤلفههای مشترک بین این جریانها که در جریان مدعی یمانی بسیار برجسته است بحث فریب است.
اولین مؤلفهای که سران فرقهها برای جذب و تداوم حضور افراد در ساختار درون فرقهای از آن بهره میبرند فریب افراد است. یعنی سعی میکنند ظاهری زیبا و موجه از خود میسازند و مردم به خاطر همین ظاهر زیبا جذب آنها میشوند. اگر مردم عملکرد واقعی این فرقهها را بدانند دیگر در این جریانها جذب نمیشوند. مثلاً فرقه احمد اسماعیل بصری نمیگوید من میخواهم تشکیلاتی جداگانه در کنار امام زمان(عج)برای خودم درست کنم یا یک ادعای دینی بکنم بلکه خود را به عنوان کسی که زمینه ساز ظهور حضرت حجت(عج) است معرفی میکند.
دومین معیار شناخت این فرقهها در حوزه تبلیغی ویژه سازی است. اینها به قول خودشان چنان به مردم القاء میکنند که تنها راه نجات آنها ورود به تشکیلات و ساختار فرقه ای این جریانهای انحرفی است. این فرقههای خود را ویژه و خاص میدانند و دیگران را باطل به شمار میآورند. به عنوان مثال احمد اسماعیل خودش را به عنوان فرستاده و رسول خدا معرفی میکند و دیگران را که اسم امام زمان(عج) را مطرح میکنند را باطل میداند یا میگوید باورهای اینها حداقلی است و آن کسی که دست شما را در دست امام زمان(عج) میگذارد کسی جز جریان احمد اسماعیل نیست. در صورتی که در این خصوص هم از فریب و هم از تکنیک ویژه سازی بهره میبرند زیرا اگر مردم بدانند که احمد بر اساس حرکات و سکنات فعلی خود درصدد مطرح نمودن خویش است به وی نمیپیوندند. جریان مدعی یمانی تمام حوزه علمیه و سایر جریانها را نقد میکند و فقط میخواهد خود را به عنوان جریان حق جلوه دهد. نکته سوم که اتفاقاً بسیار مهم است و از نظر روانی باعث می شود که مردم جذب این جریان شوند ترس و ارعاب است.
رهبران فرقه منحرف یمانی به شما میگویند اگر شما وار این تشکیلات بشوید راه نجات را پیدا میکنید اما اگر به این فرقه وارد نشوید دچار عذاب الهی میشوید. این جریان به روایتی استناد میکند که براساس آن در زمان ظهور بسیاری از مردم کشته میشوند. و میگوید کسانی که در زمان ظهور کشته شده یا دچار عذاب الهی میشوند کسانی هستند که باور و اعتقادی به جریان احمد ندارند! جریانهای انحرافی با این شیوه مرم را در یک دو راهی قرار میدهند که اگر پیرو ما نشوید دچار عذاب الهی خواهید شد. مثل کودکی که مریض است و پدر و مادر را او را در سر دو راهی قرار میدهند که یا باید عمل کنی و اگر این کار را نکنی خواهی مرد. این مسئله واقعاً در جریان احمد اسماعیل قابل مشاهده است و بیش از ۲۰۰ الی ۳۰۰ نفر از کسانی که جذب این جریان شدهاند این ترس را داشتند و میگفتند ما یا سرباز امام زمان(عج) هستیم یا در مقابل حضرت میایستیم و یا دچار عذاب الهی میشویم.
چهارمین ویژگی فرقهها بمباران عشق و کنترل روابط است. وقتی فرد برای بار نخست وارد تشکیلات هر فرقهای میشود معمولاً در ابتدای جذب دوستان متعددی را برای وی انتخاب میکنند و به وی محبت مینمایند مخصوصاً کسانی که مشکلات خانوادگی و اجتماعی داشته باشند وقتی وارد تشکیلات فرقه میشوند آرامشی برایشان اتفاق میافتند. زیرا دوستان درون تشکیلاتی وی به او کمک میکنند و به تدریج به وی القا میکنند که اگر شما در این تشکیلات باشید دچار این نعمات هستید.
اما در صورت خروج از فرقه تمام محبت و آرامشی را که در اینجا به دست آوردهاید را از دست خواهید داد. کسانی که در این فرقهها هستند به نوعی از آرامش کاذب میرسند و ترس این را دارند که اگر خارج شوند تمام این آرامش را از دست خواهند داد. مطلب بعدی در این خصوص کنترل اطلاعات است. رهبران فرقهها اطلاعاتی را که به پیروان آنها میرسد را کانالیزه میکنند به همین دلیل پیروان فرقهها به هر نوع اطلاعاتی دسترسی ندارند و اکثر فرقهها هر نوع اطلاعاتی را به پیروان خود نمیدهند این یکی از آسیبهایی است که دینداران جامعه ما متأسفانه به دلیل عدم اطلاع از این جریانها دچار آن میشوند.
مورد بعدی مقوله ساختار گزارش دهی است. این نکته بسیا مهم است وقتی شما در درون فرقه گرفتار شدید ناخواسته تمام اطلاعات مربوط به خود حتی اطلاعات مربوط به زن و فرزند خویش را به سران فرقه میدهید. به عنوان مثال یکی از کسانی که وارد فرقه یمانی شده است از لحاظ خانوادگی بلاهای بسیاری بر سر وی آمده است. این فرقه ها دارای ساختار تشکیلاتی هستند و به قول خانم تالر سینگر ساختار قدرت هرمی شکل دارند. اینها یک رهبر دارند که رئیس و در رأس هرم است در رتبه پایینتر مکتب نجف جریان احمد اسماعیل است و در مرتبه بعد در هر شهر و کشوری ممثلین و خادمینی برای خویش دارند.
تمام کارها و رتق و فتق امور جریان احمد اسماعیل را در هر شهری همین ممثلین خادمین انجام میدهند. بنابراین این افراد باید گزارش تمام کارهای خود را به مرکزیت فرقه ارائه دهند. کسی که از بزرگان این جریان بود خودش برای من تعریف میکرد و میگفت:«ما زمانی به دیدار یکی از افراد تحصیل کردهای از اعضای این فرقه که در زندان بود رفتیم وقتی که ما به در خانه وی رفتیم یکی از طرد شدگان این مکتب انحرافی همراه من بود وقتی آن فرد عضو فرقه درب خانه را باز کرد یک تعارف نکرد که ما به خانه برویم زیرا میترسید که اگر آن فرد طرد شده از سوی فرقه وارد خانه او شود بعدها اعضای فرقه او را مؤاخذه کنند.
اعضای سازمان مناافقین نیز کوچکترین مسئله خو را به سران سازمان گزارش میدهند. فرقهها در این حوزه از مشروعیت دینی و عنوان وظیفه شرعی بهره میبرند و به قول خودشان اگر به تشکیلات گزارش ندهند دچار عذاب الهی میشوند و لازم است که حتی گزارش امور خانوادگی و شخصی خود را به سران فرقه بدهند تا دچار عذاب الهی نشوند! و دارای فضیلت و برتری گردند. مطلب بعدی مبحث کنترل زمان در فرقهها است. واقعیت قضیه این است که رهبران فرقهها برای وقت پیروان خویش برنامه ریزی میکنند تا اینها فرصت کارهای دیگر را نداشته باشند به عنوان مثال وقت پیروان احمد اسماعیل شامل مطالعه کتب احمد یا مأموریت یا روزی یک تا دو ساعت بحث تبلیغ فرقه است.
به غیر از این موارد مورد دیگری که جزو شیوههای تبلیغی خاص جریان مدعی یمالنی باشد سراغ ندارید؟
حیدری چراتی: اگر میخواهیم شیوههای تبلیغی جریان احمد اسماعیل را بررسی کنیم باید بگوییم که در میان فرقههای انحرافی مختلف هیچ کدام به اندازه این فرقه ضاله از فضای مجازی استفاده نمیکند. حتی بهائیت با آن همه سرمایه و تشکیلات هنوز به اندازه فرقه احمد اسماعیل از فضای مجازی استفاده نمیکند. چون بر اساس آمارهای داخلی مردم روزی ۲ تا ۴ ساعت در فضای مجازی حضور دارند،
بنابراین فقه احمد اسماعیل از ظرفیت فضای مجازی بیشترین استفاده را میکند و سعی دارد با به کار بردن اصطلاحات انحصارگرایانه پروژه ویژه سازی این جریان را کلید بزند و از واژههای مقدس استفاده نماید. کلماتی مانند ظهور، مهدی و غیرهاستفاده میکنند. یکی از شیوههای تبلیغی این جریان منحرف در کشور ما این است که اینها متأسفانه به ویژه جوانان را با استفاده از تبلیغ چهره به چهره منحرف میکنند یعنی در فضاهایی مانند کتابخانهها یا بوستانها اقدام به تبلیغ چهره به چهره میکنند.
یک وقتی من به تربت حیدریه رفته بودم بنده خدایی در آنجا به من گفت وقتی که بچهام را به پارک برده بودم فردی به من گفت:« میخواهی برای امام زمان(عج) کار کنی؟» گفتم من سواد ندارم و فقط یک گچکار ساده هستم.» اما نهایتاً این فرد به این شیوه جذب میشود و جزوات تبلیغی معروف به بلاغ این جریان در اختیار این فرد قرار میگیرد وی هر هفته باید این کتب را مطالعه مینمود. خودش میگفت:«من نزدیک به بیش از ۵۰۰۰یا ۷۰۰۰ صحفه مطالعه داشتم.» یا مثلاً خود من به شخصه کسی را دیدم که در یک بوستان با این حربه که آیا شما جوانها در مورد امام زمان(عج) اطلاعاتی دارید یا نه؟ قصد جذب جوانان را داشت. یکی دیگر از روشهای تبلیغ اختصاصی این جریان مطرح نمودن ضعفهای موجود در جامعه یا ضعفهای برخی از مراکز علمی است.
درست است که برخی مراکز ممکن است که ضعف داشته باشند؛ اما این مسئله دلیل حقانیت این جریان نیست. اینها شروع میکنند فلان اشکال را بر فرض مثال به نظام مقدس جمهوری اسلامی یا حوزه علمیه وارد کردن جوان مسائل این چنینی یا مواردی ماننند مشکلات اقتصادی را حس میکند. اما آیا وجود مشکلات اقتصادی دلیلی بر حقانیت جریان احمد است؟! این جریان حتی از روشهایی مانند تبلیغات تلویزیونی یا از ابزارهایی مانند لوح فشرده نیز برای تبلیغ خود استفاده میکنند.
مسئله دیگری که ر خصوص این فرقه ضاله برای ما مهم است این است که آیا آن طور که مشهور است این جریان برای تبلیغ پیروان خویش از ابزار هیبنوتیزم هم استفاده میکند یا نه استفاده از این ابزار برای تبلیغ چقدر در این فرقه رواج دارد اصلاً امکان دارد اینها این کار را بکنند؟
حیدری چراتی: اگر ما میخواهیم فرقه احمد اسماعیل را در این خصوص مورد بررسی قرار دهیم باید بگوییم آنها به صورت مستقیم از این حربه استفاده نمیکنند. اما در مواردی مانند خواب از مسائلی شبیه این بحث استفاده میکنند. نام دیگر این مقوله کنترل ذهنی است. در این فرایند ذهن سوژه را طوری کنترل میکنند تا حرفها و اعتقادات خود را به آن فرد القا کنند.
اگر چه آنها در برخی جاها ادعا میکنند که ما خواب را دلیل نمیدانیم و سردستههای این جریان میگویند ما خواب را دلیل نمیدانیم بلکه آن را مؤید میدانیم. اما برای بسیاری از کسانی که جذب این فرقه شدند یکی از مهمترین دلایل همین بحث خواب است. به عنوان مثال من به صورت میدانی مشاهده نمودم یکی از کسانی که جذب این فرقه شده بود یک معلم بود که مهمترین دلیل آن همان بحث خواب بود خود ایشان میگفت من خواب حضرت زهرا(س) را دیدم که فرمودند:«این جریان حق است.»
بعد من با وی بحث نمودم. شمال که امام صادق(ع) را قبول دارید خود ایشان فرمودهاند که:« دین خدا عزیزتر از آن است که ااز یک خواب گرفته شود.» به علاوه من خواب شما را قبول دارم آیا شما خواب حضرت زهرا(س) را دیدید؟ ایشان به چه شکل بود؟ او گفت:« ایشان را خواب دیدم و حضرت به شکل نور بودند.» گفتم شما از کجا میدانید فردی که در خواب دیدید حضرت زهرا(س) بوده است؟ ببینید چون به اینها القاء کردند که شما فلان دعا را بخوان یا سه روز روزه بگیر خواسته و ناخواسته این فکر به فرد القاء میشود پس اینها نه خواب ائمه(ع) را مستقیم میبینند و نه چیز دیگر فقط به آنها القاء میشود.
برفرض مثال اگر شما در شب امتحان استرس داشته باشید امکان ندارد خواب امتحان را نبینید. پس میتوان این فرایند را نوعی هیبنوتزیم از نظر کنترل ذهنی به حساب آورد.
ممکن است در اینجا مراکز تبلیغی این فرقه در ایران و کشورهای منطقه را اجمالاً معرفی بفرمایید؟
حیدری چراتی: ببینید این جریان اگر چه از عراق شروع شد و الان در این کشور مهجور است متأسفانه این تبلیغات از عراق شروع شده و وارد ایران می شود و وقتی وارد ایران شد از خوزستان شروع میشود و تا قم، تهران، مشهد و شهرهای دیگر وارد میشود. و در کشورهای دیگر مانند سوئد و آمریکا حضور کم رنگی دارند و اقلیت کم شماری را تشکیل میدهند. اما این جریان به کشورهای دیگر هم رفت اما به عنوان مثال در سوئد بر روی جمعیت عراقیهای این جریان تمرکز کردهاند.
یکی از حربههایی که فرقهها استفاده میکنند بزرگنمایی در تعداد جمعیت است. به عنوان نمونه کل آمار بهائیان جهان بر اساس آمار خود تشکیلات بهائیت ۷ الی ۸ میلیون است؛ اما میگویند ما در بیش از ۲۰۰ کشور جهان نفوذ داریم! مگر جمعیت بهائیان چقدر است؟! دین اسلام بیش ازیک میلیارد و نیم جمعیت دارد. این فرقه هم همین سبک را دارد. در ایران هم بیشتر افراد متدین اما کم اطلاع از حقایق ینی را به خود جذب میکنند.
جناب عالی در ابتدای فرمایشات خود یک بحث آسیب شناسانه در خصوص روشهای تبلیغی فقه منحرف مدعی یمانی داشتید. حالا میخواهم یک مقداری راهکار ارائه دهیم یعنی ببینیم که مهمترین راههای مقابله با شیوههای تبلیغی این فرقه چیست؟
حیدری چراتی: مهمترین راهکار در این زمینه معرفی اصل مهدویت است. وقتی مردم ال مهدویت را بشناسند دچار این بلایا نمیشوند. اینها از جهل مردم استفاده میکنند پس مهمترین حربه آنها جهل و مهمترین راهکار مقابله با آنها هم رفع جهل مردم خصوصاً در حوزه مهدویت است ارتقای سطح علمی و معرفی این جریان نظیر آنچه مجموعه شما در حال انجام آن است میتواند در این زمینه راه گشا باشد. یکی از مسائل مهم در این زمینه افزایش سطح فرهنگ عمومی جامعه است.
طبق فرازی از دعای شریف عهد که میفرماید:«والذابین أنه» یکی از راههای دفاع از حضرت حجت(عج) همین شناخت و مقاابله با حربههای مورد استفاده جریانهای انحرافی است. اگر این جریانات معرفی شوند جامعه از این لحاظ واکسینه شده و دچار این بلایا نمیشود. اما اگر بخواهم به قول امیر المؤمنین(ع) برای شناخت حق و اهل آن چند معیار ارئه کنم باید بگویم: یکی از معیارها در این زمینه اصالت و قوت استناد پذیری به منابع اولیه دینی است.
بر اساس این معیار ما باید ببینیم چقدر سخنان جریانهای انحرافی با منابع اولیه دینی مثل قرآن و روایات ما سازگار است. اگر سخنان این فرقه ها موافق کتاب خدا باشد میپذیریم اما اگر مخالف آن باشد نمیپذیریم. دومین مورد بحث صیانتپذیری حداکثری است. یعنی این که ما ببینیم که ما وارد یک جریان شدیم چه توانایی دارد که جلوی انحرافات دینی ما را بگیرد. باید ببینیم در این جریان چقدر بحث خلوص و شناخت خدا مطرح است یا نه به جاغی شنالخت خدا شناخت افراد یا رهبران ای جریانها مهم است! اگر شناخت رهبران اینها مهم باشد دچار انحراف خواهیم شد اگر اینها ما را به سمت خدا بکشانند بر حق هستند اگر به تاریخ صدر اسلام نگاهی بیاندازید متوجه خواهید شد که پیامبر اکرم(ص) و همه ائمه(ع) آمدند تا ما را به خدا برسانند.
اما اگر یک جریانی به جای معرفی خدا به دنبال معرفی خودش بود مانند جریان احمد اسماعیل با این همه ادعاها نسبت به رهبر خویش دارد به گمراهی خواهد رفت. سومین مورد مهم در این زمینه عدم ابتلای یک جریان به تناقض و تعارض دینی است. اگر در جریانی تناقفض و تعارض وجود داشته باشد نشانه انحراف است؛ اما اگر تناقض و تعارض وجود نداشته نشانه حق است. آیه ۸۲ سوره مبارکه نساء به ما میگوید اگر ببینید در قرآن «اختلافاً کثیر» باشد این غیرالله است. پس یکی از معیارهای شناختن حق و باطل بودن یک جریان تناقض یا عدم تناقض آن است.
مهمترین سنگ محک درستی یا نادرستی یک جریان به نظر من عقلانیت است. اگر جریانی با عقل، تفکر و تعمق سازگاری نداشته باشد. این نشانه انحراف است شما اگر به آیات شریفه قرآن دقت کرده باشید متوجه خواهید شد که مدام از عباراتی مانند افلا تعلقون، افلا تدبرون و افلا تفکرون استفاده میکند چون دین برای افراد عاقل آمده باشد.
اگر شما نگاه کرده باشید بر دیوانه حرجی نیست چون عقل ندارد پس یکی از شروط اصلی تکلیف عقل است. پس ما باید از این عقل استفاده کنیم هر جریانی بخواهد عقل را تعطیل کند مانند بهائیت که حسینعلی نوری میگوید:«کور شو و کر شو تا حرف مرا بشنوی» پس یکی از شاخصههای مهم در این زمینه عقلانیت و این مسئله است که ما ببینیم آیا این جریان ما را به تفکر وا میدارد یا خیر. مسئله آخر استقبال از پرسش است وقتی یک جریانی مانع از پرسش دیگران میشود و سؤال را متوقف میکند و پرسشگری را از پیروانش دریغ بدارد این مسئله نشانه انحراف آن جریان است.
خبرنگار: علی رحمانی
انتهای پیام/
نظر شما