تحولات لبنان و فلسطین

ظهر عید غدیر، رواق کودک پذیرای ۱۵۰ میهمان کم سن و سال دختر و پسر از مناطق کم‌برخوردار حاشیه شهر مشهد بود تا پس از ساعتی بازی و سرگرمی، از سفره اطعام روز عید مهمانسرای حضرت رضا(ع) استفاده کنند و خاطره عید غدیر در جوار حرم امام رئوف برای همیشه به یادشان بماند.

میهمانان کوچک سفره غدیر

جای دوستان خالی
مثل بقیه بچه‎ها، حسین کوچولو مشغول خوردن غذای متبرک حضرت رضا(ع) است. اسم غذا را هم نمی‌داند، چه رسد به متبرک بودنش ولی می‌گوید خیلی خوشمزه است. پرسیدم از غذاهای مامانت هم خوشمزه‌تر بود؟ گفت: فکر کنم مامانم از این غذاها بلد نیست، غذای این جوری نخورده بودم. حالش از حضور در این رواق خیلی خوب است. می‌پرسم چرا؟ جواب می‌دهد: امروز روز خوبی بود. با چند تا از دوستان و بچه‌های محله آمدیم حرم امام رضا(ع). کلی بازی کردیم، شعر و سرود خواندیم، غذا خوردیم. بعضی از دوستانم نتوانستند بیایند. کاش همه می‌آمدند، جایشان خالی بود.  
 
شاید آقا بیاید
بعضی از بچه‌ها هم سادات هستند. سیدمرتضی از شهرک ثامن دعوت شده و حدود هفت سال سن دارد. وقتی می‌پرسم از کجای برنامه خوشت آمد، گفت: از همه چیزش به خصوص آنجایی که همراه بچه‌ها سرود سلام فرمانده خواندیم. چند بار از تلویزیون دیده بودم که بچه‌ها می‌خواندند، دوست داشتم من هم بخوانم. خوب شد که توی حرم امام رضا(ع) خواندیم. پرسیدم چرا؟ گفت: آخه، برای امام زمان(عج) بود. فکر کنم امروز که عیده، به حرم امام رضا(ع) بیایند و بشنوند که چه خواندیم.   
از لیلا و دوستش مریم که معلوم است هم‌محله‌ای هستند هم همین پرسش‌ها را پرسیدم. یکی یکی جوابم را دادند. اولش لیلا گفت: خیلی روز خوبی بود چون با بچه‌های زیادی دوست شدیم. خوراکی خوردیم و با مربی‌ها بازی‌های جدید انجام دادیم. 
پرسیدم از حرم امام رضا(ع) خوشت می‌آید؟ با تکان دادن سرش جواب مثبت می‌دهد و دلیل را که جویا می‌شوم، می‌گوید: اینجا خیلی خوش می‌گذرد. خانه ما کوچک است و نمی‌توانم با خواهر و برادرانم و یا دوستانم بازی کنم. حرم خیلی بزرگ است و به راحتی بازی می‌کنیم. 

مثل برادرم جواد!
از دوست بغل دستی‌اش مریم که کوچک‌تر از لیلا به نظر می‌رسد پرسیدم، «از امام رضا(ع) چه می‌دانی؟» که در پاسخم گفت: از مادرم شنیدم که امام رضا(ع) به همه آدم‌ها خوبی می‌کند... کمی فکر کرد و ادامه داد: اسم پسرش مثل برادرم، جواد است! پرسیدم، به حرم امام جواد(ع) رفته. گفت: نه ولی فامیل‌هایمان رفتن. من هم دوست دارم بروم. من، هم برادرم و هم امام جواد(ع) را دوست دارم. 
از انسیه حورا هم سؤال کردم آیا می‌داند که امروز چه روزی است؟ پس از مکثی گفت: عید غدیر. باز پرسیدم که می‌داند غدیر یعنی چه؟ ساده و خلاصه جواب می‌دهد: بله. در روز غدیر، پیامبر(ص) امام علی(ع) را در برکه غدیر جانشین خودشان کردند. ولی وقتی از معنی جانشین و کارش پرسیدم، سکوت کرد و دیگر چیزی نگفت. 
به سراغ غلامرضا ساعدی، سرکشیک کشیک اول مهمانسرای حضرت رضا(ع) می‌روم که جمع خادمان در این مراسم را برای توزیع درست و به موقع وعده‌های غذا هدایت می‌کند. چشم از سفره و میهمانان و کار خادمان برنمی‌دارد و در همان حین جواب پرسش‌هایم را می‌دهد. اولش می‌گوید: بحمدالله امروز میزبان حدود ۳۶۰ نفر از کودکان همراه خادمان رواق کودک هستیم. 
همین که می‌پرسم به نظرتان اطعام عید می‌تواند روی تربیت مذهبی بچه‌ها اثرگذار باشد یا نه؟ خنده‌ای کرد و از روی فروتنی گفت: من این نوع پرسش‌ها را نمی‌توانم جواب بدهم. از هم‌خدمتی‌هایم بپرسید که فاضل‌ترند. از من هر چه بخواهی می‌توانی از کیفیت مواد اولیه و نحوه طبخ غذا بپرسی. همین و بس. با این حال در سؤال دیگری خواستم که فرق میهمانان امروز مهمانسرای حضرت را از نگاه خودش توصیف کند که گفت: فقط همین را بگویم که داریم به معصوم‌ترین زائران حرم امام هشتم خدمت می‌کنیم و از این بابت خوشحالیم. 

خاطره یک روز فراموش‌نشدنی
محمدحسین موسوی، معاون او در این کشیک مهمانسراست. همین پرسش را با او هم مطرح کردم و این جوابش بود: فرهنگ باید از پایه به بچه‌ها منتقل شود تا وقتی بزرگ شدند در فکر و رفتار و کردارشان پیدا شود. اگر این طور برنامه‌های ویژه ‌کودکان مرتب اجرا شود، خاطره کودکی بچه‌هایمان به حضور در حرم و عشق به اهل بیت(ع) گره می‌خورد و در ذهنشان حک می‌شود. 
کودکی همه ما پر از این خاطرات شیرین از حرم امام هشتم است. مطمئنم که این عید را با شادی و نشاطی که کنار همسن و سالان خود تجربه کردند و غذایی که میل کردند تا آخر عمر فراموش نکنند. 

ماجرای جایزه امام رضا(ع) به بچه‌های خوب!
اما خاطره دلنشین غلامعلی گلی که سابقه به نسبت طولانی در خدمت به زائران بارگاه رضوی در مهمانسرای حضرت دارد، شنیدنی‌تر از بقیه بود. وقتی خواستم فرق خدمت به کودکان با بزرگ‌ترها را برایم بگوید به سراغ دو خاطره به یاد ماندنی عمر خدمتش رفت و تعریف کرد: رمضان سال گذشته نیز مثل امروز بچه‌هایی از مراکز نگهداری از کودکان بی‌سرپرست میهمان حرم مطهر بودند، مثل همیشه چند شکلات برای شاد کردن دل بچه‌ها به خصوص دختر خانم‌هایی که حجاب کاملی داشتند گذاشتم. 
وقتی به یکی از دخترک‌ها که چادر زیبایی به سر داشت، شکلاتی هدیه دادم و به او آفرین گفتم که حجاب خوبی دارد. لبخندی به من زد و رفت. هنوز چند قدمی فاصله نگرفته بود که صدایش را شنیدم به دوستش می‌گفت: دیدی به تو گفتم همراهم بیا حرم، امام رضا(ع) به بچه‌های خوب جایزه می‌دهد. 
او با اشاره به اینکه رفتار بچه‌ها را که ساده و بی‌آلایش و غیرمنتظره هستند، خیلی دوست دارد، ادامه داد: اما امروز هم وقتی ظرف غذا را دست کودکی دادم، از ته دل به من گفت: خدا خیرت بدهد. باورش کردم چون کودک پاک است و دعایش قبول. امروز عیدی خودم را از خدمت به این بچه‌ها گرفتم. این هفته‌ام از دوشنبه شروع شد. 

تفاوت میهمانان امروز 
بانوان خادمه نیز بخش دیگری از این روز عید و رواق کودک بودند. از یکی از آن‌ها که مراقب بچه‌هاست، پرسیدم مخاطب کودک که میهمان شما باشد، چه فرقی با بزرگسالان می‌کند؟ در همین میان، یکی از پسرها به سبک و سیاق شیطنت‌های کودکانه نایلون خوراکی که خورده بود، باد کرد و ترکاند که صدای بلندش مثل ترقه همه را از جا پراند. صدای خنده و شادی همه بچه‌ها به هوا بلند شد. خادم‌الرضا(ع) رو به من گفت: الان فرق میهمانان اطعام امروز حرم مطهر با سایرین را متوجه شدید! 

میهمانی امام رضا(ع) یادشان می‌ماند
از زهرا اسدیان دیگر خادمه این رواق هم پرسیدم، به نظرتان می‌شود با یک روز دعوت به حرم و غذا دادن، بچه‌ها را ولایی تربیت کرد؟ با قاطعیت گفت: بله. بچه‌ها میهمانی و غذا خوردن را دوست دارند. امروز عید است و میهمانی امام رضا(ع). از روی تجربه می‌گویم، چون سال‌ها تجربه کار در مهد کودک دارم. بازی و خوردن و شادی؛ بیشتر از هر چیز دیگری به یاد بچه‌ها می‌ماند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.