به گزارش قدس آنلاین، گیلان از جمله استانهایی است که با وجود تولید انواع محصولات کشاورزی، آن را با چای و برنجش میشناسند. هر چند این استان ۳۵درصد کل سطح برنجکاری کشور را به خود اختصاص داده و یکسوم نیاز برنج داخلی را تأمین میکند اما شالیکاران و فعالان این عرصه با مشکلات و معضلات زیادی مواجه هستند. دسترسی نداشتن به تجهیزات و سیستمهای نوین در کنار سوءمدیریتها در حوزه آب، سختی کاشت، داشت و برداشت برنج را چند برابر کردهاست. افزایش دستمزد کارگران، نبود کودهای شیمیایی مورد نیاز، کیفیت پایین بذرهای گواهی شده، خشکسالیهای طولانیمدت در کنار بارانهای سیلآسای بی موقع، پرداخت نشدن خسارت از سوی بیمهها و واردات برنج هنگام برداشت از مهمترین مشکلات و دغدغههای شالیکاران گیلانی است که کار را هر روز برای آنها سختتر از گذشته میکند.
اشتغال و اقتصاد گیلان بر پایه کشاورزی
در استانی مثل گیلان که بیشتر ساکنانش به شغل کشاورزی مشغولند و اقتصاد آنان بر این محور میچرخد، بیتوجهی به تغییر سیستم و نوع فعالیتها در این بخش، جز خواندن فاتحه صنعت کشاورزی، چیز دیگری نیست. در حال حاضر حدود ۳۰۰هزار خانوار گیلانی از راه کشاورزی امرار معاش میکنند. این یعنی نزدیک به ۳۰ درصد اشتغال و نیمی از اقتصاد استان بر پایه کشاورزی است. اگر بدانیم گیلان ۰.۹۰درصد خاک کشور را دارد اما بیش از ۳.۵درصدی تولیدات و ۸درصد بهرهبرداری بخش کشاورزی ایران را به خود اختصاص دادهاست، آن وقت بیش از پیش به اهمیت موضوع پی میبریم. از انواع تولیدات کشاورزی گیلان، همینقدر بدانیم که بیش از ۷۰ نوع محصول دارد و از این میان در تولید ۲۰نوع محصول رتبه اول را به خود اختصاص دادهاست. این استان با برخورداری از ۳۵ درصد کل سطح برنجکاری کشور، یکسوم نیاز برنج ایران را تأمین میکند. اهمیت و جایگاه کشاورزی گیلان در کل کشور را باید در آمار و ارقام جستوجو کرد. ۸۰ درصد امنیت غذایی کشور تحت تأثیر بخش کشاورزی است و میزان گردش مالی در زراعت و کشت برنج این استان در سالهای گذشته بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان بودهاست.
مدیران کارنابلد، وعدههای بیعمل
کشاورزی گیلان به قدری اسیر معضلات گوناگون شده که دیگر نمیتوان با یک نسخه و دارو آن را درمان کرد. وضعیت در این منطقه آنقدر بحرانی است تا پای ستاد مدیریت بحران کشور را به این استان باز کند. کاهش شدید آب سد سفیدرود یا همان سد منجیل، کشاورزان را به شدت نگران کرده اما خوب است مسؤولان بدانند بازدید و نشست خبری آنها دردی دوا نمیکند و قطرهای بر آب پشت سدها نمیافزاید. امروز دیگر وقت وعده دادن نیست و باید راهکاری درست و عملی و ضربتی ارائه شود. هزینههای سرسامآور در بخشهای مختلف، امان کشاورزان را بریده و دیگر رغبتی برای کشت محصولات گوناگون و به خصوص برنج وجود ندارد.
نسل جدید فکر میکند بالا رفتن قیمتها در کنار سخت بودن کشت برنج موجب شده این کار دیگر مقرون به صرفه نباشد.
از آن مهمتر نبود مدیریت منابع آبی در گیلان پرآب و وجود آزاردهنده واسطهها و دلالها در بازار خرید و فروش محصولات، فعالان این عرصه را خسته کردهاست. همچنین ورود برنجهای خارجی از جمله هندی و پاکستانی هنگام برداشت، سم مهلک اقتصاد و معیشت شالیکاران است و تمام زحماتشان را به باد میدهد. در یک کلام باید گفت با توجه به شرایط اقتصادی و همچنین دیربازده بودن روش سنتی، کشاورزی باید به سمت صنعتی و مدرن شدن حرکت کند. اغلب شالیکاران گیلانی به روش غرق آبی، کشت میکنند و همین موضوع در این شرایط بحرانی آب، به کشت برنج لطمه وارد میکند؛ لذا میبایست سبک کشاورزی سنتی تغییر کند. منشا تمام مشکلات و معضلات کشاورزی و کشاورزان گیلان از یک نقطه است و آن هم سوءمدیریتهاست.
فناوری جایگزین مدیران ناکارآمد
سالهاست فناوریهای نوین کم کم خود را به صنعت کشاورزی تحمیل کرده و نشان میدهند نقشی بهسزا در بالا رفتن سطح بهرهوری دارند. تراکتورهای چندکاره و بزرگ «ماشینهای کاشت» شخمزنی ، برداشت و سیستمهای سمپاشی خودکار به تولید بهتر محصولات کشاورزی کمک میکنند. هم اکنون سیستمهای نوین و نرمافزارهای مدیریت مزرعه به بازار آمدهاند و میتوانند اطلاعات مالی و جزئیات هر هکتار زمین را ذخیره کنند. با اختراع تراکتورهای بدون سرنشین، زمان آن رسیده که برای کنترل علفهای هرز از رباتها استفاده شود. این رباتها میتوانند این گونه علفها را تشخیص داده و بدون آنکه به گیاه آسیبی برسانند میزان علفهای مزاحم را تا ۹۰درصد کاهش دهند. کشاورزان با استفاده از یک تبلت، تلفن هوشمند یا رایانه میتوانند مرحله رشد گیاه و آب و هوا و سطح نیتروژن را تشخیص دهند. همچنین با سیستمهای نوین و تجهیزات پیشرفته میتوان میزان مصرف آب را مدیریت و راههای درست و حرفهای را برای کاشت، داشت و برداشت در پیش گرفت.
منبع: جام جم
نظر شما